ایرانیان جهان - خراسان / پیگیری دیپلماتیک برای انجام یک بازی دوستانه جهت شکستن انزوای فوتبالی ایران و نمایش اتحاد اعضای بریکس ضروری است.
اظهارات اخیر امیر قلعهنویی، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، در برنامه «فوتبال برتر» پرده از واقعیتی برداشت که پیشتر مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال نیز به آن اشاره کرده بود: پس از جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل، بسیاری از تیمهای بزرگ دنیا از برگزاری دیدار دوستانه با تیم ملی ایران سر باز زدهاند. دلایل رسمی این کشورها عمدتاً بهانههایی نظیر «مسائل امنیتی» بوده، اما در لایههای زیرین، فشارهای سیاسی نقش اصلی را ایفا کردهاند.
با این حال، برخی منتقدان معتقدند که عامل اصلی این انصرافها نه صرفاً فشار سیاسی، بلکه درخواست مبالغ بسیار بالا از سوی تیمهای خارجی برای برگزاری بازی با ایران است؛ امری که باعث شده فدراسیون فوتبال، مسئله را بیشتر در قالب یک چالش سیاسی بازگو کند. با وجود این نقد، ایده مطرحشده درباره استفاده از ظرفیت بریکس و دیپلماسی ورزشی همچنان میتواند رویکردی قابلتأمل و راهگشا باشد.
فرصت بریکس که نباید از دست برود
عضویت ایران در بریکس بلوکی که با هدف شکستن انحصارهای اقتصادی و سیاسی غرب شکل گرفته، میتواند در حوزه دیپلماسی ورزشی نیز کارکردی ویژه داشته باشد. حضور ایران در جام جهانی به خودی خود یک سرمایه اجتماعی و نماد هویت ملی است، اما تحریمها و فضای بیاعتمادی سیاسی میتواند این سرمایه را از کارکرد اصلی خودش بیندازد.
بازار ![]()
برزیل، بهعنوان پایتخت فوتبال جهان و یکی از مؤثرترین اعضای بریکس، میتواند با یک ابتکار نمادین اما اثرگذار برگزاری یک دیدار دوستانه تاریخی با تیم ملی ایران نشان دهد که بریکس صرفاً یک پروژه اقتصادی یا شعار ژئوپلیتیک نیست، بلکه میتواند در میدانهای غیرسیاسی نیز سیاستورزی متفاوت را به نمایش بگذارد.
حتی اگر چنین مسابقهای در یک کشور بیطرف برگزار شود، باز هم دو پیام مهم و قابلدرک برای همه خواهد داشت. پیام اول این است که فوتبال میتواند مرزهای سیاست را کنار بزند؛ یعنی همانطور که آدمها با زبانهای مختلف میتوانند با موسیقی ارتباط برقرار کنند، ملتها هم با فوتبال میتوانند از اختلافات سیاسی عبور کنند. پیام دوم این است که کشورهای عضو بریکس میتوانند نشان دهند در برابر سیاستهای انحصارطلبانه غرب بهویژه آمریکا فقط در عرصه اقتصاد یا سیاست رسمی همسو نیستند، بلکه در حوزههای اجتماعی و فرهنگی هم میتوانند با هم همکاری کنند. چنین اقدامی یعنی اینکه همکاری بینالمللی، فقط پشت درهای بسته جلسات دیپلماتیک شکل نمیگیرد، گاهی در مستطیل سبز و مقابل دیدگان میلیونها نفر، اثرگذارتر و ماندگارتر میشود.
تجربه مشترک ایران و برزیل در برابر هژمونی واشنگتن
ایران و برزیل، هر دو، در مقاطعی فشارهای ناشی از سلطه و هژمونی آمریکا را تجربه کردهاند. برای ایران، این فشارها بیشتر در قالب تحریمهای اقتصادی، محدودیتهای مالی و تلاش برای انزوای سیاسی بروز کرده است. برای برزیل نیز این تجربه ملموس بوده؛ بهویژه در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، که سیاستهای یکجانبهگرایانه او نهتنها ایران را با شدیدترین تحریمها مواجه کرد، بلکه برزیل را نیز با اقدامات اقتصادی و تجاری سختگیرانه تحت فشار قرار داد. نمونه بارز آن، اعمال تعرفههای سنگین بر صادرات فولاد و آلومینیوم برزیل به آمریکا بود؛ اقدامی که موجی از اعتراضات مقامات و فعالان اقتصادی این کشور را به همراه داشت. اکنون، با نزدیکشدن جام جهانی آمریکا، فرصتی تاریخی فراهم شده تا این دو کشور با زبان فوتبال، زبانی که برای میلیونها نفر در سراسر جهان قابل فهم است اتحاد خود را در برابر فشارهای سیاسی و رسانهای واشنگتن به نمایش بگذارند.
