ایرانیان جهان - عصر ایران / برای ترکیه، این خرید، یک شکاف فوری در تواناییهای هوایی را پر میکند. ناوگان اف-16 این کشور که زمانی پیشرفته بود، به سرعت در حال پیر شدن است. نوسازی دفاعی ترکیه دیگر در خدمت امنیت جمعی ناتو نیست - بلکه در خدمت پروژه خودمختاری اردوغان است. ترکیه هواپیماهای غربی را برای افزایش قابلیت همکاری نمیخرد. آنها را برای رفتن به راه خود میخرد.
"سینان جیدی" مدیر بخش ترکیه در بنیاد محافظه کار آمریکایی "دفاع از دموکراسی ها" معتقد است که قرارداد فروش جنگنده های " نسل چهارو نیم "یوروفایتر" بین انگلیس به ترکیه ممکن است از نظر ظاهری برای ایجاد مشاغل و رونق صنعت انگلیس خوب بوده باشد، اما در نهایت این اقدام امنیت جمعی ناتو را تضعیف میکند.
در مقاله این عضو ترک تبار بنیاد دفاع از دموکراسی ها تحت عنوان " فروش یوروفایتر لندن به ترکیه: بردی برای صنعت، باختی برای استراتژی" آمده است:
وقتی "کییر استارمر"، نخست وزیر بریتانیا، و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، در 28 اکتبر امسال در آنکارا در کنار هم ایستادند تا خرید 20 فروند جنگنده "یوروفایتر تایفون" به ارزش تقریبی 10 میلیارد دلار توسط ترکیه را اعلام کنند، از نظر ظاهری پیروزمندانه بود. استارمر از تقویت صنعت بریتانیا و تقویت روابط با ناتو تمجید کرد و اردوغان آنچه را که "نقطه عطفی" در نوسازی نیروی هوایی ترکیه نامید، جشن گرفت.
برای لندن، این فروش مانند یک موفقیت صنعتی به نظر میرسد. برای آنکارا، این یک پیشرفت استراتژیک است - اولین خرید بزرگ جنگنده غیرآمریکایی و پلی به سوی استقلال کامل دفاعی. اما برای اتحاد ناتو، این یک اشتباه استراتژیک است - و یک فرصت از دست رفته از سوی استارمر برای گرفتن امتیاز از اردوغان.
بازار


فروش یوروفایتر به مذاکرات 2 ساله پایان داد. پس از آنکه آنکارا در اواسط سال 2025 به تفاهم اولیه با بریتانیا رسید، این قرارداد همچنان به رضایت 4 شریک کنسرسیوم یوروفایتر (شامل بریتانیا، آلمان، ایتالیا و اسپانیا) نیاز داشت. تردید اولیه برلین، تصویب نهایی را تا اکتبر به تعویق انداخت.
برای ترکیه، این خرید، یک شکاف فوری در تواناییهای هوایی را پر میکند. ناوگان اف-16 این کشور که زمانی پیشرفته بود، به سرعت در حال پیر شدن است. طرح آنکارا برای خرید اف-35 در سال 2019 با کنار گذاشته شدن از برنامه و تحریم آن تحت قانون مقابله با دشمنان آمریکا (CAATSA) به دلیل خرید سیستم دفاع هوایی اس-400 روسیه - سیستمی که رهبران ناتو هشدار داده بودند میتواند مشخصات پنهانکاری اف-35 را افشا کند - به هم خورد.
از آن زمان، آنکارا به دنبال گزینههای دیگری بوده است. این کشور به دنبال اف-16 های جدید Block-70 بود، اما قیمت آن را بالا و تمایل سیاسی ایالات متحده را کم یافت. یوروفایتر تایفون اکنون به عنوان یک راه حل موقت عمل میکند: یک پلتفرم توانمند نسل 4.5 که شکاف را تا زمانی که جنگنده بومی(کان) KAAN ترکیه به تولید برسد، پر میکند.
با این حال، این پل با بار ژئوپلیتیکی همراه است. معامله تایفون بر قصد ترکیه برای تنوعبخشی و دوری از ایالات متحده و ایجاد یک وضعیت دفاعی کمتر محدود به نظارت غرب تاکید دارد. خرید یوروفایتر چیزی بیش از یک بهروزرسانی ناوگان است - این بخشی از استراتژی بلندمدت اردوغان برای رهایی ترکیه از وابستگی به فناوری ایالات متحده است.
محور این جاهطلبی، تلاش برای ساخت جنگنده "کان" ، نمونه اولیه جت نسل پنجم ترکیه است. هدف آنکارا، به میدان فرستادن یک هواپیمای رادارگریز است که بتواند با اف-35 رقابت کند. آزمایشهای اولیه پرواز باعث غرور ملی شده است، اما این هواپیمای به اصطلاح بومی ترکیه همچنان به موتورهای اف-110 ساخت ایالات متحده وابسته است. مجوزهای صادرات برای موتورهای آینده از قبل توسط کنگره آمریکا محدود شده است.
