ایرانیان جهان

آخرين مطالب

امریکا از تجربه توسعه سریع برنامه هسته‌ای ایران درس گرفت خواندنی ها

امریکا از تجربه توسعه سریع برنامه هسته‌ای ایران درس گرفت
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
گذر زمان مشکلات را حل نمی‌کند، تشدید می‌کند
محمدحسین لطف‌الهی/ آخرین دور از گفت‌وگوهای احیای برجام در وین در حالی به پایان رسید که اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ‌کننده مذاکرات از «نهایی» شدن متن خبر داده و تاکید کرده ایران و ایالات متحده باید به این متن پیشنهادی پاسخ بله یا خیر بدهند. در پایان مذاکرات، چنین به نظر می‌رسد که اختلاف‌نظر اصلی طرفین بر سر موضوع ادعاهای پادمانی علیه برنامه هسته‌ای ایران بوده است. «اعتماد» در گفت‌وگو با علی واعظ، مدیرپروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران به بررسی چالش‌های این دور از مذاکرات هسته‌ای و چشم‌انداز آینده برجام پرداخته است. این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 
‌ تا پیش از آخرین دور از مذاکرات وین اختلاف‌نظرهایی در برخی حوزه‌ها بر سر متن توافق احیای برجام وجود داشت. با توجه به اینکه همه طرف‌ها بر پیشرفت‌هایی هرچند کند در مذاکرات اخیر تاکید کرده‌اند، آیا می‌توان نتیجه‌گیری کرد که اختلاف‌های تهران و واشنگتن در سایر حوزه‌ها جز مسائل پادمانی حل و فصل شده است؟
بله، در ماه اسفند وقتی مذاکرات در وین متوقف شد، یک موضوع اختلافی اصلی باقی مانده بود و آن موضوع، بحث خروج نام سپاه از لیست گروه‌های (به اصطلاح) تروریستی وزارت خارجه امریکا بود، اما پس از وقفه‌ای که به وجود آمد یعنی در فاصله توقف مذاکرات وین تا شروع مذاکرات دوحه، برخی موضوعاتی نظیر بحث تضمین‌های اقتصادی و همچنین خروج شرکت‌های وابسته به سپاه از لیست تحریم‌های امریکا که به نظر می‌رسید پرونده آنها بسته شده دوباره مطرح شدند. همین موضوع باعث شد تا دور جدید مذاکرات در وین دست‌کم با سه موضوع اصلی آغاز شود؛ بحث تضمین‌ها، بحث خروج شرکت‌های وابسته به سپاه از لیست تحریم‌های امریکا و بحث اختلافات پادمانی ایران و آژانس. در انتهای این دور، بار دیگر مذاکرات تک موضوعی شدند و مجددا بحث پادمان است که به عنوان یک موضوع اختلاف اصلی باقی مانده است.در این دور، در برخی مسائل فنی نیز پیشرفت‌هایی صورت گرفت. برای مثال، بر سر این موضوع که با بخشی از انباشته اورانیوم 60 درصدی که ایران در دوره وقفه مذاکرات به فلز تبدیل کرده چه باید بکنند، طرفین توانستند به توافق دست یابند یا اینکه پیرامون نصب دوباره دوربین‌های آژانس که برچیده شده بودند و خلأ اطلاعاتی ناشی از نبود این دوربین‌ها از جمله مسائل فنی بودند که در این دور از مذاکرات حل و فصل شدند.البته این تک موضوعی شدن مذاکرات لزوما به معنای موفقیت آنها نیست، چراکه همان‌طور که گفتم 6 ماه قبل هم مذاکرات تک موضوعی شدند، اما به خط پایان نرسیدند. امیدوارم وقفه به وجود آمده در این دور از مذاکرات طولانی نشود برای اینکه اگر آنچه طی مسیر اتفاق افتاد برای ما درس عبرتی باشد، خواهیم دانست که نه تنها با گذر زمان مسائل خود به خود حل و فصل نمی‌شوند یا حل‌شان آسان‌تر نمی‌شود، بلکه مسائل جدیدی نیز چه بر اثر اتفاقاتی که روی زمین رخ می‌دهد و چه بر اثر عمیق‌تر شدن اختلافات رخ می‌دهد.
