سرمقاله فرهیختگان/ پایگاههای نظامی چین در آسیا، دغدغه جدید هند
پنجشنبه 4 آذر 1400 - 09:22:26
|
|
ایرانیان جهان - فرهیختگان / « پایگاههای نظامی چین در آسیا، دغدغه جدید هند » عنوان یادداشت روزنامه فرهیختگان به قلم میراحمدرضا مشرف است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: در میانه رقابت فزاینده آمریکا و چین در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی؛ افشاگری اخیر روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» در رابطه با تلاش چینیها برای احداث یک پایگاه نظامی در امارات متحده عربی، محافل سیاسی دنیا را با شوک عمیقی مواجه ساخت. در همین راستا شبکههای خبری و تحلیلی منطقه و جهان این موضوع را بهشکلی گسترده پوشش داده و هریک از زاویه دید خود به آن پرداختهاند. نگرانی فزاینده نسبتبه بالاگرفتن رقابتها و تنشها میان چین و آمریکا، گسترش تحرکات نظامی چین در سطح آسیا و جهان، نفوذ قابلتوجه و روبه افزایش چینیها در حیاط خلوت آمریکا در منطقه غرب آسیا و درنهایت بیاعتمادی کشورهای حاشیه خلیجفارس به آمریکا و گردش تدریجی آنها بهسوی چین، بخشی از همین تفسیرها و تحلیلها محسوب میشوند. اما در این میان بهنظر میرسد این افشاگری در محافل سیاسی هند نیز نگرانیهای عمیقی برجای گذاشته و آنها را بیش از پیش نسبتبه تحرکات سیاسی و نظامی رقیب دیرینه و سنتیشان حساس کرده است. بر این اساس روزنامه معتبر «ایندین اکسپرس» در تحلیلی به قلم «سی. راجا موهان» رئیس اندیشکده مطالعات جنوب آسیای دانشگاه ملی سنگاپور، به ابعاد مختلف این موضوع و بهویژه آینده رقابت سیاسی و نظامی میان هند و چین در منطقه پرداخته است. اگرچه در این تحلیل به تحرکات و اقدامات چینیها در سطح جهان تقریبا بهشکلی یکسویه و با نگاهی بدبینانه نگریسته شده است (که البته باتوجه به زاویهدید هندیها به چین کاملا طبیعی بهنظر میرسد)، اما مطالعه آن ازجهات بررسی سیر تحول مواضع چین درقبال حضور نظامی آمریکا در آسیا، چگونگی فرآیند تصمیمگیری چینیها برای احداث پایگاههای نظامی در خارج از این کشور و سرانجام شرایط رقابت و تقابل هند و چین در آینده، میتواند حائزاهمیت باشد. چین در جستوجوی پایگاههای دور از خانه گزارشهای منتشرشده درمورد موفقیت آمریکاییها در متقاعد ساختن دولت امارات متحده برای توقف ساخت تاسیسات نظامی محرمانه توسط چینیها در بندر ابوظبی، نباید موضوعی تعجببرانگیز تلقی شود. بیش از یکدهه است که گزارشهایی درمورد علاقه فزاینده چینیها برای دراختیار گرفتن پایگاههای نظامی در خارج از این کشور به ثبت رسیده است. پکن در سال 2017 نخستین پایگاه نظامی خارجیاش را در منطقه شاخ آفریقا و در کشور جیبوتی افتتاح کرد. گفته میشود این کشور دومین پایگاه نظامی خارجیاش را نیز در منطقه «ریم» کامبوج میسازد. بااینحال واشنگتن هنوز موفق نشده کامبوج را نسبتبه توقف ساخت آن متقاعد کند. در جایگاه دومین اقتصاد بزرگ جهان، یک قدرت تجاری بزرگ و با نیروی دریایی درحال گسترش و در سایه یک جاهطلبی عظیم استراتژیکی؛ چینیها دیر یا زود مقید به یک حضور دریایی پایدار در اقیانوس هند خواهند بود؛ موضوعی که عمیقا بر محیط امنیتی هند تاثیرگذار خواهد بود. گزارش سالانه اخیر ایالاتمتحده در رابطه با قدرت نظامی چین، چندین کشور را بهعنوان گزینههای مطلوب ارتش آزادیبخش خلق چین برای احداث پایگاه نظامی مورد اشاره قرار میدهد. بر این اساس در شرایطی که میانمار، تایلند و سریلانکا کاندیداهای حوزه بنگال بهشمار میآیند، مکانهای متعددی در غرب هند همچون نامیبیا، سیشل، تانزانیا و امارات متحده عربی نیز نامزد چنین انتخابی هستند. البته در این بین پاکستان جایگاه خاص خودش را دارد؛ باتوجه به ارتباطات