چرا ترکیه توانست ایران نتوانست؟
ترکیه
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - آفتاب یزد /متن پیش رو در آفتاب یزد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
مدتها است که درد خشک شدن دریاچه ارومیه بر پیکر ایران وارد شده و فریاد بسیاری از دوستداران محیط زیست را بلند کرده است.
از سوی دیگر هنوزبرخی از افراد بر این اعتقاد هستند که باید مشکل دریاچه ارومیه را به گردن طبیعت بیندازند و دلیل خشک شدن آن را شرایط آب و هوایی قلمداد کنند. در صورتی که تقریبا همه میدانیم که
سوء مدیریتها و بیمسئولیتیهای موجود چنین شرایطی را برای این دریاچه رقم زده و آن را به کویری بیآب تبدیل ساخته است. برای مثال در این خصوص میتوان به سد سازیهای غیر اصولی اشاره کرد.در سوی دیگر برخی این دریاچه را با دریاچه وان ترکیه مقایسه و عملکرد ترکها را در خصوص آن تحسین میکنند. دریاچه وان در همسایگی استان آذربایجان غربی و در استان وان ترکیه قرار دارد. در همسایگی دریاچه ارومیه، دریاچه وان قرار دارد که نشانی از مرگ در آن دیده نمیشود و سرزندگی این دریاچه و نزدیکی آن به دریاچه ارومیه فضای مقایسه این دو را فراهم میکند. برای همه ما روشن است که همچنان نجات دریاچه ارومیه یک وظیفه همگانی است و بیتوجهی به آن میتواند بسیار خطر آفرین باشد.
>مقایسه دریاچه وان ترکیه با دریاچه ارومیه
چندین سال پیش در همایش بینالمللی دریاچه ارومیه، چالشها و راهکارها یک استاد بیولوژی دانشگاه یوزیل شهر وان ترکیه گفت: مشکل دریاچه ارومیه، مشکل ایران نیست حتی مشکل کشورهای منطقه هم نیست بلکه متعلق به کل دنیا میباشد و این وظیفه ما را در پاسخگویی به نسلهای آینده سنگینتر میکند.دکتر فوزی اوزگوکجه افزود: زیباییهای موجود در این تالاب بینظیر است و ثروت بیپایانی در آن نهفته میباشد. از این رو همه متخصصان دنیا وظیفه دارند با ایران همکاری نمایند تا مشکل این دریاچه حل گردد مخصوصاً کشور ما که همسایه ایم.این زیست شناس ترک در ادامه تاکید کرد که صرفاً تبخیر آب عامل خشک شدن دریاچه ارومیه نشده است بلکه با توجه به خشکسالی موجود در منطقه، بخش کشاورزی از منابع زیرزمینی استفاده بیشتری کرده است. لذا برای مدیریت منابع آب زیر زمینی حفر چاههای غیر مجاز کشاورزی باید متوقف شود چرا که برداشت بیرویه آب نه تنها آبهای زیر زمینی را کاهش میدهد بلکه باعث انتقال آب شور از دریاچه به چاهها میگردد که لطماتش به اکوسیستم و کشاورزی بسیار بیشتر از خشک شدن دریاچه است.وی افزود: اگر تا کنون مقولهای به نام خشک شدن دریاچه وان، ترکیه را به چالش نکشیده است به این علت است که ما توانستهایم با چند راهکار دریاچه وان را حفظ کنیم. اول اینکه، به طور جدی و عملیاتی چاههای آب حاشیه و اطراف دریاچه وان را مدیریت کرده ایم.کار دوم ما این بوده که سدسازی را کنترل کردیم و بیش از حد آب جلوگیری میکنیم. این استاد دانشگاه ترکیهای افزود: یک نکته هم درباره هدر روی آب وجود دارد که باید در مدیریت منابع آب بدان توجه شود و آن این که همواره مقدار قابل ملاحظهای آب درحوضه آبخیز دریاچهها به هدر میرود ولی آب هدر رفته الزاماً همان آب تبخیر شده پشت سدها و یا مسیررودخانههای منتهی به دریاچه نیست بلکه بعضاً از طریق راههای زیر زمینی به یک تالاب دیگر منتقل گشته و در آنجا انباشت میگردد.
