سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴
خواندنی ها

سرمقاله هم میهن/ گربه مرتاض علی

سرمقاله هم میهن/ گربه مرتاض علی
ایرانیان جهان - هم میهن / «گربه مرتاض علی» عنوان یادداشت روز در روزنامه هم میهن است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: حتماً شنیده‌اید که می‌گویند، فلانی گربه‌ مرتاض علی ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - هم میهن / «گربه مرتاض علی» عنوان یادداشت روز در روزنامه هم میهن است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
حتماً شنیده‌اید که می‌گویند، فلانی گربه‌ مرتاض علی است(در تداول عامه «مرتضی علی» شده)؛ یعنی، از هرجا و هر جور آن را بالا بیندازید، با دست به زمین می‌آید و پشتش به زمین نمی‌رسد. این، یکی از شیرین‌کاری‌های این مرتاض بود.‌ احتمالاً اگر آن مرتاض و شیرین‌کار امروز زنده بود، دهانش از شیرین‌کاری تندروهای ایران باز می‌ماند.
ماجرا این است که ادعاهای آنها فراتر از شیرین‌کاری است. در حالیکه کشور دچار جدی ترین و بزرگترین بحران شده ، همزمان دوباره و چندباره به همان تحلیل‌های پوسیده خود آویزان می‌شوند و می‌گویند اگر ما حمله می‌کردیم، چنین و چنان می‌شد و چون شما نگذاشتید اجرایی شود؛ به این روز افتاده‌ایم.
بازار
کلیت نظام، تصمیم به مذاکره گرفته و اتفاقاً دولت تابع این خط‌مشی بود و نه بانی آن، باز هم می‌گویند چرا مذاکره کردید؟ وقتی دیدند کفه حکومت به سمت گفت‌وگو سنگین است و باید سکوت کنند، گفتند که همین‌طوری گفتیم و به شوخی برگزار کردند.
از هنگامی که تجاوز اخیر آغاز شد، در پناهگاه‌های خود مخفی شدند. حالا دوباره دنبال بستن تنگه هرمز هستند و یا طرح چندفوریتی خروج از ان‌پی‌تی را ارائه می‌کنند.
همان‌ مجموعه‌هایی که برجام را در 20دقیقه تصویب کردند، بعد که منافع آن را خوردند، یکباره دنبال آتش‌زدن برجام رفتند و دشمنی آنان با برجام بیش از دشمنی ترامپ با برجام بود.
رویکرد آنان علیه همبستگی ملی که نیاز فوری و ضروری جامعه ماست؛ همچنان با شدت هرچه تمام‌تر ادامه دارد و متاسفانه همان خط‌مشی‌ موردپسند رژیم اسرائیل نیز شعبه‌شعبه کردن ملت ایران است.
آنان به بهترین افراد جان برکف نیز رحم نمی‌کنند. همین چند هفته گذشته بود که تندترین حملات را علیه سردار باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، انجام دادند و او از اولین شهدای این تجاوز بود. درحالی‌که اینان همچنان آرام و راحت غرق در شعارهای خود هستند. 
واقعیت این است که بخشی از نیروهایی که خود را طلبکار مردم و نظام می‌دانند‌ همچنان در مسیر یکدندگی و ضدهمبستگی ملی حرکت می‌کنند و تمامی شواهد و مستنداتی که رویکردهای ضدملی آنان را نقض می‌کند، منکر می‌شوند و بدتر اینکه آنها را مصادره به مطلوب هم می‌کنند.
البته، بر آنان حرجی نیست؛ ولی کجا هستند مراجع تصمیم‌گیری که در این شرایط بحرانی مانع رفتارهای خلاف منافع ملی آنان شوند؟ چرا در برابر کوچکترین رفتارهای جوانان و مردم عادی حساسیت وجود دارد، ولی نسبت به این گروه اقلیت بی‌مسئولیت تندرو، تا این اندازه رواداری پیشه می‌شود؟
خلاصه اینکه اگر شرایط کشور خطیر است که هست، در این صورت باید مراجع قانونی مسئولیت مدیریت امور را بپذیرند. مردم باید و می‌توانند از سیاست‌های رسمی حمایت کنند؛ ولی آیا ساختار رسمی نیز آمادگی دارد که مجموعه نیروها را وادار به حرکت در مسیر اتحاد و همبستگی کند؟


نظرات شما