 ‌ چرا دولت ایران باید بپذیرد وارد توافقی شود که از یک‌سو به خاطر تحولات داخلی ایالات متحده مشخص نیست تا چه زمانی اجرایی خواهد شد و از سوی دیگر طرف مقابل می‌خواهد همچنان ابزارهایی مانند برای فشار علیه ایران در اختیار خود نگه دارد؟
اگر بحث، بحث ثبات و پایداری یک توافق با امریکاست، نه فقط برجام و نه هیچ توافق دیگری نمی‌تواند مانند جاده یک‌طرفه باشد، زیرا در ایالات متحده از نظر سیاسی و حقوقی هیچ رییس‌جمهوری اجازه ندارد دست رییس‌جمهور بعدی را ببندد. یعنی حتی بالاترین درجه از میثاق‌های بین‌المللی نیز که باید به تصویب سنا برسند، با یک امضای رییس‌جمهور امکان خروج از آنها وجود دارد. از همین رو اگر ایران به دنبال یک توافق پایدار با امریکاست باید دور هرگونه توافق با امریکا را خط بکشد. به هر حال از برجام نیز به عنوان یک توافق سیاسی غیرالزام‌آور تا یک حدی می‌توان انتظار داشت. شاید در توافق‌های آینده بشود بند یا بندهایی را اضافه کرد که شرایط خروج دشوارتر شود، اما همچنان راه خروج بسته نخواهد شد. به عقیده من آن چیزی که ایالات متحده را در توافق نگه خواهد داشت، اول منافع است و دوم تبعات و مضرات ناشی از خروج. در سال 2018 برای تصمیم‌گیران امریکایی مبرهن نبود که ایران به‌طور حتم به لب مرز ساخت سلاح‌های هسته‌ای خواهد رسید، اما امروز که این تجربه پیش روی چشم ماست، بعید می‌دانم که بتوان به آسانی از آن چشم‌پوشی کرد.
 ‌ درباره مسائل مربوط به آژانس چطور؟
درباره این مسائل باید به این شکل نگاه کرد که آیا در گذشته برنامه هسته‌ای ایران، اقدامات و اتفاقاتی وجود دارد که ایران را نسبت به اتهامات و ادعاهایی که در آینده ممکن است مطرح شود، آسیب‌پذیر کند؟ اگر پاسخ مثبت باشد که به هر حال با کشف ذرات اورانیوم در سایت‌هایی که به آژانس اعلام نشده می‌توان حدس زد پاسخ مثبت است، در این صورت بهترین راهکار برای ایران این است که یک‌بار برای همیشه موضوعاتش را با آژانس حل کند. اگر مانند گذشته شرایطی ایجاد شود که با زحمت و هزینه بسیار زیاد فقط بخشی از موضوعات را حل کند و بعد اسراییل بیاید اسناد محرمانه را از کشور خارج کند، با استفاده از آنها پرونده‌سازی کند و بعد هم آژانس بتواند مواد هسته‌ای را کشف کند، مسلما یک نقطه ضعفی است که دشمنان ایران دست روی آن خواهند گذاشت و به آزار و اذیت ادامه خواهند داد. البته در شرایطی که برجام احیا شده باشد و دنیای غرب نخواهد که این توافق را متزلزل کند، هزینه عدم تفاهم با آژانس برای ایران هزینه محدودتری است. اگر حتی تصور کنیم که غرب در پی کشاندن پای ایران به شورای امنیت است، متحدان ایران مانند چین و روسیه از صدور قطعنامه تحریمی حمایت نخواهند کرد. از طرفی تا زمانی هم که ایران در برجام باشد و بخواهد در برجام باقی بماند، استفاده از مکانیسم ماشه برجام برای غرب جذابیتی ندارد.