تا زمانی که ترکیه نتواند موتور بومی لازم خود را تولید کند، KAAN همچنان یک آرزو است. به همین دلیل است که خرید جنگنده تایفون اهمیت دارد. این به ترکیه زمان، تداوم آموزش و اهرم فشار میدهد - همه اینها در عین حال پیامی میفرستد که آنکارا میتواند هر زمان که بخواهد شرکایی خارج از واشنگتن پیدا کند.

از دیدگاه لندن، تصویب این معامله یک معادله ساده بود: صادرات بیشتر به معنای مشاغل بیشتر است. بخش دفاعی بریتانیا، به ویژه دو شرکت نظامی BAE Systems و Rolls-Royce، سود خواهند برد، در حالی که استارمر نیز به عنوان یک قهرمان ایجاد مشاغل و رونق صنعتی، اعتبار سیاسی در داخل کشور کسب میکند.
اما این بُرد صنعتی، یک شکست استراتژیک را پنهان میکند. نوسازی دفاعی ترکیه دیگر در خدمت امنیت جمعی ناتو نیست - بلکه در خدمت پروژه خودمختاری اردوغان است.
دور شدن از غرب؟
ترکیه هواپیماهای غربی را برای افزایش قابلیت همکاری نمیخرد. آنها را برای رفتن به راه خود میخرد. هاکان فیدان، وزیر امور خارجه، در 5 اکتبر همین را گفت و از اینکه ترکیه توسط اتحادها در مدیترانه شرقی - با نام بردن از یونان، قبرس، اسرائیل و ایالات متحده - "محاصره" شده است، شکایت کرد و هشدار داد که اختلافات حل نشده میتواند به ارتش واگذار شود.
به عبارت دیگر، هواپیمایی که لندن به تازگی با فروش آن موافقت کرده است، میتواند روزی با همان متحدانی که بریتانیا ادعای حمایت از آنها را دارد، روبرو شود.
تصمیم استارمر همچنین یک سابقه آشکار را نادیده میگیرد: ترکیه هنوز سامانه اس-400 را دارد که باعث شد از برنامه اف-35 کنار گذاشته شود. آنکارا هیچ تلاشی برای کنار گذاشتن این سیستم روسی نکرده است. با این حال، اردوغان همچنان اصرار دارد که ترکیه شایسته دریافت اف-35 است زیرا برای آنها پول پرداخت کرده است.
این طرز فکر، چیزی را که یک ناظر آمریکایی آن را درک "معاملهای و حق به جانب" از تدارکات دفاعی توصیف کرد، نقض میکند - درکی که کنترل صادرات، توافقات کاربر نهایی و اعتماد را نادیده میگیرد. (ترکیه همچنین حق خرید یوروفایترهای دست دوم اضافی از قطر و عمان را به دست آورده است، اما انتقال نهایی آنها به آنکارا همچنان به رضایت لندن نیاز دارد.)
با تایید فروش تایفون، بریتانیا عملا استدلال اردوغان را تایید میکند که پول نقد بر رفتار غلبه دارد. این به آنکارا - و سایر خریداران احتمالی - میگوید که هنجارهای اتحاد (ناتو) قابل مذاکره هستند. واشنگتن مدتهاست که از صدور مجوز فروش قابلیتهای پیشرفته تسلیحاتی به آنکارا خودداری کرده است، زیرا به نیات کوتاهمدت و بلندمدت ترکیه به عنوان یک متحد مشکوک است. ممکن است مسیر محتاطانهای برای چراغ سبز نشان دادن به فروش یوروفایتر به ترکیه وجود داشته باشد، به خصوص زمانی که استارمر برگ برنده را در دست داشت. در عوض، او تصمیم به سازش گرفت.

از دست رفتن فرصت امتیازگیری از اردوغان
استارمر فرصت ارزشمندی را برای درخواست تضمینهای محکم از آنکارا قبل از تایید فروش از دست داد. مشروط کردن معامله یوروفایتر به تعهد ترکیه برای توقف اقدامات خصمانه علیه متحدان اروپایی بریتانیا مانند یونان و قبرس، یا اتخاذ موضع قاطع علیه "نهادهای تروریستی" مانند حماس، کاملا منطقی میبود - به خصوص با توجه به تحریکات آنکارا که خطر درگیری مسلحانه در شرق مدیترانه را به همراه دارد.
