جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴
خواندنی ها

اندیشکده استیمسون: بدقولی‌های غرب ایران را بی‌اعتماد کرده است

اندیشکده استیمسون: بدقولی‌های غرب ایران را بی‌اعتماد کرده است
ایرانیان جهان - ایران /متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست باربارا اسلاوین-مدرس امور بین‌الملل در دانشگاه جورج واشنگتن| پرسش درباره اینکه ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - ایران /متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
باربارا اسلاوین-مدرس امور بین‌الملل در دانشگاه جورج واشنگتن| پرسش درباره اینکه آیا ایران باید بتواند در خاک خود به غنی‌سازی اورانیوم ادامه دهد، بار دیگر به‌عنوان مانعی احتمالی در مسیر دستیابی به یک توافق هسته‌ای با ایالات متحده مطرح شده است.
ایران که در دهه 2000 میلادی موفق به تسلط بر فناوری غنی‌سازی شد، قاطعانه اعلام کرده که غنی‌سازی داخلی را متوقف نخواهد کرد و این موضوع، خط قرمز آن در مذاکرات است. این موضع به دوران حکومت شاه بازمی‌گردد.
ایالات متحده در دهه 1960 اولین راکتور تحقیقاتی را به ایران داد و به همراه چند کشور اروپایی پیشنهاد ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای برای تأمین برق در ایران را مطرح کرد. شاه ایران به دنبال توانایی تولید سوخت برای این نیروگاه‌ها بود، اما آمریکا او را متقاعد کرد که به‌جای آن، سوخت را وارد کند. ایران سپس 10 درصد از سهام کنسرسیوم اروپایی «یورودیف» را خرید که هنوز هم اورانیوم غنی‌شده تولید می‌کند. اما پس از سرنگونی شاه در انقلاب 1979، اروپایی‌ها از این توافق عقب‌نشینی کردند و بیش از یک دهه طول کشید تا ایران بابت سرمایه‌گذاری خود غرامت مالی دریافت کند.
ایران در دهه 1980 در برابر حمله عراق تقریباً تنها ماند. با توجه به اینکه عراق از سلاح شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده کرده بود، اما ایران بیم آن داشت که بغداد به سلاح هسته‌ای دست یابد. بنابراین سانتریفیوژهای ابتدایی تهیه کرد و نهایتاً موفق شد مقدار کمی اورانیوم را غنی‌سازی کند. این موفقیت در داخل کشور به‌عنوان دستاورد بزرگ علمی و سیاسی مطرح شد، هرچند این برنامه باعث شد مورد توبیخ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار گیرد، پرونده‌اش به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شود و تحریم‌های چندجانبه و تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه آن وضع گردد.
مذاکرات طولانی‌مدتی که از سال 2003 میان ایران و کشورهای اروپایی آغاز شد (ایالات متحده، چین و روسیه نیز به آن پیوستند) در سال 2009 به پیشنهادی منجر شد که بر اساس آن ایران می‌بایست ذخایر اورانیوم با غنای پایین خود را از کشور خارج کند. کشورهای غربی وعده دادند که این ذخایر را تا 20 درصد غنی‌سازی کرده و برای سوخت راکتور تحقیقاتی قدیمی ساخت آمریکا- که ایزوتوپ‌های پزشکی تولید می‌کرد- بازگردانند. اما این توافق به دلیل عمل نکردن به این قول و فشار تحریم‌های غرب شکست خورد و ایران خود اقدام به تولید سوخت 20 درصدی کرد.
در نهایت، مذاکرات به توافقی بزرگ‌تر در سال 2015 انجامید؛ «برجام» یا برنامه جامع اقدام مشترک. ایران بخش عمده‌ای از ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را از کشور خارج کرد، سطح غنی‌سازی را به حد مورد نیاز برای سوخت نیروگاهی کاهش داد و با نظارت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی موافقت کرد. ایران به تعهداتش پایبند ماند، اما آمریکا با روی کار آمدن دولت ترامپ از برجام خارج شد و دوباره تحریم‌های سختی را اعمال کرد. ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری خود ظاهراً مایل به دستیابی به توافقی جدید است، اما اظهارات متناقض او و مشاورانش باعث سردرگمی درباره خواسته واقعی آمریکا از ایران شده است.
ایران اما موضع خود را تغییر نداده است؛ بدون غنی‌سازی داخلی، توافقی در کار نخواهد بود. ایران بار دیگر آمادگی دارد که ذخایر اورانیوم- این بار با غنای نزدیک به سطح تسلیحاتی- را از کشور خارج کند و سطح غنی‌سازی آتی را محدود سازد و با بازرسان آژانس همکاری کند. همچنین، به نظر می‌رسد ایران با ایجاد یک کنسرسیوم چندملیتی برای غنی‌سازی-که نیازهای هسته‌ای غیرنظامی سایر کشورهای منطقه را تأمین کند- مخالفتی نداشته باشد اما در این میان، غنی‌سازی داخلی را متوقف نخواهد کرد.
سینا عضدی، استاد علوم سیاسی خاورمیانه در دانشگاه جورج واشنگتن گفت: «ایران به دلایل تاریخی و ملی‌گرایانه بر غنی‌سازی اصرار دارد.»
عضدی افزود: «تجربه ایران این بوده که اروپا و جامعه جهانی به آنها سوخت نمی‌دهند، بنابراین متوجه شدند که باید خودشان این کار را انجام دهند. همچنین آنها معتقدند که غنی‌سازی و بازفرآوری، مسأله‌ای مربوط به حاکمیت و شأن ملی است.»
همان‌طور که برجام نشان داد، برای اطمینان از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران، لزوماً نیازی به توقف کامل غنی‌سازی نیست. اعمال محدودیت‌های قابل راستی‌آزمایی کافی است، بویژه اگر ایران سطح نظارت آژانس را بازگرداند.
ایرانی‌ها بارها به آنچه که «استاندارد دوگانه» آژانس می‌نامند اعتراض کرده‌اند؛ اینکه آمریکا ایران را تحریم می‌کند، اما هند و اسرائیل را به‌عنوان قدرت‌های هسته‌ای می‌پذیرد، در حالی که هیچ‌کدام عضو NPT نیستند و اسرائیل حتی هرگز رسماً داشتن سلاح هسته‌ای را نپذیرفته است. ایران بارها اعلام کرده قصد ساخت بمب را ندارد.
در مصاحبه‌ای در سال 2006، علی لاریجانی، مشاور وقت امنیت ملی ایران، گفت: «اگر آمریکایی‌ها واقعاً نگران NPT هستند، چرا با هند که سلاح ساخته، همکاری می‌کنند؟»
کمال خرازی، وزیر خارجه پیشین ایران که همچنان مشاور رهبر عالی ایران است، نیز در آن زمان گفت: «واقعاً باورکردنی نیست که چرا آمریکایی‌ها خودشان را معیار حق و باطل می‌دانند. چه کسی این حق را به آنها داده؟»
اصرار ایران بر حفظ برنامه‌ای که میلیاردها دلار هزینه تحریم و جان دانشمندانش را در بر داشته، اگر با تضمین‌های قابل راستی‌آزمایی برای جلوگیری از اشاعه هسته‌ای همراه شود، مطالبه‌ای افراطی به نظر نمی‌رسد و گزینه‌های جایگزین برای عدم دستیابی به توافق جدید- بویژه وقوع درگیری دیگر در خاورمیانه- بسیار هولناک‌تر خواهند بود.
بازار


نظرات شما