بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - ایسنا/ میدل ایست آی در تحلیلی که به قلم «ژوزف مسعد» استاد سیاست مدرن عرب و تاریخ روشنفکری در گروه مطالعات خاورمیانه، جنوب آسیا و آفریقا در دانشگاه کلمبیا نوشته شده، میآورد: صهیونیستها از همان ابتدا فهمیدند که تنها شانس بقای پروژه شهرکسازی-استعماری آنها از طریق ایجاد اکثریت یهودی با اخراج فلسطینیها است.
«تئودور هرتزل»، بنیانگذار جنبش صهیونیستی طرحهای اولیه این کار را در دهه 1890 ترسیم و سازمان صهیونیستی از دهه 1920 آن را دنبال کرد. با این حال، اخراج تنها پس از فتح نظامی فلسطین توسط صهیونیستها امکانپذیر شد.
در آستانه جنگ 1948، فلسطین 608 هزار نفر جمعیت یهودی (معادل 30 درصد) داشت که بیشتر آنها در طول دو دهه گذشته به همراه 1،364،000 فلسطینی به اراضی اشغالی آمده بودند.
در طول اشغال سال 1948، نیروهای صهیونیستی بیش از 13 هزار فلسطینی یا حدود یک درصد از جمعیت فلسطین را کشتند و حدود 760 هزار فلسطینی یا بیش از 80 درصد را از جایی که بعدا اسرائیل خوانده شد، اخراج کردند.
همین کشتارها و اقدامات پاکسازی قومی بود که برتری جمعیتی یهودیان را در اسرائیل (اشغال شده در سال 1948) بین سالهای 1948 تا 1967 تثبیت کرد.
اخراج
تا نوامبر 1948، حدود 165 هزار فلسطینی در اسرائیل باقی ماندند که جمعیت استعماری یهودی آن به 716 هزار نفر افزایش یافت طوریکه تقریبا به صورت ناگهانی درصد آن از 30 به 81 درصد افزایش یافت.
در سال 1961، جمعیت یهودیان به 1،932،000 نفر از کل جمعیت 2،179،000 نفر افزایش یافت و نسبت یهودیان به 89 درصد رسید.
در آستانه اقدامات نظامی اسرائیل علیه سه کشور عربی در سال 1967 و جنگ اعراب و اسرائیل، جمعیت آن 2.7 میلیون نفر بود که 2.4 میلیون نفر از آنها استعمارگران یهودی و فرزندان آنها بودند و سهم 89 درصدی خود را از کل جمعیت حفظ کردند.
اشتباه بزرگ جمعیتی که توسط شهرکنشینان یهودی اتفاق افتاد، فتح بقیه فلسطین در سال 1967، به همراه بلندیهای جولان و صحرای سینای مصر با جمعیت کم بود.
در حالی که اشتهای سیریناپذیر اسرائیل برای تصرف سرزمینهای جدید منجر به فتحی شد که وسعت جغرافیایی آن را سه برابر کرد، اما برتری جمعیتی یهودیان را که صهیونیستها از سال 1948 برای به دست آوردن آن سخت تلاش کرده بودند، به طور قابل توجهی تضعیف کرد.
پیش از اخراج 1967، جمعیت کرانه باختری بین 845 هزار تا 900 هزار نفر تخمین زده میشد، در حالی که جمعیت نوار غزه بین 385 هزار تا 400 هزار نفر بود.
تهدید جمعیتی
در غزه، نیروهای اسرائیلی تا دسامبر 1968، 75 هزار فلسطینی را اخراج کردند و از بازگشت 50 هزار نفر دیگر که در مصر یا جاهای دیگر مشغول کار، تحصیل یا سفر بودند، به خانههایشان جلوگیری به عمل آمد.
پس از این اخراج، سرشماری اسرائیل در سپتامبر 1967، جمعیت کرانه باختری را 661،700 نفر و جمعیت غزه را 354،700 نفر ثبت کرد.
