يکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴
خواندنی ها

سرمقاله وطن امروز/ ایرانیان تاریخ می‌خوانند

سرمقاله وطن امروز/ ایرانیان تاریخ می‌خوانند
ایرانیان جهان - وطن امروز / «ایرانیان تاریخ می‌خوانند» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم امیرعباس نوری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: نتایج نظرسنجی‌ها و ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - وطن امروز / «ایرانیان تاریخ می‌خوانند» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم امیرعباس نوری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
نتایج نظرسنجی‌ها و برآوردهای عمومی از دیدگاه مردم درباره جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران نشان می‌دهد قاطبه مردم ایران از عملکرد نیروهای نظامی ایران بویژه نیروی هوافضای سپاه و همین‌طور پدافند ارتش رضایت دارند. بر اساس این نظرسنجی‌ها بالای 70 درصد مردم معتقدند ایران در این جنگ پیروز شد. اعتماد عمومی به قدرت دفاعی کشور به گونه‌ای است که حتی نتایج برخی نظرسنجی‌ها و تقاطع‌‌گیری پاسخ‌ها نشان می‌دهد بخشی از جامعه مخالف پذیرش درخواست آتش‌بس از سوی ایران هستند و معتقدند روند جنگ به گونه‌ای پیش می‌رفت که در صورت ادامه آن، رژیم صهیونیستی ضربات بسیار سنگین‌تری متحمل می‌شد و پرونده جنگ در همین مقطع بسته می‌شد‌. این دیدگاه عمومی درباره عملکرد نیروهای نظامی ایران در جنگ، آنقدر فاحش و ملموس است که کسی درباره نتایج این نظرسنجی‌ها تردیدی ابراز نکرده است. واقعیت هم همین است. این جنگ اگرچه خسارات سنگینی به ایران تحمیل کرد اما مردم یک نگرش و قضاوت واقع‌بینانه دارند. در خلال این جنگ تحمیلی، مردم به یک خودآگاهی ممتاز رسیدند. هم درباره ماهیت حمله و هم درباره اهداف شرورانه حمله، مردم به یک آگاهی و باور بی‌سابقه رسیدند. البته این خودآگاهی صرفا به خاطر وقوع جنگ و جنایاتی که رژیم صهیونیستی در آن 12 روز مرتکب شد پدید نیامده است. این آگاهی و شعور عمومی، نتیجه چند دهه تبیین واقعیات مربوط به نظام بین‌الملل و تشریح مبانی نظم غربی و همین‌طور ماهیت آمریکا و رژیم صهیونیستی است. ضمن اینکه جنایات رژیم صهیونیستی در 2 سال گذشته در غزه و لبنان و حمایت آمریکا از این جنایات باعث شد زمینه برای این فهم مشترک جمعی ایجاد شود. مردم در خلال این جنگ متوجه شدند ایران تنها با رژیم صهیونیستی مواجه نیست، بلکه در اصل متجاوزگر اصلی، دولت آمریکا و دولت‌های اروپا هستند. اعتراف صدراعظم آلمان مبنی بر اینکه حمله رژیم صهیونیستی، کار کثیفی است که غربی‌ها از او خواسته‌اند هم در ایجاد این آگاهی عمومی در ایران بسیار موثر بود. واقعیت این است که جنگ تحمیلی 12 روزه، یک جنگ نیابتی بود که غرب از طریق جنایتکار دیوانه‌ای به نام نتانیاهو انجام داد. از سوی دیگر ایران 47 سال است تحت شدیدترین تحریم‌ها از جمله تحریم تسلیحاتی قرار دارد. برخی ضعف‌های دفاعی ایران که در آن 12 روز به صورت بسیار ملموسی نمود یافت نیز به خاطر همین تحریم‌هاست. ایران به تنهایی در برابر غرب و رژیم نیابتی‌اش جنگید. به معنی دقیق‌تر، جنگ تحمیلی 12 روزه، جنگ آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی و حتی برخی حکام مرتجع عرب از یک طرف و ایران به تنهایی از سوی دیگر بود. جنگنده‌ها و پهپادهای رژیم صهیونیستی همه تولید آمریکاست. بمب‌ها و موشک‌هایی که رژیم صهیونیستی به ایران شلیک کرد، همه ساخت آمریکا