سه شنبه ۲۵ شهريور ۱۴۰۴
خواندنی ها

چه چیزی چارلی کرک را در صحنه سیاسی آمریکا بی‌همتا می‌کرد؟

چه چیزی چارلی کرک را در صحنه سیاسی آمریکا بی‌همتا می‌کرد؟
ایرانیان جهان - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست در طول دهه گذشته، کرک یک ساختار کاملاً جدید برای حزب جمهوری‌خواه (GOP) ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در طول دهه گذشته، کرک یک ساختار کاملاً جدید برای حزب جمهوری‌خواه (GOP) بنا کرد.
بازار
چارلی کرک شاید بیش از هر کسی جز خودِ دونالد ترامپ، درک کرده بود که قدرت در جنبش ماگا (دوباره آمریکا را به عظمت برسانیم) چگونه عمل می‌کند.
همان‌طور که انبوه واکنش‌ها پس از مرگ او نشان داد، کرک در جهان سیاسیِ ترامپی نقش‌های گوناگونی بر عهده داشت: فعال و مناظره‌گر تندوتیز، چهره رسانه‌ای پرنفوذ با یک امپراتوری عظیم دیجیتال، مدیر یک ماشین سیاسی چندمیلیون‌دلاری در سازمان «ترنینگ پوینت آمریکا»، مروّج گفتمان‌های محبوب نسل جوان راست‌گرا در فضای آنلاین، مشاور گاه‌به‌گاه ترامپ و حلقه نزدیکان او، و دوست صمیمی بسیاری از قدرتمندترین افراد در کاخ سفید و امارت مارالاگو.
کرک معادلی در جناح چپ نداشت. اگر قرار باشد نمونه‌ای مشابه در جناح دموکرات متصور شویم، شاید چیزی شبیه ترکیبی از دیوید هاگ، فعال کنترل سلاح که بعدها به کمیته ملی دموکرات‌ها پیوست؛ و توان نهادسازی فردی مانند جورج سوروس باشد. اما واقعیت این است که شکل‌گیری چهره‌ای مانند کرک در جناح چپ تقریباً غیرممکن است.
به نوشته پولیتیکو، کاریزمای کم‌نظیر و توانایی شگفت‌آور کرک در جذب منابع مالی، بی‌تردید نقش بزرگی در صعود او داشت. در سال‌های ابتدایی تأسیس «ترنینگ پوینت آمریکا»، روایت‌هایی نقل می‌شد از اهداکنندگانی که پس از چند دقیقه گفت‌وگو با این جوان 18 ساله، چک‌های پنج‌رقمی برایش می‌نوشتند.
ظهور در شرایطی ویژه
با این همه، ظهور چهره‌ای همچون کرک تنها در شرایط ویژه حزب جمهوری‌خواه ترامپی امکان‌پذیر بود. قدرت واقعی او درک شهودی و بهره‌برداری ماهرانه از «خلأ نهادی» حزب جمهوری‌خواه در عصر ترامپ بود. او از سال 2016 به‌طور نظام‌مند نهادهایی را بنا کرد که جایگزین ساختارهای سنتی حزب شدند، ساختارهایی که ترامپ تخریب کرده بود: به جای گروه‌های دانشجویی ضعیفی چون «جمهوری‌خواهان دانشگاهی»، کرک «ترنینگ پوینت آمریکا» را به یک سازمان ریشه‌دار با بیش از 800 شعبه در دانشگاه‌ها بدل کرد. به جای فعالیت انتخاباتی حزبی، شاخه فعالان خود، «ترنینگ پوینت اکشن» را به یک ماشین چندمیلیون‌دلاری بسیج رأی‌دهندگان تبدیل کرد. او با پادکست‌ها و شبکه‌های اجتماعی خود، جای خالی پیام‌رسانی سنتی حزب و رسانه‌های وابسته به آن را پر کرد. در حالی که حزب جمهوری‌خواه به پوسته‌ای توخالی تقلیل یافته و تنها حول شخص ترامپ می‌چرخید، کرک اسکلت نهادی تازه‌ای ساخت تا این سازه لرزان را حفظ کند.
او صریحاً گفته بود که قصد دارد «ترنینگ پوینت» را به نهادی تبدیل کند هم‌سنگ نیویورک‌تایمز، دانشگاه هاروارد و شرکت‌های بزرگ فناوری. او اخیرا در مصاحبه‌ای گفته بود: «ما می‌خواهیم در این کشور نهادی باشیم که به همان اندازه شناخته‌شده و قدرتمند باشد».
هرچند او به‌طور کامل به این هدف نرسید، اما موفقیت‌هایش قدرت واقعی در حزب جمهوری‌خواه برایش به همراه آورد. در سال 2021، کرک نخستین کسی بود که جی‌دی ونس را به‌عنوان چهره‌ی نوظهور جنبش ماگا معرفی کرد و او را به حلقه نزدیکان ترامپ وصل کرد. برخی گزارش‌ها حاکی است تلاش‌های «ترنینگ پوینت» در بسیج رأی‌دهندگان در ایالت‌های چرخشی چون آریزونا و ویسکانسین، در پیروزی ترامپ در انتخابات 2024 نقش مؤثری داشت؛ نقشی که جایگاه کرک را در تیم انتقال قدرت ترامپ تقویت کرد و دسترسی مستقیم به دفتر بیضی (کاخ سفید) برایش به همراه آورد.