> تفاوتهای این دو دریاچه
ناصر خلقی پژوهشگر حوزه آب در این باره به آفتاب یزد گفت:
« از یک دیدگاه این مقایسه کاملا ممکن است پر تناقض باشد و از دیدگاهی دیگر این مقایسه درست است. این دو دریاچه تقریبا از یک وسعت برخوردار هستند و در فاصله زیادی نیز از یکدیگر قرار ندارند. متاسفانه به عنوان یک انسان ایرانی متخصص این عرصه برای من بسیار ناراحتکننده است که دریاچه ارومیه خشک شده در صورتی که دریاچه وان در نزدیکی آن بسیار برآب است. از نقطه نظر علمی ما نمیتوانیم خیلی مقایسه درستی بین این دو دریاچه انجام بدهیم و اصولا از نظر کیفیت آب،کیفیت آب دریاچه ارومیه با وان فرق میکند. همچنین این را باید در نظر بگیریم که دریاچه وان حداکثر دارای عمقی حدود 176متر است در صورتی که نهایتا عمق دریاچه ارومیه 16 تا 17 متر است. تراز اکولوژیک این دو دریاچه باهم متفاوت است و همچنین رژیم آب و هوایی اگرچه با هم شباهتهایی دارد اما دارای تفاوتهایی است و دریاچه وان از بارندگی نسبتا بیشتری برخوردار است. از نقطه نظر زمین شناسی نیز یک سری از تفاوتهایی این دو دریاچه با یکدیگر دارند. ما
چه بسا در طولانی مدت بارندگیهای فراوانی در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه داشته ایم. این چیزی که الان در دریاچه ارومیه اتفاق افتاده است از مشکلاتی ناشی میشود که در حکمرانی آب طی دهها سال به وجود آورده ایم. وگرنه ما در این حوزه آبخیز بارندگیهای بسیار بالایی نیز در برخی از سالها داشتهایم و الان متوسط بارندگی پایین آمده است. اما در زمانی که بارندگیهای خوبی در این حوزه داشتهایم متاسفانه نتوانستیم از این امکانات خدادادی و طبیعی استفاده و کمکی به دریاچه ارومیه کنیم. ما دهها هزار چاههای مختلفی را برای کشاورزی در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه پروانه و مجوز دادهایم که نباید این کار را میکردیم. ما باید مشکل را در حوزه آبریز ارومیه و بعد دریاچه ارومیه ببینیم. یک زمانی یک آقای دکتری در ترکیه میگفت که ایران نباید فکر کند که دریاچه ارومیه متعلق به خودش است بلکه این دریاچه طبیعی متعلق به تمام جهان است.ایشان اظهار نظر کرده بود که سالهای سال است که ما اجازه حفر چاههای کشاورزی در حوزه وان را ندادهایم و از سدسازیهایی که منجر به مسدود شدن ورود آبهای سطحی به درون دریاچه وان شود به شدت جلوگیری کردهایم اما ما این کارها را نکرده ایم.»
