مخالفان درونجناحی خالصسـازان
خواندنی ها
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ارزیابی عملکرد شورای نگهبان و هیئت اجرایی در ردصلاحیتها در گفتوگو با چهرههای سیاسی اصولگرا
منصوره محمدی| «ردصلاحیتهای گسترده» به ادبیات تکراری فضای انتخابات در ایران تبدیل شده است. تقریباً در هیچ دورهای نبوده که کسی به این فرایند انتقادی نداشته باشد؛ اینبار نیز با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات، موضوع ردصلاحیتها با انتقادات بسیاری روبهرو شده؛ با این تفاوت که دیگر از چهرههای شاخص اصلاحطلب در بین نامزدها خبری نیست و بخشی از این ردصلاحیتها، همان معدود افراد میانهرویی هستند که فکر میکردند برای دستاندرکاران امر رقابت در انتخابات و افزایش مشارکت هنوز تا حدودی دغدغه است اما در نهایت به آنها هم احتمالاً دیگر ثابت شده که نه آنها را خودی میدانند و نه قرار است حتی برای گرمتر شدن تنور بیرمق انتخابات از حضورشان استفاده شود و همه دستبهدست هم دادهاند تا فضا برای یک رقابت درونگروهی برای اصولگراها بازتر شود. با نگاهی به آمار داوطلبان نمایندگی و درصد تاییدصلاحیتها در پنج دوره انتخابات قبلی به نظر میرسد تیغ تیز ردصلاحیتها در این دوره نیز بند حضور تعدادی از داوطلبین را از انتخابات بریده است. در مجلس هفتم، تعداد کاندیداهای تاییدصلاحیتشده 70 درصد، در مجلس هشتم 69 درصد، مجلس نهم 83 درصد، مجلس دهم 2/88درصد، مجلس یازدهم 2/91درصد و مجلس دوازدهم 72درصد اعلام شده است. به گفته محمدتقی شاهچراغی، رئیس ستاد انتخابات کشور، از مجموع 24 هزار و 982 نفری که در انتخابات مجلس شورای اسلامی ثبتنام کردند، 14درصد عدمتأیید و 14درصد هم عدماحراز گرفتهاند که از این میزان (عدم تأیید و عدم احراز) 30درصد مدارک کافی ارائه ندادهاند. در واقع ستاد انتخابات درباره علت عدم تایید یا عدم احراز 70درصد باقیمانده، اظهارنظری نکرده است. اگرچه به گفته او عدم تایید و عدم احراز، به معنای ردصلاحیت نیست. پس از اعلام نتایج اولیه بررسیها، رسانههای اصولگرا و حتی برخی افراد و جریانهای اصولگرا، سعی در متهم کردن اصلاحطلبان برای فضاسازی گسترده در زمینه ردصلاحیتها کردند؛ (خبرگزاری ایرنا در گزارشی حمله به احراز صلاحیتها را اسم رمز بازگشت به قدرت برای اصلاحطلبان مطرح کرد) حال آنکه برخی دیگر از رسانههای اصولگرا، به نقد ردصلاحیتها پرداختند، (روزنامه فرهیختگان با انتقاد از ردصلاحیتها خواهان اهتمام لازم در جریان بررسی صلاحیت کاندیداها شد چراکه در غیر اینصورت نمیتوان انتظار مشارکت حداکثری در انتخابات را داشت). چهرههای سیاسی اصولگرا نیز واکنشهای مختلفی نشان دادند و حزب مؤتلفه نیز در نامهای به شورای نگهبان خواستار تغییر روش بررسی تاییدصلاحیتها از سوی شورای نگهبان شدند.
از سوی دیگر، رهبری در سخنانی که در فروردینماه سال جاری درخصوص انتخابات داشتند، راهبردهای چهارگانهای را در راستای برگزاری انتخابات بیان کردند که شامل سلامت، امنیت، مشارکت و رقابت بود. راهبردهای چهارگانهای که به نظر میرسد کمتر در این مدت در ادبیات مشارکتی اصولگرایان تندرو که خود را تحت فرمان رهبری و انقلابی معرفی میکردند، به کار رفته باشد. برخی چهرههای اصولگرا در واکنش به اینکه بین سخنان رهبری و اقدامات هیئت اجرایی اختلاف وجود دارد معتقدند رهبری دستور نمیدهند و نظرات خود را بهعنوان پیشنهاد مطرح میکنند و برخی دیگر آن را پیامی برای آسانگیری در تاییدصلاحیتها میدانند. محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با هممیهن دراینباره گفته بود که «این بیانات تنها یک پیام داشت و آن اینکه شورای نگهبان روشی را در بررسی صلاحیتها انتخاب کند که براساس آن مشارکت در انتخابات افزایش یابد. به نظر من منظور رهبری این است که شورای نگهبان در بررسیصلاحیتها با ارفاق حداکثری عمل کند، یعنی مانند دورههای قبل و همچنین هیئتهای اجرایی دوره فعلی عمل نکند.» حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا و عضو حزب سبز ایران نیز در اظهارنظر خود در زمینه تاییدصلاحیتها به بیانات رهبری اشاره کرد و گفت: «رهبری چهار مؤلفه را برای انتخابات پیش رو مطرح کردند که این مؤلفهها عبارتند از: رقابت، سلامت، امنیت و مشارکت. در دیداری که رهبری با اعضای شورای نگهبان داشتند مجدداً بحث رقابتی بودن را مطرح کردند و در اینجا رقابتی بودن به معنای این است که همه گروهها، جناحهای سیاسی و افرادی که میتوانند و توانایی نامزد شدن در انتخابات را دارند، حتماً ثبتنام کنند و مردم وقتی که به لیست انتخابات نگاه میکنند باید افراد مورد تأیید خودشان را در آن لیست ببینند.» او همچنین معتقد است، شورای نگهبان باید به توصیههای رهبری درخصوص انتخابات توجه کند. حمیدرضا ترقی، قائممقام حزب مؤتلفه در گفتوگو با هممیهن، درباره این بیانات رهبری و عملکرد هیئتهای اجرایی و شورای نگهبان در تاییدصلاحیتها گفته است که رقابت مسابقهای بین کسانی است که صلاحیت آنها به تایید مراجع ذیصلاح رسیده باشد و اگر رقابتکننده واجد شرایط نباشد و به قواعد پایبند نباشد، نمیتواند در رقابت شرکت کند و شورای نگهبان نیز تنها ناظر بر رعایت شرایط این رقابت است. هرچند که او معتقد است تطبیق نظرات رهبری با روند بررسی صلاحیتها با شورای نگهبان است. هرچند که او تاثیر تایید صلاحیتها را درمشارکت مردم چندان تعیینکننده نمیداند و میگوید: «تاثیر رد یا تایید صلاحیتها درمشارکت مردم طبق بررسیهای کارشناسان حدود 5درصداعلام شده بنابراین مسئله تعیین کنندهای نیست .مردم قانونگرا هستند وتبعیت از قانون اولین شرط نامزد شدن و انتخاب کردن است.»
