دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
خواندنی ها

بازی روانیِ ترامپ و نتانیاهو در سناریوی جنگ دوم

بازی روانیِ ترامپ و نتانیاهو در سناریوی جنگ دوم
ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست محسن صالحی‌خواه| جنگ روانی برای زنده نگه داشتن سناریوی حمله دوم، در دستور ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محسن صالحی‌خواه| جنگ روانی برای زنده نگه داشتن سناریوی حمله دوم، در دستور کار واشنگتن و تل‌آویو قرار دارد. این دستورکار را می‌توان از میان اظهارات سیاستمداران اسرائیلی و آمریکایی در کنار فعالیت‌هایی مشخص در شبکه‌های اجتماعی صورت‌بندی کرد. آنچه آن‌ها ابراز می‌کنند، همان سناریویی ا‌ست که گفته می‌‌شود قصد داشتند در جنگ 12 روزه پیاده‌سازی کنند؛ حمله از بیرون، غافلگیری، زمین‌گیر کردن سیستم نظامی، ضربه از درون، ترور سران کشور و به خیابان آمدن مردم.
طرحی که در جنگ 12 روزه، با سه رخداد به شکست کشیده شد. نخست اینکه آن‌ها نقطه درست حضور سران کشور را در زمان درست هدف حمله سنگین قرار دادند اما در دستیابی به هدف خود ناکام بودند. دومین نکته، نکته‌‌ای مهم‌تر است که مردم ایران در پازل آن‌ها وارد نشدند. و در نهایت، سوم آنکه نیروهای مسلح به رغم ضربه‌های سنگینی که روز 23 خرداد خوردند، خود را بازیابی کردند و در حوزه آفندی، سنگین وارد شدند. 
تهدیدهای مستقیم
این بار اما به نظر می‌رسد طرف مقابل طرحی چندوجهی را پیش می‌برد. از یک سو، آن‌ها بار دیگر به تهدید مستقیم ایران روی آورده‌اند. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا که برای ملاقات با ولادیمیر پوتین به آلاسکا رفته بود، پس از این دیدار در گفت‌وگویی با فاکس‌نیوز ایران را به حمله مجدد تهدید کرد. او گفت: «تأسیسات هسته‌ای در ایران را نابود کردیم اما [پایان این درگیری] را «لزوماً قطعی نمی‌دانم». ممکن است دوباره به آن حمله کنیم.»
او همچنین اوایل مرداد در جریان سفری که به اسکاتلند رفته بود، در اظهارنظری دیگر با لحنی تهدیدآمیز گفته بود: «آن‌ها [ایران] سیگنال‌های بسیار بدی، سیگنال‌های ناخوشایندی فرستاده‌اند؛ و نباید این کار را بکنند... ما قابلیت‌های هسته‌ای آنها را از بین بردیم. آنها می‌توانند دوباره شروع کنند. ولی اگر این کار را بکنند، ما آن را سریع‌تر از تکان دادن انگشت، محو خواهیم کرد.» اشاره او به صحبت‌های مقامات کشورمان درباره کنار نگذاشتن برنامه غنی‌سازی و بهره‌مندی از این حق است. 
رئیس‌جمهور آمریکا در اظهارنظر دیگری نیز ادعا کرد: «ما با جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، جلوی جنگ در خاورمیانه را گرفته‌ایم. آن‌ها می‌توانند بگویند که توانایی شروع دوباره [برنامه هسته‌ای] را دارند، اما این برای آن‌ها کار بسیار خطرناکی است. چون به محض اینکه آغاز کنند، ما باز می‌گردیم. فکر می‌کنم متوجه این موضوع هستند و فقط حرف [آغاز دوباره] را می‌زنند.» ترامپ با توجه به قابلیت‌های نظامی ایالات متحده و همچنین تجربه حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران در جریان جنگ 12 روزه، تلاش می‌کند این اهرم را همچنان بالا نگه دارد. 
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل نیز اخیراً در یکی از سخنرانی‌های خود، موضوع برخورد نظامی مجدد میان ایران و تل‌آویو را پیش کشید. او با بیان اینکه چهره خاورمیانه دچار تغییر شده است، مدعی شد: «ما برای هر سناریویی آماده‌ایم، ایرانی‌ها نیز برای سناریو‌های مختلفی آماده می‌شوند، اما ما جزئیات آنها را شرح نخواهیم داد.» او این صحبت‌ها را در پاسخ به طرح احتمال انجام حمله غافلگیرانه از سوی ایران مطرح کرد. 
فضاسازی برای حمله مجدد
چند روز قبل یورونیوز در گزارشی به فضای پس از جنگ میان ایران، اسرائیل و آمریکا پرداخت. در بخشی از این گزارش، به فضاسازی و فشار جریان راست اسرائیل برای حمله مجدد به ایران اشاره شده بود: «بر اساس گزارش پنتاگون، حملات هوایی اسرائیل و آمریکا، برنامه هسته‌ای ایران را چند ماه به تعویق انداخته‌اند. همین مسئله موجب شده راست‌گرایان اسرائیلی برای «تمام کردن هرچه‌ سریع‌تر کار» خواستار حملات مجدد به تهران شوند.