و اروپاست. هواپیماهای سوخت‌رسان رژیم که پایه اصلی حملات رژیم به ایران بود نیز ساخت آمریکاست. ماهواره‌های اطلاعاتی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی نیز نقطه اتکای رژیم صهیونیستی در حمله به ایران بود. به صورت مشخص، این اطلاعات ماهواره‌های آمریکایی بود که نقش اساسی در ترورها و همین‌طور هدف قرار دادن مراکز نظامی و غیرنظامی ایران داشت. همه مراکز موشکی و نظامی ایران به واسطه اطلاعات ماهواره‌های آمریکایی مورد هدف قرار گرفت. در حوزه پدافندی نیز ناوها و پدافندهای آمریکا چه در دریای مدیترانه و چه در خاک برخی کشورهای عربی، به کمک پدافند چندلایه رژیم صهیونیستی آمدند تا پهپادها و موشک‌های شلیک‌شده ایرانی را رهگیری کنند. جنگنده‌های برخی کشورهای اروپایی مانند انگلیس نیز در این حوزه به صورت مستقیم به کمک رژیم صهیونیستی آمد. دست آخر حمله مستقیم آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، این حمایت را به ورود مستقیم ارتش ایالات متحده به جنگ تبدیل کرد. همه تحلیلگران و صاحب‌نظران معتقدند زمان‌بندی این حمله به گونه‌ای بود تا روی فرآیند و شرایط جنگ تاثیر مستقیم گذاشته و مانع شکست فاحش و علنی رژیم صهیونیستی شود. این فقط نظر کارشناسان ایرانی نیست، بلکه بسیاری از تحلیلگران غربی و عربی معتقدند ورود آمریکا به جنگ اگرچه از قبل مشخص شده بود اما یکی از اهداف مهم آن بویژه انتخاب زمان حمله - یکم تیرماه - دقیقا برای نجات رژیم از دست موشک‌های ایرانی بود. از جمله کسانی که به این موضوع اشاره کردند استیو بنن، مشاور ترامپ در دولت اول او و یکی از نزدیک‌ترین و شاخص‌ترین هواداران ترامپ در آمریکاست. بنن 2 روز پس از اعلام آتش‌بس تصریح کرد اسرائیل در روزهای پایانی جنگ با دردسر بزرگی مواجه شد و این ترامپ بود که با دخالت مستقیم در جنگ و فشار برای آتش‌بس، نتانیاهو را از این مهلکه نجات داد. به گفته وی، همه فهمیدند ایران یک لقمه بزرگ‌تر از دهان تل‌آویو بود و ترامپ مانع خفه شدن اسرائیل شد. از سوی دیگر میدل‌ایست‌آی 3 روز پس از اعلام آتش‌بس، مقاله‌ای مهم منتشر کرد. در این مقاله به نقل از برخی منابع کشورهای عرب توضیح داده شد از نظر مقامات 3 کشور عرب (احتمالا سعودی، امارات و قطر) نخستین بار این نتانیاهو بود که درخواست آتش‌بس را مطرح کرد. در‌ واقع میدل‌ایست‌آی می‌خواست به این نکته مهم اشاره کند که در منطقه غرب آسیا، سران کشورها معتقدند نتانیاهو در روزهای پایانی جنگ درمانده شده بود و این درماندگی در فهم حکام منطقه از نتیجه جنگ و موازنه قدرت میان ایران و رژیم صهیونیستی موثر است. فارن ‌افرز، نشریه رسمی شورای روابط خارجی آمریکا که سیاست‌های ایالات متحده در قبال تحولات جهانی را پوشش می‌دهد و البته دیدگاه‌های کاملا ضدایرانی دارد نیز درباره این جنگ، به نکته مهمی اشاره کرد. نویسنده فارن افرز که یکی از معتبرترین نشریه‌ها در حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل است با توجه به حملات موشکی ایران به شهرهای رژیم صهیونیستی و خسارات و آسیب‌های بزرگی که به بار آورد، نوشت: این حملات نظریه بازدارندگی هسته‌ای در حوزه روابط بین‌الملل را از بین برد، چرا که ایران به عنوان یک کشور فاقد سلاح هسته‌ای، توانست شهرهای اسرائیل، به عنوان یک قدرت هسته‌ای را موشک‌باران کند. به اعتقاد فارن افرز، ایران با موشک‌باران سرزمین‌ اشغالی، نظریه بازدارندگی هسته‌ای را که پس از جنگ دوم جهانی تثبیت شده بود، پس از 80 سال از بین ببرد.