پیشینه کرک
مسیر کرک تا رسیدن به ماگا نیز جالب توجه بود. او در حومه مرفه شیکاگو رشد کرد و فعالیت خود را به‌عنوان دانش‌آموز دبیرستانی با گرایش آشکار لیبرتارینی و علاقه به راش لیمبا، و همچنین جنبش «تی پارتی» آغاز کرد. پس از تأسیس «ترنینگ پوینت» در سال 2012 برای مقابله با آنچه سلطه اندیشه‌های ترقی‌خواهانه بر دانشگاه‌ها می‌دانست (با وجود اینکه خودش هرگز به دانشگاه نرفت)، ابتدا چندان علاقه‌ای به ترامپ نشان نمی‌داد؛ در انتخابات 2016 از اسکات واکر، فرماندار ویسکانسین و سپس سناتور تد کروز حمایت کرد، تا اینکه نهایتاً به کارزار ترامپ پیوست و مسئولیت برنامه‌ریزی و هماهنگی رسانه‌های اجتماعی دونالد ترامپ جونیور را بر عهده گرفت.
طی هشت سال بعد، کرک «ترنینگ پوینت» و شاخه «اکشن» آن را به قدرتمندترین گروه‌های جوانان محافظه‌کار در آمریکا بدل کرد؛ گروه‌هایی که به موتور اصلی جنبش مگا تبدیل شدند. هم‌زمان، او نیز دچار تحول ایدئولوژیک شد: از لیبرتارینیسم عصر تی‌پارتی فاصله گرفت و به ملی‌گرایی پوپولیستی ترامپی گرایش یافت؛ گفتمانی که بر «جنگ برای نجات تمدن غرب از نیروهای ویرانگر ترقی‌خواهی» استوار بود. در دوران همه‌گیری کرونا، کرک به مسیحیت محافظه‌کار نزدیک شد و همایش‌هایی برگزار کرد که پوپولیسم ترامپی را با ایده‌های آشکارتر «مسیحیت ملی‌گرا» در هم آمیخت. در این مدت، او متُد مؤثر دیگری از تبلیغ سیاسی را نیز تکمیل کرد: مناظره‌های زنده در دانشگاه‌ها، جایی که با دانشجویان درباره بیداری اجتماعی، نژاد، مهاجرت، دین، خانواده و دیگر میدان‌های نبرد فرهنگی وقت، درگیر می‌شد.
حرکت در فضای مبهم ایدئولوژیک
حتی در حوزه اندیشه نیز کرک از خلأ ایدئولوژیک ناشی از تضعیف ساختارهای حزب جمهوری‌خواه در عصر ترامپ بهره برد. حزبی که از نهادهای قوی تهی باشد، فاقد نظارت‌های ایدئولوژیک جدی است؛ مرز میان جریان اصلی فکری و حاشیه‌های افراطی در چنین حزبی کمرنگ یا حتی نامرئی می‌شود. کرک استادانه در این فضای مبهم حرکت می‌کرد: از یک سو با چهره‌ای خوش‌برخورد و با ژست «فقط دارم سؤال می‌پرسم» با دانشجویان لیبرال مناظره می‌کرد، و از سوی دیگر با چهره‌های افراطی که حتی بخشی از جنبش ماگا هم آنان را طرد می‌کرد، ارتباط می‌گرفت؛ از جمله داگ ویلسون، کشیش آشکارا تئوکرات که در سال 2024 به نشست «ایمان به نقطه چرخش» دعوت شد، یا کرتیس یاروین، نویسنده سلطنت‌طلب که یک بار میهمان پادکست کرک بود. او در یک لحظه از لیبرالیسم کلاسیک و بازار آزاد ایده‌ها دفاع می‌کرد، و در لحظه‌ای دیگر به روایت‌های ضدلیبرال و حتی ضدد‌موکراتیک، مانند ادعای تقلب در انتخابات 2020، نزدیک می‌شد.
با این حال، قدرت واقعی کرک نه به‌عنوان یک نظریه‌پرداز بلکه در مقام «نهادساز» بود؛ در میدانی که همه نهادهای قدیمی ویران شده بودند. همین موضوع توضیح می‌دهد که چرا او هنوز هیچ همتایی در جناح چپ ندارد. کرک در لحظه‌ای وارد صحنه شد که نهادهای محافظه‌کار سنتی به‌دست ترامپ و اطرافیانش از میان رفته بودند. او توانست از این ویرانه‌ها به تدریج شبکه‌ای بسازد که در تمام ارکان حزب جمهوری‌خواه ترامپی نفوذ داشت.
حزب دموکرات نیز امروز دچار ضعف‌های ساختاری خود است، اما نهادهایش همچنان پابرجا هستند؛ چه خوب و چه بد. همان‌طور که کرک به‌خوبی دریافته بود، تا زمانی که نهادهایی چون نیویورک‌تایمز، دانشگاه هاروارد یا متا همچنان قدرت و نفوذ خود را حفظ کرده‌اند، امکان ندارد کسی بتواند همزمان جایگزین همه آن‌ها شود.


نظرات شما