> راهکارها
وی ادامه داد:«ما ورود آب به دریاچه را مسدود کردیم، الگوی کشت را نیز تغییر دادیم، تعداد زیادی چاهها را مجوز قانونی دادهایم و علاوه بر آن تعداد زیادی چاههای غیر مجاز در این حوزه شکل گرفتند که آمار آن را نیز وزارت نیرو علی رغم ادعایی که دارد، نمیداند زیرا اصولا هیچکس نمیتواند آمار تعداد چاههای غیر مجاز را داشته باشد. مجموعهای از این سیاستها که مقصر آن نیز فقط وزارت نیرو نبوده بلکه جهاد کشاورزی نیز تقصیر داشته باعث شده است الگوهای مصرفی تغییر پیدا کند و کشتهایی که نباید صورت بگیرد. الان برای احیاء دریاچه ارومیه راهکارهای مختلفی ارائه میشود که به صورت علمی مورد قبول است. برای مثال ادعا میشود که که باید آبگیری چاههای مجاز بسیار کم شود و یا الگوی مصرف تغییر پیدا کند. اینها بخشی از راهکارها هستند. آیا حکمرانی آب کشور میتواند فرمان خاموشی چاههای مجاز را بدهد؟ مسلما خیر به دلیل اینکه در یک زمانی مجوزهایی به بسیاری از کشاورزان داده شده است. از طرفی در دو سال اخیر رهاسازی از سدهای بوکان و مهاباد صورت نگرفته است در فصلی که فصل کاشت نیست چرا این آبها را پشت سدها نگه داشته اید؟ من بعضا میشنوم که از
حق آبه زیست محیطی دریاچه ارومیه از ارس صحبت میشود. اما ارس خود دچار مشکل است و همین الان بالادست سد ارس ترکیه در حال سدسازی است پس این راه نیز منتفی است. از طرف دیگر ما آمدهایم تونل زیرزمینی درست کردهایم و آب را از ارتفاعات شرق الوند میخواهیم انتقال دهیم اما این کار نیز عبث است و به نتیجهای نخواهد رسید. حال باید دید الان در حال حاضر اصلا احیا به معنای واقعی کلمه امکان پذیر هست یا نه؟ من میگویم میزان تخریب متاسفانه طی دهها سال در حوزه آبخیز ارومیه آنقدر زیاد است که حتی اگر ما فرض کنیم ساختارهای موجود در حکمرانی آب کشور اجازه دهد و تغییر کند ما به این زودیها نمیتونیم به تراز اکولوژیک 1274 متری دریاچه ارومیه برسیم. حتی اگر تمام چاهها خاموش شوندو الگوهای کشت کاملا رعایت شود ما حداقل حدود 3 تا 3 و نیم میلیارد مکعب آب خالص نیاز داریم که به این دریاچه ریخته شود آیا ما توان تامین چنین آبی را داریم؟ آیا شرایط کشور اجازه پیاده شدن چنین راهکارهایی را میدهند؟»
> حکمرانی آب
مسعود امیرزاده کارشناس محیط زیست نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:« ما وقتی صحبت از حوزه حکمرانی آب میکنیم و میخواهیم آن را مورد ارزیابی قرار دهیم معمولا میگویند که وضعیت تالابها و یا دریاچههای داخلی و خارجی که مخزن شریانهای آب است آینه تمام نما مدیریت است. لذا با نگاه کردن به آن ها، کارنامه حکمرانی آب مشخص میشود. اگر دیده میشود که هنوز دریاچه وان ترکیه سرپا و پر آب است قطع به یقین بدون آنکه بخواهیم از همسایهای تعریف کنیم که دل خوشی از آن نداریم ولی آنها پشت قضیه یک نظام حکمرانی درست دارند که دریاچه پر آب است. ایران اولین کشور جهان است که در آن یک کنوانسیون محیط زیستی شکل میگیرد و توجه به تالابها در آن یک جنبه جهانی پیدا میکند. از سوی دیگر ایران یک کشور تالاب خیز است و مجموعهای از تالابها را داشته است که از لحاظ اکوسیستمی بسیار حیرت انگیز بودند. اما بعد از دهه 40 ما الان به نقطهای رسیدیم که نه تنها تالاب گاوخونی بلکه تالابهایی که در شمال کشور وجود دارند به سمت خشک شدن رفته اندو فاجعه دریاچه ارومیه از این جهت نمود بیشتری دارد که مردم با دریاچه ارومیه آشناییت بیشتری دارند و نوعی دلبستگی به آن پیدا کردند. این دریاچه بزرگترین دریاچه داخلی ایران بوده است و الان خشک شدن آن بسیار رقت انگیز است. اما دریاچه ارومیه سلسله تالابهایی است که در ایران خشک شده است. یعنی در نقطه به نقطه کشور ما شاهد حکمرانی غلط آب هستیم و نمود آن دیده میشود. لذا ما اگر بخواهیم به حکمرانی آب در کشور نمره بدهیم مجبوریم نمره بسیار پایینی بدهیم زیرا نه تنها تالابها خشک شدهاند بلکه دشتها نیز دچار فرونشست شده اند، چشمهها را از دست دادهایم و رودهای بسیار مهمی نیز از بین رفته اند.»
