سرمقاله جهان صنعت/ دلخوریها و دلخوشیها
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - جهان صنعت / « دلخوریها و دلخوشیها » عنوان سرمقاله روزنامه جهان صنعت به قلم محمدصادق جنانصفت است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
ایرانیان داراییهای ارزشمند و سودآوری در اختیار دولت سیزدهم گذاشتهاند و انتظار دارند با توجه به این داراییها کاری کنند که سطح رفاه مادی آنها افزایش را به معنای واقعی تجربه کند. به طور مثال ایرانیان اختیار فروش و تصاحب میلیاردها دلار درآمد صادرات نفت را به دولت دادهاند که رقم بسیار بزرگی است و به تنهایی میتواند اداره کشور را آسان کند.
ایرانیان صدها کارخانه و موسسه مالی و پولی و نیز معادن کارخانههای بزرگ پتروشیمی، فولاد و مس را در اختیار دولت قرار دادهاند و انتظار دارند دولت با کارآمدی از این داراییها درآمد به دست آورد. با این همه اما نهاد دولت باز هم ارقام بزرگی را به عنوان مالیات از شهروندان میگیرد و شهروندان نیز نمیدانند این درآمدها چگونه و در چه محلهایی هزینه میشود و فرصت از دسترفته این میزان درآمد و ثروت چقدر است.
شهروندان ایرانی همانند شهروندان همه کشورها خرج خود را از خرج دولت جدا کردهاند و انتظار دارند دولت ثروت و درآمدهایی را که به نیابت از مردم در اختیار دارد برای شهروندان هزینه کند. واقعیت این است که شهروندان ایرانی که به طور نسبی میتوان آنها را در گروهها و قشرهای خاص مثل کارگران، کارمندان، کشاورزان، نیروهای نظامی و انتظامی، پیشهوران خردهپا، بازرگانان و کارخانهداران جای داد بیشتر از اینکه از رفتار دولت دلخوش باشند، دلخورند. دلخوریهای هر کدام از قشرهای یادشده عین حقیقت است و دولت میتواند از زیر بار این دلخوریها شانه خالی کند. به طور مثال یکی از دلخوریهای شهروندان در کلانترین سطح این است که محل خرج دلارها و ریالهایی که دولت در اختیار دارد کجاست؟ شاید اگر دولت در اینباره شفاف باشد از شدت دلخوری شهروندان کاسته شود. در سال 1402 هزاران میلیارد تومان از منابع شهروندان در اختیار دولت بوده و هست و مردم انتظار دارند بدانند منابع آنها کجا خرج میشود. در 1402 میلیونها میلیون ایرانی از اینکه نتوانستند به وامهای بانکی در سطح حتی 100 میلیون تومان دسترسی داشته باشند دلخورند. کارگران ایرانی، کارمندان، بازنشستگان کشوری و سازمان تامین اجتماعی از اینکه قدرت خریدشان از دست رفت دلخورند. کارگران ایرانی این روزها بیشتر از هر روز دیگری از دولت دلخورند که چرا سد استواری برای تعادل دخل و خرجشان ساخته است. هزارانهزار برنجکار ایرانی از دولت دلخورند که چرا با واردات ارزان چوب حراج بر برنج ایرانی زده است. هزارانهزار کارفرمای ایرانی از اینکه زیر بمباران بخشنامههای پرشمار فعالیت میکنند دلخورند. میلیونها کارمند دولت از فاصله درآمد و هزینه زندگی خود دلخورند. فعالان صنعتومعدن و صادرکنندگان از دولت دلخورند که چرا بیثباتی را دامن میزنند. همه شهروندان ایرانی از دولت دلخورند که چرا برای شکست رژیم تحریمهای آمریکا حتی یک گام برنداشته است. شهروندان ایرانی از دولت دلخورند که چرا نمیتواند قیمت ارز را تثبیت کند و مدام وعده میدهد. شهروندانی که به ادعاهای دولت درباره اجاره مسکن دلخوش بودند نیز دلخورند که چرا چنین نشد. چشمانتظاران ساخت یک میلیون مسکن دلخورند که چرا دولت به وعدهاش عمل نکرد. نرخ تورم 42درصدی امان شهروندان را بریده و از این نظر دلخورند.
دولت ایران نیز برای خود دلخوشیهایی دارد و از رسانهها انتظار دارد فقط این خبرهای خوش از نظر دولت را منتشر کنند. مثلا دولت دلخوش است که عضو بریکس و شانگهای شده یا دلخوش است که مناسبات با عربستان برقرار شده یا توانسته است با چین و روسیه مانور دریایی مشترک برگزار کند. دولت دلخوش است که میتواند میلیاردها دلار سرمایه داخلی برای توسعه نفت و گاز منعقد کند یا دولت دلخوش است که میخواهد اینترنت را گسترش دهد و… حقیقت این است که شهروندان دلخورند چون دلخوشیهای دولت هیچکدام به درد دنیای امروز آنها نمیخورد.
سال 1402 انبوهی از دلخوری برای ایرانیان بود و باید آرزو کرد در سال پیشرو از ژرفا و گستردگی این حجم از دلخوریها کاسته شود.
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1120153/