محمدحسن ابوترابیفرد، امامجمعه موقت تهران، دیگر چهره اصولگرا بود که در واکنش به ردصلاحیتها به سخنان رهبری اشاره کرد و تصمیمات برخی از اعضای هیئت اجرایی را غیرعالمانه و غیرهمسو با مبنای رهبری دانست که مورد نقد مسئولان دغدغهمند و مسئولان اجرایی ارشد قرار گرفت. عبدالله گنجی دیگر چهره اصولگرایی بود که در یادداشتی با اشاره به راهبردهای چهارگانه رهبری گفت: «تحقق راهبرد رقابت نمیتواند با پناه بردن به عبارت «مُر قانون را عمل کردیم» ابتر بماند یا رفع مسئولیت کند. اگر قرار است نمایندهای از مجلس کنونی بهخاطر عدم عمل به توصیه رهبری مبنی بر دخالت نکردن در انتصابات ردصلاحیت شود و اینطور سفت و سخت به فرامین رهبری جامهعمل بپوشاند، همین دستاندرکاران باید نسبت به راهبرد مشارکت و رقابت رهبری نیز به همین سان حساس باشند.» او پیشنهاد داد تا «اجتهاد تساهلی» برای تحقق امر ولایت در نظر گرفته شود که براساس آن: «کسانی را که با اصول انقلاب اسلامی درنیفتادهاند و صرفاً در یک «منطق موقعیت» بهخاطر ضعف شخصیتی و غلبه عواطف تهمت یا دروغی گفتهاند یا وابستگی فکری ندارند، اما فهم و تحلیلشان همین قدر است، میتوان در پروسه «اجتهاد تساهلی» در صحنه رقابت دید.»
برخی دیگر از چهرههای اصولگرا در صحبتهای خود اقدام هیئت اجرایی را نقد کردند و خواهان حل و فصل این فرایند توسط هیئت نظارت شدند. محمدرضا باهنر، چهره اصولگرایی بود که در واکنش به ردصلاحیتها، اعلام کرد، هیئت اجرایی در این زمینه خوب عمل نکرد. او ابراز امیدواری کرد که هیئت نظارت مسئله را حل و تمام میکند. عباس سلیمینمین، دیگر چهره اصولگرایی بود که بهزعم او برخی ردصلاحیتها لازم و در برخی دیگر باید تجدیدنظر شود.
اما خط و نشانهای جریانهای تندرو اصولگرا، روی دیگر رودررویی اصولگرایان در ردصلاحیتها بود. صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری در مجمع عمومی این جبهه، اگرچه بهصورت مستقیم از ردصلاحیتها سخنی به میان نیاورد، اما صحبتهای او مهر تاییدی بر خالصسازی بود که یکی از ابزار آن ردصلاحیت جریانهای رقیب است. او از دولت مطالبه کرد تا اسیر شانتاژ خالصسازی نشود و در سخنانش از این رویه استقبال کرد؛ یا قاسم روانبخش، دیگر عضو این تشکل پیشتر از شورای نگهبان خواسته بود که «نامزدهایی که در طراز اسلامی نیستند، تایید نکند. برخی از نمایندگان فعلی نیز با مجلس انقلابی نسبتی ندارند! انتظار این است کسانی که با سوءاستفاده از جایگاه خود مانع از تصویب طرحهای مهم صیانت از کاربران فضای مجازی و عفاف و حجاب شدهاند، ردصلاحیت شوند.»
در مجموع اصولگرایان در برابر ردصلاحیت و عملکرد دستگاههای مربوطه سه رویه در پیش گرفتهاند؛ جریان سنتی اصولگرایان که منتقد وضع موجود هستند اما بزرگی و اثرگذاری ادعای اصلاحطلبان در ردصلاحیتها را قبول ندارند. آنها انتقاد خود را مطرح میکنند اما نمیخواهند بهعنوان منتقدانی در کنار اصلاحطلبان مطرح شوند. گروه دیگر میانهروهایی هستند که با حفظ نگاه اصولگرایی، با توجه به تکرار عمل ردصلاحیتهای گسترده صدای انتقادشان بلند شده است و ابایی از همصدایی با اصلاحطلبان ندارند. گروه سوم که از خالصسازی رخداده خشنود هستند، این اعتراضات را شانتاژهای رسانهای میدانند.
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/1086313/