به همین دلایل فکر می‌کنم، حل مساله برجام و بازگشت به توافق هسته‌ای حتی بدون حل و فصل شدن مساله پادمان، به نفع ایران است. در شرایطی که برجام وجود نداشته باشد، غرب با اطمینان خاطر بیشتری پا به عرصه عمل خواهد گذاشت و با استفاده از مکانیسم ماشه و بازگرداندن قطعنامه‌ها ایران را کشوری ناقض صلح و امنیت بین‌المللی جلوه خواهد داد و بالطبع فشار بیشتری بر ایران وارد خواهد شد. به نظر من رویکرد درست نباید پاک کردن صورت سوال باشد و ایران نباید پافشاری کند که اگر آژانس در جایی مواد هسته‌ای پیدا کرد، از آن چشم‌پوشی کند. راهکار درست پرداختن به این مسائل به صورت جامع و کامل است که یک‌بار برای همیشه این موضوع حل و منتفی شود.حتی اگر روشن شود که پیش از سال 2003 که صدام به عنوان یک تهدید جدی علیه امنیت ملی ایران مطرح بود، صدامی که پیش از این از سلاح‌های کشتار جمعی علیه ایران استفاده کرده بود، یک بخشی از برنامه هسته‌ای ایران به گزینه تسلیحات هسته‌ای اندیشیده بود برای کل جامعه بین‌المللی قابل درک است و هزینه آن را نیز ایران قبلا با تحریم و مسائل دیگر پرداخت کرده و برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند بدون مشکل رو به جلو حرکت کند. در حالی که باز نگهداشتن این پرونده یا سرپوش گذاشتن روی آن می‌تواند در آینده ایران را آسیب‌پذیر کند.
 ‌ یک مقام اروپایی ادعا کرده تهران پذیرفته مطالبه حذف نام سپاه پاسداران را در حال حاضر کنار بگذارد تا در آینده آن را در مذاکرات مستقیم با امریکا مطرح کند. تهران این ادعا را رد کرده اما آیا فکر می‌کنید در صورت احیای برجام با توجه به تجربه‌ای که تهران از خروج امریکا از توافق دارد چنین گفت‌وگوهایی اساسا در میان‌مدت ممکن باشد؟
به هرحال در گذشته خود آقای باقری زمانی که معاون تیم آقای جلیلی بودند در مذاکرات با 1+5 حضور می‌یافتند که امریکا هم بخشی از آن بود. برخی اوقات هم در حاشیه مذاکرات 1+5 گفت‌وگوهایی دوجانبه میان ایران و ایالات متحده شکل می‌گرفت. در شرایطی که امریکا مجددا به عنوان عضوی از برجام دور میز کمیسیون مشترک برجام بنشیند، می‌توان تصور کرد ایران و امریکا در گفت‌وگویی مستقیم ذیل آن ساختار به گفت‌وگو درباره برخی مسائل بپردازند. یادآوری می‌کنم که در دو مقطع از مذاکرات ایالات متحده پیشنهاد خروج نام سپاه از لیست گروه‌های تروریستی را مطرح کرد؛ یک‌بار در دوره آقای عراقچی در ازای اینکه ایران بپذیرد پس از احیای برجام، مذاکرات را برای دستیابی به یک توافق مستحکم‌تر و طولانی‌تر ادامه بدهد که مورد پذیرش تهران قرار نگرفت و یک‌بار هم در دوره آقای باقری در ازای اینکه دو طرف تعهد بدهند مقام‌های فعلی یا گذشته یکدیگر را مورد هدف قرار نخواهند داد که این هم از سوی تهران پذیرفته نشد. پس شکل‌گیری این گفت‌وگو ممکن است.