جمعیت فلسطینیان شرق قدس 68600 نفر بود. این بدان معنا بود که جمعیت فلسطینیان اسرائیل، کرانه باختری و غزه در مجموع 1،385،000 نفر بود که نسبت یهودیان را در تمام سرزمینهای تحت کنترل اسرائیل از 89 درصد به 56 درصد کاهش میداد البته به استثنای چند هزار سوری و مصری که در بلندیهای جولان و سینا باقی مانده بودند.
در حقیقت، از بلندیهای جولان اسرائیلیها بین 102 هزار تا 115 هزار سوری را اخراج کردند و کمتر از 15 هزار نفر باقی ماندند.
در حالی که جمعیت سینا در آن زمان عمدتا شامل بادیهنشینان و کشاورزان بود، 38 هزار نفر از آنها پناهنده شدند. اسرائیل همچنین با پیشرفت اشغالگری خود، به اخراج صدها فلسطینی ادامه داد.
این زلزله جمعیتی پس از سال 1967، باعث شد تا گلدا مایر، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در دهه 1970 به شدت نگران شود چون او نگران فرزندآوری فلسطینیها بود.
کاهش سهم جمعیت یهودیان در مناطق استعماری تا سال 1990 ادامه یافت، در حالی که نگرانی فزایندهای در میان اسرائیلیها وجود داشت.
موج مهاجرتی از شوروی
تا سال 1990، جمعیت اسرائیل (1948) تقریبا به 4.8 میلیون نفر رسیده بود، از جمله 3.8 میلیون یهودی و یک میلیون فلسطینی، در حالی که جمعیت فلسطینیان نوار غزه 622،016 نفر و جمعیت کرانه باختری 1،075،531 نفر بود.
تعداد کل فلسطینیهای تحت کنترل اسرائیل 2،697،547 نفر بود و 58 درصد هم یهودیان بودند که نشان دهنده افزایشی ناچیز نسبت به 56 درصد در سال 1967 بود.

یهودیان شوروی در حال ورود به سرزمینهای اشغالی
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بحرانهای اقتصادی پس از آن در جمهوریهای استقلال یافته به مهاجرت گسترده منجر شد به ویژه در میان یهودیان، که جابجایی آسانتری داشتند، زیرا قانون بازگشت اسرائیل به آنها مقصدی فوری بدون عوارض مهاجرت به کشورهای غربی ارائه میداد.
این امر اسرائیل را به پیشنهادی بسیار جذاب برای یهودیان شوروی و موهبتی برای رژیم صهیونیستی تبدیل کرد، زیرا به جلوگیری از «بمب جمعیتی» فلسطینیان کمک کرد.
مشخص شد که یک میلیون یهودی شوروی که بین سالهای 1990 تا 2000 به اسرائیل مهاجرت کردند، همگی یهودی نبودند.
یهودی بودن بیش از نیمی از آنها توسط خاخامهای اسرائیل که اصرار داشتند یهودی کسی است که مادرش یهودی باشد و همچنین توسط گروههای صهیونیستی، از جمله سازمان صهیونیستی آمریکا (ZOA)، مورد تردید قرار گرفت، زیرا بسیاری از تازه واردان، در بهترین حالت، یک پدربزرگ یا مادربزرگ یهودی داشتند. آنها شامل همسران و سایر اقوامی بودند که اصلا یهودی نبودند.
بسیاری از مهاجران پس از فروپاشی شوروی از یادگیری زبان عبری خودداری کردند و به صحبت به زبان روسی ادامه دادند، که منجر به انتشار روزنامههای متعدد به زبان روسی در اسرائیل شد. برخی از جوانان مهاجر حتی گروههای نئونازی تشکیل دادند که به یهودیان و کنیسهها در سراسر اراضی اشغالی حمله میکردند.
با این حال، این موج بزرگ مهاجرت نتوانست با رشد جمعیت فلسطین رقابت کند.
