ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ام اس ان بی سی| حدود یک سال پیش، مقامات دولت بایدن یک جلسه توجیهی پشت درهای بسته با سناتورها درباره برنامه هستهای ایران برگزار کردند. نشریه پولیتیکو بلافاصله پس از آنکه اعضا جلسه توجیهی را ترک کردند گزارش داد که یکی از سناتورها اطلاعات مطرحشده در جلسه را «هیجانانگیز و تکاندهنده» توصیف کرد. درحالیکه این گفتوگو پشت درهای بسته برگزار شد، گزارش پولیتیکو اضافه کرد که مقامات به قانونگذاران هشدار دادند که ایران «میتواند در کمتر از دو ماه مواد کافی برای یک بمب هستهای تولید کند.» همانطور که رویترز دیروز گزارش داد، قانونگذاران فدرال اخیرا جدول زمانی حتی ناراحتکنندهتری دریافت کردند.
بازار

یک مقام ارشد وزارت دفاع آمریکا روز سهشنبه گفت که ایران میتواند ظرف دوازده روز اورانیوم کافی برای تولید یک بمب را تولید کند. این زمان به مراتب کمتر از یک سال تخمین زدهشده در زمانی است که توافق هستهای ایران در سال 2015 امضا شد. کالین کال، معاون وزیر دفاع آمریکا در امور سیاسی، زمانی که توسط یک قانونگذار جمهوریخواه تحت فشار قرار گرفت که چرا دولت بایدن به دنبال احیای توافق، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود، این سخن را بر زبان آورد. کال در بخشی از شهادت خود در کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان توضیح داد که پیشرفت هستهای ایران از زمانی که دونالد ترامپ توافقنامه بینالمللی هستهای را ترک کرد، «قابلتوجه» بوده است. این مقام پنتاگون افزود: «در سال 2018، زمانی که دولت قبلی تصمیم به خروج از برجام گرفت، حدود 12 ماه زمان میبرد تا ایران مواد شکافتپذیر یک بمب را تولید کند. اکنون حدود 12 روز طول میکشد.
این شهادت همزمان با گزارش وال استریت ژورنال بود که اضافه کرد آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) پس از بازرسی اخیر به این نتیجه رسید که «آثاری از مواد هستهای نزدیک با درجه تسلیحات در تأسیسات زیرزمینی فردو ایران پیدا کرده است.» همانطور که خوانندگان همیشگی میدانند، من هرازگاهی دوست دارم سرم را به این دیوار خاص بکوبم، اما فکر میکنم جهان سیاسی باید بهطور دورهای مکث کند تا متوجه شود که پیامدهای سیاست دونالد ترامپ در قبال ایران چقدر بوده است. بیایید اطلاعات قبلی خود را دوباره مرور کرده و ارزیابی کنیم. جوزف سیرینکیونه بود که تخصصاش در دیپلماسی هستهای بینالمللی رقبای کمی دارد، دو سال پیش مقالهای برای انبیسینیوز نوشت و توضیح داد که جامعه بینالمللی موظف شده است تا «آسیبی را که دونالد ترامپ در زمان خروج از توافق ایجاد کرده بود، جبران کند. برجام عملاً برنامه [هسته ای] ایران را کوچک کرد، آن را برای یک نسل متوقف کرد و آن را تحت نظارت دوربینها قرار داد.» من همچنان بر این باورم که این یک حقیقت نادیده گرفته شده است. توافق بینالمللی با ایران دقیقاً همان کاری را انجام داد که قرار بود انجام دهد: این سیاست بهطور چشمگیری امیال هستهای تهران را محدود کرد و یک سیستم دقیق نظارتی و راستیآزمایی ایجاد کرد. پس از اجرایی شدن این سیاست، هر یک از طرفین توافق کردند که به تعهدات خود پایبند میمانند و به این ترتیب برنامه هستهای ایران متوقف شد. سپس ترامپ روی کار آمد و به دلایلی که هرگز نتوانست توضیح دهد، این سیاست را کنار گذاشت. غرب دسترسی راستیآزمایی به برنامه تهران را از دست داد و ایران با راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته و پایان دادن به تعهد خود برای محدود کردن غنیسازی اورانیوم، تقریباً بلافاصله خطرناکتر شد. یکی از داستانهای مورد علاقه من در مورد توافق ایران چند ماه پس از دوره ریاستجمهوری ترامپ در کاخ سفید بود، زمانی که رئیسجمهور وقت یک جلسه طولانی با اعضای ارشد تیمش برگزار کرد: رکس تیلرسون وزیر امور خارجه، جیمز متیس وزیر دفاع، کاخ سفید. اچآرمک مستر مشاور امنیت ملی و ژنرال جوزف دانفورد رئیس ستاد مشترک ارتش. هر یک از مقامات همین موضوع را به ترامپ گفتند: حفظ سیاست برجام به نفع ایالاتمتحده است. ترامپ انتظار داشت تیمش به او بگوید چگونه از توافق بینالمللی خارج شود، نه اینکه چگونه به آن پایبند باشد. زمانی که مشاوران سیاست خارجی و امنیت ملی به او گفتند که این سیاست کارآمد است، ترامپ تقریبا ناامید شد. او به هر حال برجام را کنار گذاشت، نه به این دلیل که توافق در حال شکست بود، بلکه به این دلیل که نسبت به موفقیت آن بیتفاوت بود. اگر ترامپ به شکلی شگفتانگیز شکست نمیخورد، مشکل امنیت بینالمللی که بهطور فزایندهای جدیتر میشود، تقریباً بهطور قطع وجود نداشت.
http://www.ilandnews.ir/Fa/News/487098/رسانه-آمریکایی--واشنگتن-باید-به-برجام-برگردد