عمیق و دیرین سیاسی و نظامی دوطرف، اسلامآباد احتمالا در جایگاه مهمترین ابزار نمایش قدرت دریایی چین در اقیانوس هند ظاهر خواهد شد؛ مسالهای که پیامدهای مهمی برای برنامهریزیهای نظامی هند بهدنبال خواهد داشت. تحول دیدگاه چین در ایجاد پایگاههای نظامی خارجی در گذشته چین کمونیست ادعا میکرد کاملا با غرب متفاوت است و علاقهای به نمایش قدرت در دریاهای دوردست یا ایجاد پایگاههای نظامی خارجی ندارد. همچنین چینیها در آن هنگام فعالانه علیه حضور نیروهای خارجی در آسیا تبلیغ میکردند. درواقع آنها در نیمه دوم قرن بیستم صرفا یک قدرت دفاعی بودند که ترجیحشان بر این بود که تهدیدات خارجی علیه حاکمیت و بنیانهای انقلاب کمونیستی را دفع کنند. اما نگرشهای چین درمورد حضور نظامی خارجیاش از قرن بیستویکم و هنگامی که بهسرعت درجهت تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ گام برداشت، شروع به تغییر کرد. این موضوع منجربه شکلگیری یک بحث سیستماتیک در درون تشکیلات امنیتی چین شد. گام اول شناسایی و تایید این مساله بود که آیا چین در فراسوی مرزهایش منافعی دارد؟ در یکسری گزارشها در خلال دهه اول قرن 21 پکن به این نکته اذعان کرد که اقتصاد بزرگ و جهانیشدهاش و همچنین اتکای روبهرشدش به بازار و منابع خارجی، منافعی را دور از مرزهای چین ایجاد کرده است. هنگامی که این فرضیات تثبیت شد، پکن بعد از دهه اول قرن 21 سوال جدیدی را موردبحث قرار داد؛ آیا برای امنیت منافع منطقهای و جهانیاش باید پایگاههایی در خارج از کشور داشته باشد؟ این بحث بهسرعت و در راستای حمایت از تامین پایگاهها خاتمه پیدا کرد. رویکرد محتاطانه پکن در احداث پایگاههای نظامی خارجی بعد از درک نیاز به لزوم ایجاد پایگاههای نظامی خارجی، چین در اجرای این رویکرد حرکتی محتاطانه را درپیش گرفت. بهعنوان مثال پکن میدانست اصطلاح «پایگاه نظامی» یک مفهوم و بار سیاسی پیدا کرده و به همین دلیل نیز مراقب بود تا از بهکارگیری این اصطلاح اجتناب کند. درواقع چینیها درک کردند که ضرورت نظامی برای ایجاد پایگاههایی در خارج از کشور باید بهنحوی با شرایط سیاسی ناشیاز رنجش و نارضایتی ملیگرایان کشورهای میزبان متعادل شود، بنابراین چینیها بهجای ایجاد پایگاههای نظامی صریح در خاک کشورهای خارجی، روی ساختن تاسیسات دومنظوره متمرکز شدند. البته شرایط جیبوتی از این جریان مستثنی بود؛ چراکه این کشور از ایجاد پایگاههای خارجی در خاک خود استقبال میکند. این کشور در شرایط فقدان هرگونه منابع، بهراحتی موقعیت استراتژیک خود در شاخ آفریقا را مورد بهرهبرداری قرار میدهد. در هرحال رویکرد استفاده دومنظوره چین برای رسیدن به اهداف استراتژیک در سواحل دور، بهشکل وسیعی در قالب ساخت بندرهای بزرگ خارجی طی دو دهه گذشته و بهخصوص در طرح جدیدتر یک کمربند و یک جاده، برای ایجاد زیرساخت در سراسر منطقه آسیا و پاسفیک بهکار گرفته شده است. در ابوظبی نیز ظاهرا قرارداد چینیها در زمینه ساخت تاسیساتی غیرنظامی بود، اما تصاویر ماهوارهای و اطلاعات جانبی دیگر سیاستمداران آمریکایی را متقاعد کرد که چینیها درحال ساخت یک مرکز نظامی مخفیانه در آنجا هستند. در این زمان بود که آمریکا رسما موضوع را با دولت امارات مطرح کرد؛ دولتی که یکی از شرکای اصلی نظامی ایالاتمتحده در خلیجفارس محسوب میشد. این تصویر در شبهقاره هند نیز چندان متفاوت نیست؛ جایی که تمرکز چین بر توسعه ساختارهایی قرار دارد که بهطور رسمی غیرنظامی محسوب میشوند، اما در آینده قابلیت استفاده توسط ارتش آزادیبخش خلق چین را دارد. درکنار این مباحث، تردیدی نیست که انتخاب مکان استراتژیک یکی از ملاحظات اصلی برای انتخاب پایگاه است. اما صرف اینکه چینیها خواسته باشند، یک محل به