ایرانیان جهان - هم میهن / «آنان که موش میدوانند» عنوان یادداشت روز در روزنامه هم میهن است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
مشهور است که سیاست پدر و مادر ندارد؛ به همین دلیل خیلیها کوشیدهاند که تا حدی که میتوانند سیاست را با اخلاقیات گره بزنند. سپس گمان میرفت که با آزادی بیان، شفافیت، حاکمیت قانون، استقلال قضایی و گردش قدرت از طریق انتخابات آزاد میتوان اخلاق را در سیاست وارد و نهادینه کرد.
قطعاً همه این موارد کمک مهمی به بهداشتیتر شدن موضوع سیاست کردند؛ ولی همیشه امکانی برای سیاستورزان فراهم میشود که فیلشان یاد هندوستان کند و دوباره حقیقت و منافع ملی را پیش پای منافع حقیر فردی و غیرفردی قربانی کنند.
بازار
![]()
یکی از این امکانات، سیاست خارجی کشورها است. نمونه میخواهید؟ همین مذاکرات ایران و آمریکاست که برخی افراد و نیروها هم در داخل و هم در خارج کشور دنبال موش دواندن در موفقیت احتمالی مذاکرات هستند.
در واقع، آنان به زبان بیزبانی میگویند «سهم ما چی؟» یا میگویند «ما هم شریک»، یا «دیگی که برای ما نجوشد، بهتر است کله سگ در آن بجوشد».
نیروهایی که در داخل کشور دنبال چوب گذاشتن لای چرخ مذاکرات هستند را میشناسید. جالب این است که یکی از آنها در آخرین موضع علیه مذاکرات خبر مهمی را لو داد و گفت: «در دولت قبل هم مذاکره وجود داشت؛ ولی جامعه از آن خبر نداشت و نسبت به آن شرطی نشده بود. این اقدام در آن برهه جلوی اثرگذاری مذاکره بر قیمت ارز را گرفت.»
این کار آنقدر محرمانه بوده که حتی دوستانشان هم اطلاعی نداشتند و گمان میکنند آن دولت مخالف مذاکره بوده؛ لذا با مذاکرات کنونی هم مخالفت میکنند. البته، مردم ما با این دسته از مخالفان داخلی آشنا هستند؛ ولی اکنون با مخالفان جدیدی در سطح جهانی مواجه شدهایم. اسرائیل که سردسته این مخالفان است، طبعاً هر اقدامی بتواند علیه آن انجام میدهد؛ چه در داخل ایران و چه در جهان و حتی در ایالات متحده هم خواهد کوشید که در این گفتوگوها خرابکاری کند.
اگر از اسرائیل که بر اساس طبیعت و ذاتش مخالفت میکند بگذریم، رفتار فرانسه خیلی عجیب است. فرانسه چرا مخالفت میکند؟ دنبال چیست؟ اروپا در برجام نتوانست کوچکترین اقدامی علیه خروج آمریکا کند و ایفای تعهداتش کند؛ چرا حالا مخالف حل این مسئله است؟
ایران فرانسه، آلمان و بریتانیا آزمون کرد و شکست خورد؛ چرا امروز باید فرانسه را وارد کاری کند که توان انجامش را ندارد؟ البته، یک دلیل دیگر وجود دارد. اینکه آنها میخواهند ترامپ شکست بخورد؛ کاری که آلمان و بریتانیا جرأت ابراز وجودش را ندارند.
از فرانسه بگذریم. در داخل آمریکا هم مخالفانی هستند. نئوکانها که نزدیک به اسرائیل هستند، به نیابت از اسرائیل مخالفت میکنند و قابلفهم است. ولی بدترین مخالفت و سنگاندازی از سوی دموکراتهای بیشخصیت است.
اولین آنها جان کری بود که امضاکننده برجام است و حالا که ترامپ میخواهد در مسیر توافق گام بردارد، آن را تخطئه و نقد میکند. رسانههای جریان اصلی آمریکایی که نزدیک به حزب دموکرات هستند هم همین مسیر را طی میکنند.
البته، این برخورد در مواجهه با ترامپ چیز عجیب و غیرمنتظرهای نیست؛ چون او هم بیش از رقبایش چنین رفتاری دارد. معیارهای آنان برای درست و نادرست بودن هر سیاستی، میزان خیری که از سیاست به مردم میرسد نیست، بلکه ناشی از این است که چه کسی آن را انجام میدهد؟ اگر ما انجام دهیم، خیلی خوب و پسندیده است و اگر دیگران انجام دهند بد و ناپسند است.
فارغ از مسائل اخلاقی، راه مقابله با این رفتار و سیاست نادرست مقابلهبهمثل نیست. نیروی اصیل نباید در دام چنین سیاستی بیفتد. باید از اقدامات درست دولتها دفاع کند و اگر خود هم در مصدر کار قرار گرفت، همان را انجام دهد و با اقدامات نادرست مخالفت کند و خود نیز از انجام آنها پرهیز نماید.
سیاست خوب و بد را هم باید با معیار روشن سنجید. اینطور نباشد که هر کار دولت مطلوب و اقوام خود را درست دانست و همان کار را در دولت دیگران خیانت نامید. معیارهای دوگانه بلای جان سیاست است؛ حتی اگر اندکی از این رفتار، متعارف و قابلتحمل باشد.