بریتانیا همچنین میتوانست فراتر از ژستهای نمادین آنکارا علیه روسیه، از آنکارا اقدامات ملموسی را مطالبه کند. از زمان حمله پوتین به اوکراین، اردوغان از هرگونه موضع قاطعی علیه مسکو خودداری کرده است. ترکیه تنگهها را به روی کشتیهای جنگی روسیه بست و به اوکراین پهپاد داد، اما همزمان به حفظ اقتصاد جنگی روسیه کمک کرد - کالاهای دو منظوره مانند میکروچیپها را فروخت و تنها پس از هشدارهای شدید مقامات خزانهداری ایالات متحده، جریانهای مالی غیرقانونی را متوقف کرد.
آنکارا با وجود عضویت در ناتو، همچنان در برابر اجرای رژیم تحریمهای بینالمللی مقاومت میکند و بارها به دنبال پیوستن به سازمانهایی همچون شانگهای و بریکس بوده است که منافع امنیتی اروپا به ویژه بریتانیا را تضعیف میکنند.
بریتانیا همچنین میتوانست از این فروش برای پیشبرد اصلاحات دموکراتیکتر در ترکیه استفاده کند. اندکی پس از آنکه استارمر قرارداد را در آنکارا امضا کرد، رسانههای طرفدار دولت ترکیه، "اکرم اماماوغلو"، رهبر مخالفان، را به وابستگی به دستگاه جاسوسی انگلیس (MI6) متهم کردند. این اتهام - که یک تهمت شفاف برای ساکت کردن معتبرترین رقیب اردوغان بود - به نظر نمیرسید "داونینگ استریت" (مقر نخست وزیرس انگلیس) را نگران کرده باشد.
این سکوت مهم است. وقتی رهبر یکی از قدیمیترین دموکراسیهای جهان یک قرارداد دفاعی چند میلیارد دلاری با رئیسجمهوری امضا میکند که روزنامهنگاران را زندانی و مخالفان را مجرم میشناسد، نشان میدهد که سود صنعتی بر اصول دموکراتیک غلبه دارد.
در اینجا سابقهای برای یادآوری وجود دارد. دولت بایدن تنها پس از آنکه اردوغان کوتاه آمد و با تصویب درخواست فنلاند و سوئد برای پیوستن به اتحاد ناتو در ژانویه 2024 موافقت کرد، فروش جنگندههای نسل چهارونیم اف-16 را تایید کرد.
تایید فروش اف-16 های نسل چهارم توسط واشنگتن با دستاوردهای ملموسی مرتبط بود. این نشان دهنده عزم واشنگتن برای کمک به نوسازی توانایی نظامی یک متحد ناتو بود، اما نشان داد که حتی متحدان نیز باید برای رسیدن به آنچه میخواهند از قوانین پیروی کنند. این مثالی بود که استارمر میتوانست از آن الگوبرداری کند.
همچنین این چیزی است که ایالات متحده باید هنگام بحث در مورد اینکه آیا به ترکیه اجازه بازگشت به برنامه اف-35 را بدهد یا خیر، دنبال کند. من قبلا استدلال کردهام که ترکیه نباید دوباره به برنامه اف-35 بازگردد، اما به نظر میرسد دولت ترامپ حداقل تا حدودی تمایل دارد که در آینده فروش اف-35 به ترکیه را هم تایید کند. اگر چنین باشد، دولت آمریکا باید به شدت در مورد اینکه در ازای آن چه امتیازاتی میخواهد، چه اصلاحات دموکراتیک، افزایش حقوق در پایگاه های نظامی آمریکا در ترکیه یا چیز دیگری، فکر کند.

برخلاف لندن، واشنگتن باید به دنبال به حداکثر رساندن اهرم های خود باشد، زیرا به محض اینکه اردوغان به خواسته خود برسد، این اهرم از بین خواهد رفت.
فروش یوروفایتر توسط بریتانیا ممکن است سود اقتصادی به همراه داشته باشد، اما از نظر استراتژیک، این یک گام اشتباه است که به رژیمی که در جهت اشتباه حرکت میکند، قدرت میبخشد. اردوغان در حال ایجاد یک اکوسیستم دفاعی مستقل است - اکوسیستمی که در نهایت با صنعت غرب رقابت خواهد کرد و مکمل آن نخواهد بود. قرارداد یوروفایتر ترکیه را به ناتو نزدیکتر نمیکند و به اردوغان نشان میدهد که حرکت در مسیر خودش بدون هیچ هزینه واقعی همراه است.
دولت استارمر میتواند امروز از ایجاد مشاغل صنعتی و افزایش صادرات نظامی انگلیس تجلیل کند. اما هزینه آن بعدا مشخص خواهد شد - زمانی که جتهای نسل جدید ترکیه، که بر پایهای ساخته شدهاند که بریتانیا به تامین آن کمک کرده است، ماموریتهایی را انجام دهند که به جای اهداف ناتو، در خدمت جاهطلبیهای آنکارا باشند.