 ‌ آیا آلترناتیو مورد اجماعی در غرب در صورت عدم احیای برجام وجود دارد؟
مسلما هیچ کدام از آلترناتیوهایی که وجود دارند، برای امریکا و غرب جذابیت احیای برجام را ندارند. به همین علت هم هست که با وجود همه مسائل و اختلافات فیمابین طرفین بر سر میز مذاکره حاضر شدند. واقعیت این است که اگر به نتیجه برسند برجام قابل احیا نیست، دو راهکار به موازات یکدیگر از سوی غرب دنبال خواهد شد. یکی افزایش فشار است که گام‌های اولیه در این زمینه برداشته شده. امریکا هرچند هفته یک‌بار تحریم‌های جدیدی علیه ایران اعمال کرده و تلاش داشته بر حجم فشارها در راستای کاهش صادرات نفت ایران بیفزاید. این مسیر ادامه پیدا خواهد کرد تا جایی که منجر به استفاده از مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل خواهد شد. حتی برخی تحریم‌های جدید که اکنون می‌بینیم غرب علیه روسیه اعمال کرده و در گذشته هرگز علیه ایران اعمال نشده بود، نظیر بستن آسمان کشورهای عضو اتحادیه اروپا روی هواپیماها ممکن است علیه ایران اعمال شود. این مسیر فشار فاز جدیدی از سیاست فشار حداکثری خواهد بود. تراژدی ماجرا آنجاست که در صورت تحقق این سناریو دولت بایدن باید سیاستی را دنبال و بر آن پافشاری کند که خود از ابتدای کار آن را اشتباه می‌دانست، اما با شکست دیپلماسی جز اجرای آن راه دیگری پیش روی خود نمی‌بیند.
در کنار فشار، غرب گزینه‌هایی نظیر توافق‌هایی با دامنه محدودتر را هم دنبال خواهد کرد. یا یک توافق موقت به مثابه توافق ژنو که سال 2013 و یک‌سال و نیم پیش از نهایی شدن برجام مورد مذاکره قرار گرفت یا توافقی بسیار محدودتر شبیه اقدام در برابر اقدام که فقط از ورود به چرخه‌ای تقابلی که می‌تواند در نهایت دو طرف را به یک درگیری نظامی بکشاند، خودداری کند. در صورت عدم احیای برجام، این واقع‌بینانه‌ترین گزینه خواهد بود.
البته به یاد داشته باشید اگر در ایران گروهی هستند که برجام را فقط یک توافق کوتاه‌مدت می‌دانند و معتقدند این توافق فقط در دوره آقای بایدن اجرا خواهد شد و رییس‌جمهور بعدی اشتباه ترامپ را تکرار می‌کند، هر قدر ما به پایان دولت بایدن نزدیک‌تر شویم، عمر این توافق برای ایران کوتاه‌تر می‌شود. با روی کار آمدن دولت بعدی نیز با توجه به بندهای غروب برجام بلاموضوع خواهد بود و این یعنی عملا باید گفت‌وگو در خصوص یک توافق جدید آغاز شود. توافق جدیدی که همچنان هر قدر هم که ایران اهرم‌سازی کرده باشد شرایط مدنظر ایران مانند تضمین‌های طولانی‌مدت یا کنار گذاشتن تحقیقات پادمانی را شامل نمی‌شود.
 ‌ شما چند بار به اهمیت مساله زمان اشاره کردید، اما این تلقی در میان برخی وجود دارد که به دلیل جنگ روسیه علیه اوکراین، افزایش قیمت انرژی در جهان و عدم امکان افزایش فوری تولید نفت از سوی کشورهایی نظیر امارات متحده عربی و عربستان سعودی، غرب به نفت ایران نیاز جدی دارد و از همین‌رو می‌توان با طولانی کردن روند مذاکرات امتیازات بیشتری به دست آورد. ارزیابی شما در این باره چیست؟