پروفسور «جان مرشایمر» استاد بزرگ و نظریه‌پرداز معروف و صاحب نظریه رئالیسم تهاجمی در حوزه روابط بین‌الملل هم اظهارات قابل تاملی درباره این جنگ مطرح کرد. چند روز پس از آنکه نتانیاهو در بیانیه‌ای مدعی شد رژیم صهیونیستی پیروز جنگ با ایران بوده است(!) مرشایمر با انتشار مقاله‌ای در پورتال رسمی خود، این ادعای نتانیاهو را «مزخرف» دانست و با اشاره به واقعیت‌های جنگ، تصریح کرد: اسرائیل در این جنگ از ایران شکست خورد. وی در کنار ادله‌ای که برای اثبات پیروزی ایران آورده بود، به 2 نکته کلیدی نیز اشاره کرد. استاد دانشگاه شیکاگو نوشت: «نتانیاهو در خلال حمله به ایران اعلام کرد هدف او از این جنگ، از بین بردن قدرت هسته‌ای و همین‌طور تغییر نظام ایران است. با این حال اما نه‌تنها قدرت هسته‌ای ایران از بین نرفت، بلکه اکنون با وضعیتی که پیش آمده، احتمال و امکان دستیابی ایران به بمب اتم بسیار بیشتر از زمان قبل از جنگ است». مرشایمر درباره هدف دوم جنگ نیز نوشت: «حمله به ایران نه‌تنها باعث تغییر نظام در ایران نشد، بلکه قدرت جمهوری اسلامی و تسلط جمهوری اسلامی بر ایران بیشتر از قبل شد». وی اخیرا نیز در گفت‌وگویی تصریح کرد نخستین‌بار این نتانیاهو بود که از ترامپ خواست آتش‌بس را پیگیری کند و دلیل آن نیز خسارات موشک‌های ایران بود. مرشایمر یک نکته مهم دیگر را نیز مورد اشاره قرار داد و گفت خود ترامپ نیز برای آتش‌بس مشتاق بود، زیرا در روزهای آخر جنگ، از برخی توانایی‌های ایران در حوزه بازدارندگی مطلع شد. اظهارات مرشایمر به این دلیل واجد اهمیت است که او یکی از مهم‌ترین و به تعبیری شاخص‌ترین نظریه‌پردازان حوزه روابط بین‌الملل است و دیدگاه‌های او مورد توجه صاحبنظران، کارشناسان و تحلیلگران معتبر دنیا قرار می‌گیرد. از همین رو این اظهارات و مواضع، مستند و متکی به واقعیات‌های جنگ است.
* مردم عاقلانه قضاوت می‌کنند
مواردی که اشاره شد، بخش اندکی از هزاران اظهارنظر و تحلیلی است که درباره واقعیات، نتایج و پیامدهای جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران مطرح شده است. مردم ایران نیز با استناد به همین واقعیات، معتقدند کشورشان پیروز اصلی جنگ بوده است. در واقع این برآورد و قضاوت عمومی، ناشی از هیجانات و دلبستگی‌های مردم نسبت به کشورشان نیست‌. جامعه ایرانی یک جامعه باسواد و پیشرو است. بر اساس داده‌کاوی‌های انجام‌شده، 96 درصد مردم ایران باسواد هستند. همچنین 82 درصد مردم ایران از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. 12 میلیون نفر در ایران تحصیلات دانشگاهی دارند. 12 میلیون تحصیلکرده دانشگاهی، یک جامعه مرجع مهم، از حیث اثرگذاری جمعی است. از سوی دیگر، دسترسی و استفاده از شبکه‌های اجتماعی باعث می‌شود اکثریت جامعه ایرانی در معرض اخبار و تحلیل‌های مربوط به جنگ باشند. بنابراین جامعه ایرانی یک جامعه باسواد است. به همین دلیل، برآوردها و قضاوت‌های عمومی درباره جنگ تحمیلی 12 روزه، بیشتر ناشی از واقعیات و حقایق مربوط به این اتفاق است. 