وحشت جمعیتی
تا سال 2000، جمعیت اسرائیل به 6.4 میلیون نفر رسیده بود، از جمله پنج میلیون یهودی و نزدیک به 1.2 میلیون فلسطینی، در حالی که جمعیت کرانه باختری 2.012 میلیون نفر و غزه 1.138 میلیون نفر ثبت شده بود که نسبت مهاجران یهودی و فرزندان آنها را به بیش از 52 درصد از کل جمعیت کاهش میداد.
موسسه سیاست و استراتژی در مرکز میانرشتهای هرتزلیا در اسرائیل، اولین کنفرانس از مجموعهای از کنفرانسهای سالانه را با تمرکز بر قدرت و امنیت رژیم صهیونیستی به ویژه در رابطه با حفظ شخصیت برتریطلبانه یهودی آن، برگزار کرد.
حفظ برتری
این کنفرانس که منعکسکننده دیدگاههای غالب برتریجویانه یهودی در میان یهودیان اسرائیلی و سازمانهای یهودی آمریکایی طرفدار اسرائیل بود، با حمایت مشترک کمیته یهودیان آمریکایی، مرکز پیشرفت اجتماعی و اقتصادی اسرائیل، وزارت جنگ اسرائیل، آژانس یهود، سازمان جهانی صهیونیسم، مرکز امنیت در دانشگاه حیفا و شورای امنیت اسرائیل در دفتر نخستوزیری برگزار شد.
شیمون پرز، رئیس سابق رژیم صهیونیستی در سال 2002 نگرانی خود را در مورد «خطر» جمعیتی فلسطینیان ابراز کرد، چرا که خط سبزی که اسرائیل را از کرانه باختری جدا میکرد، «در حال ناپدید شدن بود که ممکن بود به پیوند آینده فلسطینیان کرانه باختری با اعراب اسرائیلی منجر شود.»
وی این مساله را به عنوان یک «بمب جمعیتی» توصیف و ابراز امیدواری کرد که ورود 100 هزار یهودی دیگر به اسرائیل، این «خطر» جمعیتی را برای 10 سال دیگر به تعویق بیندازد و تاکید کرد که «جمعیت، جغرافیا را شکست خواهد داد.»
تا سال 2010، جمعیت اسرائیل به 7.6 میلیون نفر رسیده بود، از جمله 5.75 میلیون یهودی و 1.55 میلیون فلسطینی، در حالی که جمعیت کرانه باختری 2.48 میلیون نفر و جمعیت غزه 1.54 میلیون نفر بود. این امر باعث شد که جمعیت یهودیان برای اولین بار از زمان پاکسازی قومی گسترده فلسطینیان در سال 1948، به اقلیتی با حداکثر 49 درصد تبدیل شود.
این برای صهیونیستها غیرقابل تحمل بود و در همین راستا بود که پارلمان اسرائیل در ژوئیه 2018 «قانون اساسی جدید: اسرائیل به عنوان دولت-ملت قوم یهود» را تصویب و تصریح کرد که «سرزمین اسرائیل، میهن تاریخی قوم یهود است که در آن اسرائیل تاسیس شده است» و «حق اعمال خودمختاری ملی در اسرائیل مختص قوم یهود است.»
این قانون جدید که علیرغم ماهیت نژادپرستانهاش توسط دیوان عالی اسرائیل به عنوان قانون اساسی تایید شد، اعلامیهای ضروری بود مبنی بر اینکه «اسرائیل» متوجه شده است که در حال شکست در «جنگ» جمعیتی است.
بنابراین، تاکید میشد که صرفنظر از اینکه چه تعداد یهودی در اسرائیل باقی ماندهاند یا چه نسبتی از جمعیت را تشکیل میدهند، آنها همچنان امتیازات نژادپرستانه و استعماری منحصر به فردی نسبت به فلسطینیان بومی خواهند داشت.
برتری مدون شده
در سال 2020، جمعیت اسرائیل 9.2 میلیون نفر بود که شامل 6.8 میلیون یهودی و 1.9 میلیون فلسطینی میشد، در حالی که جمعیت کرانه باختری 3.05 میلیون نفر و جمعیت غزه 2.047 میلیون نفر بود که این امر نسبت مهاجران یهودی و فرزندان آنها را به 47 درصد از کل جمعیت کاهش میداد.

