ایرانیان جهان - فرهیختگان / «نقطهزنی اطلاعاتی» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم امین صبحی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
جمهوری اسلامی ایران در هفته اخیر دستاوردهای چشمگیری در عرصه اطلاعاتی و امنیتی کسب کرد که ابعاد داخلی و خارجی آن حکایت از زبردستی سربازان گمنام امامزمان(عج) در حوزههای مختلف دارد. درست در همین روزها که افکار عمومی کشور متأثر از خبر قتل بیرحمانه الهه حسینی بود، مردم با شنیدن خبر دستگیری قاتل او در کوتاهترین زمان ممکن، دلگرم به حضور نیروهای امنیتی و انتظامی برای مقابله با مخلان نظم و امنیت جامعه شدند. روایت شفاف و بیپرده از بازداشت چهرهها و عوامل مرتبط با مفاسد اقتصادی، ضربشست دیگری از تلاشهای صورتگرفته در این حوزه بود که ثابت کرد مبارزه با تخلفات، در همه سطوح قابلاجراست و نهادهای امنیتی در راستای صیانت از نظام، هیچمماشاتی ندارند. تا اینکه اخبار مرتبط با ضربه اطلاعاتی بیسابقه جمهوری اسلامی به عمق ساختارهای امنیتی رژیم صهیونیستی منتشر شد و نشان داد دستگاه امنیتی ایران نهتنها در مهار تهدیدات داخلی، بلکه در مدیریت جنگ اطلاعاتی منطقهای نیز از ابتکار عمل بالایی برخوردار است. بررسی پیامهای چندگانه این نفوذ اطلاعاتی، موضوع این یادداشت است تا دست بلند ایران در دستیابی به اهداف امنیتی فراسوی مرزها را بازتاب دهد. در ادامه نبردهای پیچیده اطلاعاتی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، حجتالاسلام خطیب، وزیر اطلاعات از موفقیتی کمسابقه در دستیابی به اسناد حساس هستهای و نظامی رژیم اشغالگر قدس خبر داد؛ خبری که با وجود سکوت طرف مقابل، بازتاب قابلتوجهی در فضای تحلیلی و رسانهای داشت؛ تاحدیکه برخی کارشناسان صهیونیست نسبت به محتوای آن ابراز نگرانی کردند. اما مجموعه این اسناد که حاوی اطلاعات حساس مربوط به عمق زیرساختهای امنیتی و نظامی تلآویو است، صرفاً یک اقدام تاکتیکی نبوده و حامل پیامهای سیاسی و امنیتی چندلایهای است که باید آن را در امتداد راهبرد کلان تهران برای بازتعریف موازنه قدرت در منطقه موردتوجه قرار داد.
اهداف راهبردی ایران در نفوذ اطلاعاتی
بازسازی بازدارندگی ملی از مسیر جنگ اطلاعاتی و صدور سیگنال هدفمند به بازیگران بینالمللی و سران منطقه، دو هدف کلان در افشای خبر دستیابی به این اسناد مهم بوده و مؤید این واقعیت است که عملیات اخیر اطلاعاتی، صرفنظر از کموکیف فنی آن، حامل پیامی روشن به رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش است که ایران نهتنها در میدان نظامی، بلکه در میدان اطلاعاتی نیز دست برتر دارد. این رخداد میتواند فصل تازهای در نبرد آشکار و پنهان میان ایران و رژیم صهیونیستی رقم بزند؛ بهویژه در شرایط حساسی که غربیها با ابزارهایی نظیر فشار و مذاکره، درصدد هستند بالهای قدرتمند ایران را چیده و صنعت هستهای کشور را وابسته به خود کنند. این رویارویی، در شرایطی که غرب، قدرت بازدارندگی کشور را تنها به مؤلفه نظامی تقلیل داده و مترصد انزوای ایران است، پیامی آشکار به دوستان و دشمنان ارسال کرد؛ تهران توانایی نفوذ به عمق ساختارهای امنیتی دشمنانش را دارد و میتواند ظرفیتهای بالقوه متعدد خود را در این حوزه به منصه ظهور برساند. عملیات اطلاعاتی اخیر - که شدت و جزئیات آن بهزودی از سوی مقامات ایرانی منتشر خواهد شد - باید بخشی از نبرد ترکیبی تهران علیه رژیم صهیونیستی دانسته شود؛ نبردی که از میدانهای مستقیم، به عرصههای پیچیدهتری چون فضای سایبری، روایتسازی رسانهای و عملیات نفوذ امنیتی کشیده شده است. سکوت سران رژیم صهیونیستی در مقابل این نفوذ اطلاعاتی نیز از منظر امنیتی، رسانهای و تاریخی قابلتحلیل است. رژیمی که سابقهای طولانی در استفاده از عملیات روانی و رسانهای برای تحمیل روایت خود دارد، این بار رویکردی معکوس در پیش گرفته که بدونشک ناشی از تلاش برای کنترل بحران امنیتی درونسازمانی است. علیرغم اینکه چهرههای شناختهشده و رسانهای صهیونیست دراینخصوص اظهارنظر کرده و برخی مقامات سابق این رژیم، در پی این عملیات موفق، به نتانیاهو تاختهاند، اما عدم رسانهایسازی رسمی این موضوع از سوی شبکههای وابسته، اقدامی برای مدیریت بحران و جلوگیری از کاهش اعتماد عمومی به ساختارهای امنیتی است که پیشازاین نیز دچار نشتی جدی شده و دروغ بزرگ غیرقابلنفوذ بودن منابع اطلاعاتی صهیونیستها را بر ملا کردهاند. پیشتر نیز در سال 2012، حمله سایبری به شبکه آب اسرائیل تا مدتها رسانهای نشد و بعدها مقامات این رژیم وقوع یک عملیات بزرگ سایبری دراینخصوص را تأیید کردند.
بازار ![]()
پژواک صدای اقتدار در مقابل سکوت صهیونیستها
البته نباید فراموش کرد که اشاره رسمی مقامات ایرانی به صحت این اخبار و تأیید تلویحی آن از سوی سران اشغالگر، مهر تأییدی بر نفوذ اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران و اعطای مشروعیت رسانهای و روانی به قدرت امنیتی کشور است. این امر، راهبرد بازدارندگی صهیونیستها را متزلزل کرده و آنان را در موضع ضعف قرار داده است. ازاینرو، سکوت تلآویو نباید به معنای بیاهمیتی ماجرا تلقی شود، بلکه این واکنش تدافعی، اقدامی امنیتی - سیاسی برای انکار روایت و جلوگیری از گسترش آن است. در این راستا، فعالیت بازوهای رسانهای جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت باید بیشازپیش موردتوجه قرار گیرد و دستاوردهای این عملیات اطلاعاتی - که ضربهای حیثیتی سنگین به ساختار امنیتی اسرائیل وارد کرده - بهعنوان ابزاری فعال و تهاجمی علیه اهداف صهیونیستها به کار گرفته شود.
رژیم صهیونیستی همواره کوشیده شکستهای امنیتی خود را با انکار، تقلیل دستاوردهای طرف مقابل و سکوت رسانهای خنثی کند. اکنون این فرصت طلایی در اختیار رسانههای هوشمند است تا از دل این سکوت، صدای اقتدار علیه جنایتهای اسرائیل و سکوت سازمانهای جهانی را به گوش جهانیان برسانند و ضمن تبیین فعالیتهای غیرصلحآمیز هستهای صهیونیستها، قدرت جمهوری اسلامی ایران در تغییر معادلات منطقهای را برجسته کنند.