دیپلماسی ورزشی
دیپلماسی ورزشی مفهومی تازه نیست. تاریخ معاصر، از «دیپلماسی پینگپنگ» میان چین و آمریکا در دهه 1970 تا نقش المپیکها در کاهش تنشهای بیندولتی، نشان داده که ورزش میتواند بستری برای گفتوگو، اعتمادسازی و حتی تغییر معادلات قدرت باشد.
برای ایران، فعالسازی ظرفیتهای دیپلماسی ورزشی در بریکس میتواند چند هدف راهبردی را همزمان پیش ببرد:
* شکستن انزوای ورزشی ناشی از تحریمها و فشارهای سیاسی.
* افزایش پرستیژ بینالمللی از طریق تعامل با قدرتهای ورزشی جهان.
* تقویت هویت بریکسی بهعنوان یک اتحاد فراتر از اقتصاد و سیاست.
در این میان، وزارت امور خارجه ایران باید بهصورت هدفمند، پروژهای مشترک با وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال تعریف کند تا بریکس را از یک ساختار صرفاً اقتصادی به یک پلتفرم چندوجهی برای همکاری ورزشی، فرهنگی و اجتماعی تبدیل کند.
برزیل؛ بیش از یک شریک فوتبالی
برزیل با سابقه پنج قهرمانی در جام جهانی، نماد «فرهنگ فوتبال» است. برخورداری از هوادارانی پرشور، ساختار سازمانی پیشرفته و احترام جهانی به تیم ملیاش، برزیل را به بهترین شریک ورزشی ایران در بریکس تبدیل میکند. برگزاری یک مسابقه دوستانه میان ایران و برزیل حتی در قالب یک تورنمنت چهارجانبه با حضور دیگر اعضای بریکس میتواند بازتاب گستردهای در رسانههای جهانی داشته باشد و به الگویی برای سایر کشورها بدل شود. چنین اقدامی، برخلاف نشستهای رسمی پر از بیانیه، تصویری زنده و ملموس از همبستگی خواهد ساخت که مخاطب عام آن را درک و باور میکند.
فوتبال بهعنوان زبان مشترک جوامع
در جهانی که شکافهای سیاسی هر روز عمیقتر میشود، فوتبال یکی از معدود عرصههایی است که میتواند مردم را، فارغ از ملیت، دین و ایدئولوژی، گرد هم آورد. شعار «وقتی سیاست دیوار میسازد، ورزش پل میسازد» در اینجا معنای عینی پیدا میکند.
برای هواداران ایرانی، تماشای یک مسابقه دوستانه میان تیم ملی ایران و برزیل میتواند نشانهای از بازگشت کشور به مدار تعاملات بینالمللی باشد. وقتی کشوری با یکی از پرافتخارترین تیمهای فوتبال جهان روی یک زمین بازی میایستد، در ذهن افکار عمومی چه در داخل و چه در خارج این پیام شکل میگیرد که ایران، بهرغم فشارها و محدودیتها، همچنان بخشی از جامعه ورزشی جهان است.
در عرصه سیاست جهانی، چنین تصویری اهمیت نمادین فراوانی دارد. مخالفان و رقبای سیاسی ایران در سالهای اخیر تلاش کردهاند با ابزارهای مختلف از تحریمهای ورزشی گرفته تا فشارهای رسانهای کشور را در یک چارچوب انزوا قرار دهند. همچنین، برای مردم ایران چنین دیداری میتواند اعتمادبهنفس ملی را تقویت کند و نشان دهد که دیپلماسی ورزشی، اگر درست و هوشمندانه پیش برود، میتواند همانقدر مؤثر باشد که یک توافق سیاسی یا یک دستاورد دیپلماتیک رسمی اثرگذار است.
خبرنگار: جعفر یوسفی