مکانی با قابلیت دسترسی نظامی تبدیل نمیشود. این موضوع تا حد زیادی به ماهیت روابط همهجانبه با ملت موردنظر بستگی دارد؛ این بهنوبه خود بهمعنای ایجاد روابط ویژه با نخبگان سیاسی و همچنین تقویت روابط با نهادهای نظامی کشوری است که بهطور بالقوه میتواند نقش میزبان را برعهده گیرد، بنابراین انتقال تسلیحات و دیپلماسی نظامی بخش نهایی کوشش برای ایجاد چنین پایگاههایی است. رهیافت چین نسبتبه حضور نظامی آمریکا در آسیا «مائو تسه تونگ» بنیانگذار حزب کمونیست چین، در دهه 1950 میلادی حضور نظامی آمریکا در آسیا را بخشی از تلاش این کشور برای عقب زدن انقلاب کمونیستی چین تلقی میکرد. اما بهمحض اینکه روابط چین با اتحاد جماهیر شوروی به تیرگی گرایید و ازسوی دیگر روابطش با آمریکا تا حدی بهبود پیدا کرد، بهنظر میرسید مائو از حضور پایگاههای نظامی ایالاتمتحده در آسیا کاملا خشنود شد. اما در دهه 1970 و در فضای «سوسیالامپریالیسم شوروی» و «میلیتاریسم نهفته ژاپنی»، چینیها حضور نظامی آمریکا را ارزشمند میدیدند. امروز که قابلیتهای نظامی چین بهبود یافته و حس جاهطلبیهای سیاسیشان بیدار شده است، پکن یکبار دیگر در راستای خارج ساختن آمریکاییها از آسیا تلاش میکند. همه اینها باعث این نتیجهگیری میشود که مخالفت چین با استقرار پایگاههای خارجی در آسیا، از ارزیابی آنها نسبتبه پیامدهای امنیتی مستقیم این پایگاهها بر امنیت کشورشان سرمنشأ میگیرد. نگاه دهلینو به احداث پایگاههای نظامی خارجی مسائل مطرحشده موجب میشود تا میان موقعیت چینیها و هندیها در موضوع پایگاههای نظامی خارجی شبیهسازیهایی انجام دهیم. بر این اساس در نیمه دوم قرن بیستم دهلی نیز مانند پکن مخالف احداث پایگاههای نظامی خارجی در آسیا و اقیانوس هند بود. اما در اینجا یک تفاوت اساسی وجود داشت. اگر عدم پذیرش احداث پایگاههای نظامی خارجی توسط چین یک اقدام سیاسی و زمینهای بود، مخالفت هند در چارچوب یک اصل ایدئولوژیک تغییرناپذیر تعریف میشد؛ مخالفت با پایگاههای نظامی خارجی یک بخش اساسی سیاست خارجی مبتنیبر عدم تعهد هند بهشمار میآمد. درواقع نداشتن پایگاههای نظامی خارجی از دیرباز بهعنوان معیار اصلی پذیرش یک دولت در جنبش غیرمتعهدها مطرح بوده است. حتی پیامد بیشتر این رویکرد این بود که هند مستقل شروع به ازبین بردن شبکه نظامی گستردهای کرد که از دوره راج بریتانیا به ارث برده بود. بدین ترتیب انزواگرایی نظامی به یک انتخاب آگاهانه برای هند درطی قرن بیستم تبدیل شد. هند و تاوان سنگین غفلت نظامی در قرن بیستویکم نهادهای امنیتی هند نیز مانند پکن، نسبتبه منافع استراتژیک روبهرشد این کشور در فراسوی مرزها توجه نشان دادند. در شرایطی که پروژه قدرت دریایی چین در اقیانوس هند جنبه آشکار پیدا کرد، دهلی نیز در راستای تایید ضرورت دسترسی نظامی به نواحی استراتژیک در ناحیه آسیا پاسفیک گام برداشت. اما جدا کردن طبقه سیاسی از سنتهای کهنه در زمینه احداث پایگاههای خارجی چندان آسان نبود. نتیجه این شد که هند زمان زیادی را در دهه اول قرن بیستویکم از دست داد. تنها در سالهای اخیر است که هند دیپلماسی نظامی خود را گسترش داده است؛ انجام ترتیبات مذاکره با کشورهای دوست در اقیانوس هند و در عینحال توسعه عمیقتر مشارکت استراتژیک با آمریکا و متحدانش در منطقه بخشی از همین تلاشهای دهلی بهشمار میآید. باوجود این، دهلی راه درازی برای رقابت با دیپلماسی نظامی سریع و نیرومند چین در محدوده نزدیک به خودش و در حوالی همسایگانش دارد. تردیدی نیست که این شکاف فزاینده میتواند در آیندهای نهچندان دور مشکلاتی جدی برای هند رقم بزند.
http://www.ilandnews.ir/Fa/News/289362/سرمقاله-فرهیختگان--پایگاههای-نظامی-چین-در-آسیا،-دغدغه-جدید-هند
|