تغییر جغرافیا و تبدیل فلسطین به «اسرائیل»
با این حال، به نظر نمیرسد فلسطینیها تنها جمعیتی باشند که به عنوان یک «بمب» جمعیتی که برتری جمعیتی یهودیان را تهدید میکند، در نظر گرفته شوند.
در ژانویه 2023، «مورتون کلاین» رئیس ملی سازمان صهیونیستی آمریکا بیانیهای منتشر و نگرانی خود را درباره روندهایی مطرح کرد که به نظر میرسد ممکن است هویت یهودی اسرائیل را تحت تاثیر قرار دهد.
این بار مقصر، شبهیهودیان از آب درآمدند، کسانی که «قانون بازگشت» بدنام و نژادپرستانه اسرائیل به آنها اجازه ورود به اراضی اشغالی را داده بود. این قانون در سال 1970 اصلاح شد تا به هر کسی در سراسر جهان که یک پدربزرگ یا مادربزرگ یهودی دارد از جمله همسر غیریهودی، فرزندان و نوههای چنین شخصی و همسرانشان اجازه داده شود که در اسرائیل ساکن شوند و تابعیت اسرائیل را دریافت کنند.
رئیس ملی سازمان صهیونیستی آمریکا در بیانیهای نارضایتی خود را اینطور اعلام کرد که متمم 1970 به نیم میلیون غیر یهود از کشورهای تازه استقلال یافته شوروی اجازه اسکان در اراضی اشغالی را داده است.
مرحله نهایی
در همین راستا بود که اسرائیل، دیوان عالی آن و شهرکنشینان یهودیاش در ماه مه 2021، کمپین خود را برای ایجاد رعب و وحشت در میان فلسطینیان قدس شرقی افزایش داده و 13 خانواده در مجموع 58 نفر را از خانههایشان در محله «شیخ جراح» بیرون راندند.
همچنین 1000 فلسطینی نیز از سوی دادگاهها و شهرک نشینان صهیونیست تهدید شدند تا خانههای خود را ترک کنند.
این تصمیم در سطح بینالمللی به عنوان تایید دیگری بر آپارتایدی بودن اسرائیل تلقی شد.
در ماه آوریل، یک ماه قبل از حکم دیوان عالی، دیدهبان حقوق بشر گزارشی منتشر کرد که در آن اسرائیل را هم در مرزهای 1948 و هم در سرزمینهای اشغالی 1967، یک «دولت آپارتاید» اعلام کرد.
سازمان عفو بینالملل نیز در فوریه 2022 از این اقدام پیروی کرد و اسرائیل را یک دولت آپارتاید دانست.
تلاش ناامیدانه اسرائیل برای بازگرداندن برتری جمعیتی یهودیان، همان چیزی است که نابودی و اخراج برنامهریزیشده دو میلیون فلسطینی در غزه را به پیش میبرد. در مارس 2025، کابینه اسرائیل ایجاد «نهادی برای مدیریت مهاجرت داوطلبانه فلسطینیها از غزه» را تصویب کرد.
همچنین با توجه به اینکه دولت ایالات متحده که در دوران ریاست جمهوری جو بایدن و دونالد ترامپ، رئیس جمهور کنونی آمریکا با اسرائیل برای یافتن مقصدی برای بازماندگان فلسطینی اخراج شده از نسلکشی همکاری کرده است، در حال میانجیگری برای توافق دیگری- این بار با جنگ سالاران لیبی برای پذیرش آنها است.
با خروج بین 100 هزار تا نیم میلیون یهودی اسرائیلی از اراضی اشغالی از اکتبر 2023، که ادامه روند مهاجرت قبلی است، بعید به نظر میرسد که حتی اگر اسرائیل در کارزارهای نابودی و اخراج خود در غزه موفق شود، بتواند برتری جمعیتی یهودیان را احیا کند. تنها گزینه باقی مانده، نابودی همه فلسطینیها و نه فقط فلسطینیهای غزه خواهد بود!