یکی از مشاوران بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل به «اکسپرس» گفت: «اگر اسرائیل به ایران حمله پیش‌دستانه نکند، به منزله خودکشی است. ایرانی‌ها خودشان هم می‌گویند اسرائیل کشوری به وسعت هیروشیما است و فقط یک بمب اتمی کافی ا‌ست تا از روی نقشه محو شود.»
این موضوع در رسانه‌های داخلی نیز مورد توجه قرار گرفت. در بخشی از یکی از یادداشت‌های روزنامه ایران در 21 مرداد به این مسئله در فضای اسرائیل پرداخته شد: «بر خلاف فضای داخلی ایران، مسئله احتمال حمله پیشدستانه از سوی تهران علیه اسرائیل در فضای داخلی عبری کاملاً مطرح است.»
نویسنده اعتقاد دارد که در نتیجه سنگینی این فضا در محیط عبری، سوالی که پیش از این به آن اشاره کردیم از نتانیاهو پرسیده شد و او اعلام کرد که هر دو طرف برای سناریوهای مختلف آماده می‌شوند. 
دستور کار داخلی
رژیم تل‌آویو دستور کاری تا حدی متفاوت در پیش گرفته است. سران رژیم اسرائیل در کنار تهدید به ترور مجدد (مانند تهدیدی که اخیراً از سوی اسرائیل کاتز وزیر دفاع این رژیم مطرح شد) روی بر هم ریختن ایران از داخل تمرکز کردند. می‌خواهند آنچه در جنگ 12 روزه رخ نداد را رقم بزنند. نقطه فشار آن‌ها نیز مسائل داخلی کشور است. آن‌ها به صورت مکرر در حساب‌های رسمی خود در شبکه‌های اجتماعی و همچنین حساب‌های غیررسمی فعال در جنگ روانی، بر این موضوع تاکید دارند که مردم ایران باید به خیابان‌ها بیایند. نتانیاهو این مسئله را به صورت مستقیم در سخنرانی اخیر خود مطرح کرد و حساب‌های رسمی وزارت خارجه اسرائیل نیز این محتوا را مجدد تولید و بازنشر می‌کنند. 
تلاش آن‌ها، بازی روی موج مشکلات داخلی کشور است. آخرین نمونه، استفاده آن‌ها از صحبت‌های رئیس‌جمهور در مورد بحران آب و برق در کشور بود که مسئله پنهانی نیست و پزشکیان نیز در جریان ترسیم وضعیت کشور به آن پرداخت. طرف اسرائیلی به سرعت تلاش کرد بر اظهارات رئیس‌جمهور سوار شود نه از این جهت که از این موضوع اطلاع نداشت؛ به این جهت که با مشاهده حملات تندروهای داخلی فضا را برای افزایش فشار مناسب دید. در این نقطه بود که دو ویدئو از بنیامین نتانیاهو و نفتالی بنت، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل با موضوع بحران آب و حل آن در آینده با استفاده از فناوری آن‌ها منتشر شد.
درحالی‌که خیلی زود مشخص شد اسرائیل خود درگیر تنش آبی است. وزیر انرژی اسرائیل هم در حالی که مقابل یک نیروگاه ایستاده بود، پستی در حوزه برق منتشر کرد. حساب‌های رسمی فارسی‌زبان ایالات متحده هم به این بازی اضافه شدند و مشغول تولید محتوا در حوزه مشکلات داخلی ایران هستند. در یک لایه بعد، حساب‌های غیررسمی فارسی‌زبان در شبکه‌های اجتماعی هستند که روی این مفاهیم مانور می‌دهند.
نکته جالب توجه این که فشار روانی مستقیم و غیرمستقیم اسرائیل از خارج، با فشار عجیب جریان تندرو داخل کشور همراه شده است. در حالی که خواسته واضحی مبنی بر جلوگیری از وقوع جنگ جدید با اشراف بر نقاط ضعف و قوت وجود دارد، جریان تندرو داخل کشور در تلاش برای بستن مسیر دیپلماسی، فشار بر دولت و حتی طرح عدم کفایت سیاسی رئیس‌جمهور در مجلس است. در لایه تحلیلی، آن‌ها این فضا را ایجاد کردند که برای مثال صحبت‌های پزشکیان در دیدار با مدیران رسانه که 19 مرداد انجام شد، احتمال حمله مجدد به ایران را افزایش داده است.
یا اینکه وزارت امور خارجه دستورکار دیپلماسی را پیگیری می‌کند، نشانه ارسال پالس ضعف به طرف مقابل است. بدون اینکه تهدیدهای طرف مقابل، تحولات از یمن تا لبنان، مسئله حزب‌الله، شرایط داخلی و پیامدهای جنگ اخیر را در نظر بگیرند. همچنین از سوی دیگر شاهد تلاش‌ها برای شکستن فضای انسجام ایجادشده در جریان جنگ 12 روزه هستیم. برخی از درون ساختار به این موضوع توجه نشان می‌دهند که پس از وقایع اخیر بسیاری مسائل در داخل کشور باید تغییر کند و مردم ایران در مرکز توجه قرار بگیرند. اما تلاش‌های زیادی از داخل برای عبور از این نگاه جریان دارد که هر چه از جنگ می‌گذریم، تندتر می‌شود. 
بازار


نظرات شما