> پایینترین رتبه در میان کشورهای جهان
وی در ادامه تصریح کرد:« در تمامی پیکرههای آبی ما نقاط ضعف حکمرانی آب را میتوانیم ردیابی کنیم. ما وقتی میبینیم که یک دریاچه سالم است بدین معنا است که اجازه دادهاند آبراههای طبیعی دریاچه برقرار بمانند اما این کار را ما نکردهایم و قطع به یقین دریاچهها از بین خواهند رفت. البته ترکها چندان انسانهای طبیعت دوست نیستند کما اینکه در حوزه آبریز دجله و فرات و بین النهرین ترکها با سدسازیهای متعدد باعث شدند دجله و فرات به سمت خشک شدن پیش روند. اما در داخل کشور خودشان به حدی از عقلانیت رسیدهاند که اجازه دهند که یک تالاب حق آبه طبیعی خود را دریافت کند. ما در حوزه حکمرانی آب، جنگل و هوا در پایینترین رتبه در میان کشورهای جهان ایستادهایم و من فکر نمیکنم کشوری وجود داشته که به بدی ما عمل کرده باشد.»
> ترکها اشتباهات ما را انجام ندادند
اسماعیل کهرم کارشناس محیط زیست در این باره به آفتاب یزد گفت:« یکی از کسانی که این موضوع را مطرح کرد بنده بودم و حرف من در مقابل کسانی که میگفتند دریاچه ارومیه در اثر گرمای کره زمین خشک شده این بود که من میگفتم دریاچههای وان و ترکیه باهم حدود 70 کیلومتر فاصله دارند. لذا چطور ممکن است که دریاچه وان در این میزان سرحال باشد ولی دریاچه ارومیه به کل از بین رفته است. من یادم است یک کنفرانسی در ترکیه برگزار شد و ترکها گفتند ما هیچ وقت اشتباهی که ایرانیان کردند را انجام نمیدهیم که وان را خشک کنیم بلکه ما مواظب وان هستیم. 50 کیلومتر مربع دریاچه ارومیه وسعت داشت و حدود 37 میلیارد مکعب آب داشت. یک زمانی بنده در سفری از روی هر دوی این دریاچه با هواپیما گذر کردم؛ هردوی این دریاچه را من از بالا دیدم و اصلا با یکدیگر قابل مقایسه نبودند به طوری که الان میگویند فقط 5 درصد دریاچه ارومیه آب دارد و بقیه آن خشک شده است. بنابراین ما اشتباهاتی را انجام دادیم که ترکها آن را مرتکب نشدند و وان ترکیه سرحال و پر از آب باقی مانده است. بالای 70 هزار چاه اطراف دریاچه ارومیه حفر شده است و چاه مانند اسفنج آب دریاچه را حفظ میکند. یعنی آب دریاچه از پایین به بالا کشیده شده است و این چاهها صرفا به درد زراعت میخورند. آبی که حق آبه دریاچه ارومیه بود در سفره کشاورز و دامدار قرار گرفت. از سوی دیگر تعداد سدهایی که روی 14 رودخانهای که به دریاچه ارومیه میریزد ساخته شده است هم آب را از دریاچه ارومیه خارج کرده است. با اینکه حوزه دریاچه ارومیه دومین حوزه آبدار ایران است. اما کاری که ما کردیم این بود که در زمان خشکسالی میزان سطح زیرکشت را در حوزه دریاچه ارومیه به دو برابر افزایش دادیم. وقتی سطح زیر کشت افزایش داده میشود باید آب به آن رساند درنتیجه 350 هزار هکتار خاک کشاورزی به بیش از 700 هزار خاک کشاورزی افزایش پیدا کرد و دریاچه ارومیه بیآب ماند و الان وضعیت آن بدین صورت است. حتما در حوزه وان ترکها این کار را انجام ندادند بلکه آنها عاقلانهتر عمل کردند.»
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/321362/