این یک خطای محاسباتی کامل است. اولا که اروپا در همین مدت با توجه به اینکه نفت ایران به بازارها بازنگشت، گزینه‌های جایگزین پیدا کرد. اکثر کشورهای اروپایی نیز جز آلمان نگرانی زیادی در این حوزه ندارند و آلمان هم بیشتر نگران کمبود گاز است. ایران هم با توجه به اینکه سال‌ها سرمایه‌گذاری عمده‌ای روی صنعت گاز نداشته، امکان صادرات گاز به آلمان را ندارد و حتی زیرساخت‌هایی نظیر خط لوله نیز برای این کار فراهم نیست. در طولانی‌مدت ممکن است جایگزین روسیه در صادرات گاز به اروپا شود اما در کوتاه‌مدت این ممکن نیست. ببینید یک موقعی است که یک امتیازی را طرف مقابل در جیب عقب خود دارد و اگر شما اهرم‌های بیشتری داشته باشید ممکن باشد آن کارت را به شما بدهد. اما در صورتی که آن کارت اساسا وجود نداشته باشد، اتلاف سرمایه و اهرم‌هایی است که شما با وقت و هزینه زیاد به دست آورده‌اید. غرب نمی‌تواند به آژانس دستور بدهد بر کشف مواد هسته‌ای در یک کشور سرپوش بگذارد. از نظر زمانی، هر قدر که به انتخابات میاندوره‌ای نزدیک‌تر شویم، به علت اینکه توافق به دست آمده در وین مورد بازبینی کنگره قرار گیرد، احتمال اینکه آقای بایدن بخواهد بحث تنش‌آمیزی را در کنگره داشته باشد کاهش خواهد یافت و در نتیجه مساله به بعد از انتخابات نوامبر موکول خواهد شد. در شرایطی که ایران نیز فکر می‌کند در زمستان می‌تواند امتیاز بیشتری بگیرد، وضعیتی ایجاد خواهد شد که دو طرف با محاسبات اشتباه وارد مذاکرات شوند، زیاده‌خواهی بیشتری کنند و عملا فقط چند ماه زمان را از دست بدهند. صحبت من این است که اگر ایران بخواهد برای تصمیم‌گیری درباره این متن نهایی اتحادیه اروپا چند هفته زمان بخرد، ما به مرحله‌ای خواهیم رسید که بایدن بخواهد توافق را به بعد انتخابات موکول کند. در شرایطی که احتمال زیاد کنترل دموکرات‌ها روی کنگره از دست خواهد رفت، در ایران صدای مخالفانی که می‌گویند توافق با دولتی که عمر زیادی از آن باقی نمانده و کنگره را هم در اختیار ندارد بلندتر خواهد شد. ممکن است توافق به روی کار آمدن رییس‌جمهور جدید در امریکا موکول شود و این چرخه باطل به انتظار امریکا برای انتخابات بعدی ایران کشیده شود. به عنوان نتیجه‌گیری، می‌خواهم بگویم بحث بر سر این نیست که توافقی الان به دست بیاید یا 6 هفته دیگر. بحث بر سر امروز یا 6 سال دیگر است. فکر کردن به فرصت‌هایی که در این 6 سال از دست خواهد رفت، هزینه‌ای که ایجاد خواهد شد و ریسکی که وجود خواهد داشت باید تصمیم‌گیری امروز را ساده کند، اما سیاستمداران معمولا بر محاسبات کوتاه‌مدت تمرکز دارند تا محاسبات میان‌مدت و بلندمدت.
