ایرانیان جهان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
خروج “ایلان ماسک” از دولت “دونالد ترامپ”، یادآور کنارهگیری تلخ “محمدجواد ظریف” از دولت “مسعود پزشکیان” است. گرچه هر دو رئیسجمهورساز بودند، اما پس از مدتی -به ناچار- از دولتی که در تشکیل آن نقشآفرین بودند، کنار رفتند.
بازار ![]()
وضعیت ایلان ماسک و محمدجواد ظریف این روزها بههم بسیار شبیه است. مردانی که رئیسجمهور ساختند، خودشان قربانی مناسبات دولتی شدند که آن را برکشیده بودند. ایلان ماسک، نابغه فناوری که یکی از تأثیرگذارترین افراد در پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا بود حالا دیگر جایی در دولت ندارد. محمدجواد ظریف، دیپلمات کهنهکار ایران، که نقش ویژهای در پیروزی مسعود پزشکیان ایفا کرد، نیز از دولت کنار گذاشته شده است. داستان این دو چهره با وجود تفاوتهای آشکار در جغرافیا و سبک سیاستورزی به طرز شگفتآوری به یکدیگر شباهت دارد؛ دو مردی که رؤسای جمهور را ساختند اما خود قربانی وضع موجود شدند. ایلان ماسک که با نفوذ اقتصادی خود و حمایت از ترامپ، کمک کرد او به قدرت برسد، در نهایت قربانی اختلافات درونی دولت شد. پایان مهلت قانونی 130 روزه برای خدمت او به عنوان مشاور ارشد شاید دلیل رسمی این جدایی باشد اما در واقع اختلافات بنیادین او با ترامپ بر سر لایحه مالیاتی، سیاستهای انرژی پاک و آینده خودروهای برقی این جدایی را اجتنابناپذیر کرد. ماسک که خود را مدافع نوآوری و تغییرات ساختاری میداند، ناگهان در برابر ساختار سیاسی قرار گرفت که به جای حمایت، او را به حاشیه راند.
از سوی دیگر، محمدجواد ظریف، که با مهارت دیپلماتیک خود فضای جدیدی برای ریاستجمهوری پزشکیان ایجاد کرده بود، به محض آغاز دولت جدید با مخالفتهای داخلی روبهرو شد. اصولگرایان مجلس که شکست خود را در انتخابات نمیتوانستند بپذیرند، تمام تلاش خود را برای حذف ظریف از دولت به کار بستند و به نوعی قربانی سیاستهای جناحی شد.
این وضعیت یادآور یک واقعیت تلخ در سیاست است: مردانی که رئیسجمهور میسازند، خود نخستین قربانیان آن هستند. ماسک و ظریف هر دو با نفوذ، قدرت و تواناییهای منحصربهفرد خود در شکل دادن به مسیر انتخابات تأثیرگذار بودند اما هنگامی که نظم جدید مستقر شد، آنها دیگر بخشی از این پروژه نبودند؛ چراکه سیاست، همواره بازی پیچیدهای است که وفاداریها در آن کوتاهمدت و شرایط متغیر است.
تبعات جداییهای سیاسی چیست؟
نزاع سیاسی و آشکارای دونالد ترامپ و ایلان ماسک اساساً طی روزهای گذشته، یکی از داغترین و مهمترین اخباری بود که همچنان رسانههای ایالات متحده آن را زیر ذرهبین دارند و در حال تحلیل ابعاد سیاسی و حتی اقتصادی آن هستند؛ چراکه قهر ماسک به عنوان مالک ایکس(توئیتر سابق)، تسلا، اسپیس ایکس همچنین یکی از حامیان اصلی و بزرگ رمزارز دوج کوین(Dogecoin) با ترامپ و کاخسفید میتواند بر تمامی کسبوکار وی تاثیر بگذارد که این موضوع درونمایه اقتصادی دارد و حتی دامنه اثرات مخرب آن میتواند بر نهادها و اشخاص و حتی پروژههای متعدد جاری تاثیر بگذارد. از حیث سیاسی هم باید توجه شود که این نزاع برای ترامپ هم هزینههایی را در پی خواهد داشت؛ چراکه ماسک صرفاً با هزینه حداقل 250 میلیون دلار به نفع کمپین ترامپ، او را به عنوان چهلوهفتمین رئیسجمهور ایالات متحده راهی کاخسفید نکرد بلکه سعی کرد از تمام ظرفیت اجتماعی خود در این راه مایه بگذارد که البته نگاه اقتصادی به خروجی این امر از سوی او هم نباید فراموش شود.
اینکه دعوای ماسک و ترامپ که به افشاگریهای آشکار دو طرف علیه یکدیگر انجامید تا چه حد اهمیت دارد، موضوعی است که در سپهر سیاسی ایالات متحده آن هم در عصر حاضر صرفاً نمیتواند یک تقابل سیاسی آن هم بر پایه منافع شخصی یا حزبی باشد بلکه در بطن خود این موضوع را گوشزد میکند که سیاستمداران و چهرههایی که سعی دارند به نوک هرم قدرت برسند صرفاً قرار نیست که بعد از پیروزی در یک رقابت(مانند انتخابات ریاست جمهوری، پارلمانی، محلی و حتی حزبی) متحدان و نزدیکانشان که در این مسیر برای به قدرت رسیدن آنها تلاش کردهاند را در کنار خود حفظ کنند.
از این منظر مساله «جدایی ماسک-ترامپ» را صرفاً نمیتوان از منظر سیاسی یا اقتصادی (حال ماهوی یا شکلی) بررسی کرد بلکه در بطن این ماجرا نشانههایی از تضاد منافع هم به چشم میخورد. در مورد ظریف هم اگرچه کنار گذاشته شدن وی اثر اقتصادی (همانند مورد ماسک) نداشت و ندارد اما به هر ترتیب میتواند این نکته را گوشزد کند که وفاداران حتی میتوانند در بزنگاهها از گردونه قدرت کنار گذاشته شوند.
البته باید متوجه بود که پیامدهای این دو جدایی نیز تفاوتهایی دارد. در آمریکا، خروج ماسک از دولت ترامپ نوعی شکاف در بدنه حامیان جمهوریخواهان به خصوص طرفداران جنبش ماگا (Make America Great Again) به معنای «عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم» ایجاد کرد و بر فضای اقتصادی و اعتماد عمومی بر برخی سیاستها تأثیر گذاشت. در ایران، استعفای ظریف از دولت پزشکیان هم باعث شد، بخشی از رأیدهندگان حامی وفاق به گونهای دیگر به دولت نگاه کنند. اکنون پرسشی مطرح میشود: آیا این وضعیت پایان نقشآفرینی ماسک و اشخاصی مانند ظریف در صحنه سیاست است، یا تنها آغاز فصل جدیدی در کشمکشهای قدرت؟ پاسخ به این پرسش بیش از هر چیز به شرایط آینده بستگی دارد؛ شرایطی که نشان خواهد داد آیا بازیگران حذف شده، بار دیگر به صحنه بازخواهند گشت، یا برای همیشه از بازی خارج شدهاند.