 ‌ فارغ از نتیجه مذاکرات هسته‌ای، تحریم‌هایی که هدف آن مردم عادی در ایران هستند، نقض حقوق بشر محسوب می‌شود و بخشی از تبعات مخرب این تحریم‌ها از سوی گزارشگر ویژه سازمان ملل (خانم دوهان) مطرح شد، اما حتی پس از پایان دوره ترامپ، امریکا به اعمال این تحریم‌ها ادامه داده و کشورهای غربی نیز حتی به صورت لفظی حاضر به اعتراض به این نقض حقوق بشر نیستند. آیا این استاندارد دوگانه در قبال نقض حقوق بشر تشدیدکننده بی‌اعتمادی‌ها نیست؟
این کاملا درست است. متاسفانه هزینه اصلی این رویارویی را مردم ایران پرداخت می‌کنند. اما واقعیت این است که نظام بین‌الملل بر اساس عدالت مستقر نشده و کشورهای دارای قدرت بیشتر از ابزار استانداردهای دوگانه بهره می‌گیرند. تحریم نیز ابزاری قدرتمند در دست دولت امریکاست و متحدان امریکا هم از این ابزار وحشت دارند. حتی در دوره ترامپ نیز دیدیم که اقدامات اروپا شامل اینستکس یا کانال سوییس کار زیادی در برابر تحریم‌ها انجام نداد. الان هم در شرایطی قرار داریم که دولت امریکا احساس می‌کند چاره‌ای جز اعمال فشار ندارد. این در حالی است که بسیاری از اشخاص در دولت فعلی نه سیاست تحریم را قبول دارند و آن را کارآمد می‌دانند و نه نسبت به تبعات انسانی آن بی‌توجه هستند. اما در وضعیتی که احساس می‌شود در هر دوره مذاکره ایران امتیاز بیشتری درخواست می‌کند و انعطافی نشان نمی‌دهد، نتیجتا فکر می‌کنند کار به بن‌بستی خواهد رسید که با توجه به سرعت پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران آنها نیز نیازمند اهرم‌سازی با استفاده از ابزار تحریم هستند.
 ‌ آیا این‌طور نیست که دولت بایدن به بهانه یا به دلیل اختلافات داخلی از انعطاف نشان دادن بر سر میز مذاکره خودداری می‌کند؟
می‌دانیم علت اینکه آقای بایدن در ابتدای ورود به کاخ سفید بلافاصله به برجام بازنگشت، امتیاز عمده‌ای به ایران نداد و حتی حاضر نشد در شرایطی که مردم ایران با موج شیوع بیماری کووید 19 مواجه بودند در زمینه انسانی برخی تحریم‌ها را رفع کند، فشار داخلی بود. در شرایطی که دموکرات‌ها اکثریت شکننده‌ای در سنا داشتند، کاخ سفید احساس کرد وسع آن را ندارد که هیچ کدام از اعضای دموکرات کنگره را از خود برنجاند تا به توافق با ایران بازگردد. تراژدی این داستان در آن است که مخالفان برجام در امریکا و اسراییل بزرگ‌ترین علت مخالفت خود با برجام را غنی‌سازی در ایران می‌دانند. از نظر آنها توافقی که در کوتاه‌مدت 80 - 70 میلیارد دلار در اختیار ایران قرار خواهد داد و لااقل سالی 70 - 60 میلیارد دلار درآمد نفتی نصیب ایران خواهد کرد و در ازای آن ایران در هیچ زمینه دیگری انعطاف نشان نخواهد داد، توافق خوبی نیست. در حالی که مخالفان در ایران برجام را توافق خوبی نمی‌دانند، چون این توافق مزایای اقتصادی برای تهران در پی ندارد. از نظر من در هر دو طرف اغراق وجود دارد. این اغراق‌ها هم باعث می‌شوند در هر دو پایتخت هزینه‌های سیاسی برای بازگشت به برجام افزایش پیدا کند و رهبران دو طرف در تصمیمات‌شان پیرامون این موضوع مردد شوند. 

لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/323909/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

آوارها در غزه وسیله‌ای برای سرگرمی کودکان شد

اعتراض مردم انگلیس به وتوی آمریکا علیه فلسطین

تجمع مردم لبنان در مقابل سفارت اردن

رسانه‌های صهیونیستی: 250 هزار فلسطینی رفح را ترک کرده‌اند

آلمان 4 پاتریوت دیگر می‌خرد

فعال سیاسی: بدون تغییر در تیم اقتصادی دولت نباید منتظر بهبود اوضاع بود

خط فقر 150 هزار تومانی در سال 84

روز خوش بورس؛ جهش 78 هزار واحدی شاخص

اسنپ تخفیف ویژه مؤسسات نیکوکاری را تمدید کرد

صدور و تمدید 3259 مجوز سرمایه گذاری در سال 1402 در قشم/ 54 طرح جدید اقتصادی به بهره برداری رسید

قاضی زاده هاشمی: بنگاه های اقتصادی بنیاد شهید واگذار می شود

تمرکز دشمن در حوزه اقتصاد پس از شکست در عرصه نظامی

پیش‌گویی یک نماینده درباره قیمت دلار

غفلت از بخش خصوصی ضربه سنگینی به اقتصاد وارد می‌کند

تصویر جهانی دولت جمهوری اسلامی ایران ؛ کشوری عزتمند است

اطلاعات غلطی که درباره کاهش نرخ بیکاری می‌دهند؛ فقط حلوا حلوا گفتن است؟

شمار شهدای غزه به 34 هزار و 49 نفر رسید

افزایش نرخ سود بین بانکی در هفته پایانی فروردین ماه

افت محسوس قیمت سکه امامی؛ عقبگرد دلار به کانال 65 هزار تومانی

تأیید بیمه مرکزی نسبت به افزایش سرمایه‌ی بیمه دی

جعفرزاده: نه رئیسی، رئیس جمهور دو دوره ای می شود نه بایدن /مردم دارند له می شوند، آخر مگر این میز چقدر ارزش دارد؟!

چرا تغییر خاندوزی نمی‌تواند گره‌ای از مشکلات اقتصاد ایران را باز کند؟

غفلت از پارلمان بخش خصوصی ضربه مستقیم به اقتصاد کشور است

غفلت از پارلمان بخش خصوصی ضربه به اقتصاد کشور است

واکنش رحیمی جهان آبادی به ادعای دولت درباره قیمت دلار 100 هزار تومانی

کشف 7 هزار لیتر سوخت قاچاق در بیرجند

ارائه فرصت‌های سرمایه گذاری خراسان جنوبی در نمایشگاه اکسپو2024

پروژه‌های شهرداری را با مشارکت مردم پیش می‌بریم

پروژه‌های شهرداری را با مشارکت شهروندان پیش می‌بریم

نابودی بزرگترین مرکز داروسازی نوار غزه به دست اشغالگران صهیونیست

دیدار ماکرون با میقاتی در پاریس

زخمی شدن 5 نوجوان بر اثر تیراندازی در مریلند

جولان گرانی در کالاهای اساسی؛ حبوبات 30 درصد گران شد

جامعه ایثارگری از بنیاد شهید و امور ایثارگران انتظاری جز تکریم ندارند

فعالان اقتصادی اقدامات رئیسی دوران قوه قضائیه را می‌خواهند

نظر یک کارشناس اقتصادی در مورد علت افزایش طلا/ چین مقصر است

واکنش رحیمی جهان آبادی به ادعای دولت درباره قیمت دلار 100 هزار تومانی /دولت یک فرمانده اقتصادی ندارد

استفاده از هوش مصنوعی برای کاهش شدت مصرف انرژی در ایران

سرعت‌گیرهای رشد اقتصادی

ایران و اسرائیل در منطقه خاکستری

ازدواج سه زوج فلسطینی در دل جنگ

زلنسکی: ناتو باید روشن کند متحد کی‌یف هست یا نه

وداع تلخ مادر با کودک خردسالش که در بمباران صهیونیست‌ها به شهادت رسید

آزمایش یک موشک قاره پیمای جدید در کره شمالی

وعده مقام وزارت نیرو برای رفع مشکلات فنی انتقال برق ایران، آذربایجان و روسیه

واکنش نماینده مجلس به ادعای دولت درباره قیمت دلار 100 هزار تومانی

شروع یک انقلاب در درمان طاسی سر

برگزاری اولین همایش حقوق شهروندی و ایثار استان کرمان با حضور مدیرکل حقوقی و معاضدت قضایی بنیاد شهید و امور ایثارگران

ریزش رتبه اقتصادی رژیم صهیونیستی ادامه دارد

تدوین طرح پرورش آبزیان دریایی در سطح 222 هکتار در بوشهر