بازار
یک گزاره اثباتی دیگر که واقع‌نگری ایرانیان درباره نتیجه جنگ را نشان می‌دهد، رفتار جمعی ایرانیان در قبال جنگ و مخالفت علنی آنها با طرح خبیثانه نتانیاهو و ترامپ برای شورش و جنگ داخلی بود. همبستگی ملی و انسجام داخلی مردم ایران یک «نه بزرگ» به پیشنهاد رژیم صهیونیستی و آمریکا بود. در‌ واقع مردم ایران با صدایی بلندتر از صدای موشک‌ها و بمب‌های رژیم صهیونیستی و آمریکا اعلام کردند با هرگونه دخالت خارجی برای تغییر داخلی مخالفند. مهم‌ترین دلیل این رفتار مردم ایران، درس‌ها و تجاربی است که آنها از تبعات و پیامدهای دخالت خارجی در تعیین سرنوشت خود آموخته‌اند. به صورت مشخص‌تر ایرانیان هم خوانده‌اند و هم فهمیده‌اند دخالت‌های خارجی دست‌کم در یک سده گذشته، چه پیامدها و هزینه‌های سنگینی روی دست ایران گذاشته است. از سر کار آوردن خاندان پهلوی تا کودتای 28 مرداد، نمونه‌های بارز دخالت خارجی در ایران است که ریشه بسیاری از عقب‌ماندگی‌های تاریخی ایران بود. این درس‌های تاریخ باعث شد مردم ایران «استقلال سیاسی» را به عنوان یکی از اصول، مبانی و شرط‌های کنش‌های سیاسی و اجتماعی خود بپذیرند. مطالبه استقلال سیاسی البته تنها به واسطه هزینه‌ها و خسارت‌های دخالت‌های خارجی در ایران به وجود نیامده، بلکه برساخت هویت فرهنگی مردم ایران است. ایرانیان دارای یک پیشینه تاریخی درخشان هستند که به صورت مستقیم با غرور ملی آنها عجین شده است. بنابراین ایرانیان دخالت خارجی را مغایر هویت و غرور ملی خود می‌پندارند و حاضر به مخدوش شدن این غرور ملی نیستند. از سوی دیگر رسوب گزاره‌های عمیق شیعی مانند حق‌طلبی و عدم پذیرش ظلم و همین‌طور ذلت‌ستیزی و عزت‌طلبی، باعث تقویت روحیه ایستادگی و مقاومت در برابر ظلم و ستم و بروز ویژگی‌هایی مانند شجاعت و شهامت برابر دشمن شده است. در کنار این موارد، غرور ملی و روحیه برتری‌طلبی ایرانیان در چند دهه اخیر بویژه پس از پیروزی جبهه مقاومت بر فتنه تکفیری در منطقه، بیشتر شده و مردم ایران خود را قدرت بلامنازع و مطلق کشورهای منطقه می‌دانند. یکی از دلایل افزایش محبوبیت چهره‌های شاخص نظامی در ایران، همین موضوع است. مراسم تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی، یکی از رخدادهایی است که به صورت واضح، تاثیر غرور و شهامت ملی و همین‌طور انگاره‌های تاریخی درباره قدمت و قدرت تاریخی مردم ایران در آن مشهود بود.‌ شهید سلیمانی تبدیل به بخشی از غرور ملی و همین‌طور مصداقی از قدرت تاریخی ملت ایران شده؛ بنابراین این روحیه نیز در مخالفت با دخالت خارجی در ایران موثر بود. در کنار همه این موارد، بدون شک آشکار شدن ماهیت جنایتکارانه نتانیاهو و ترامپ و سوابق سیاه این 2 نفر در قتل و کشتار و جنایت نیز باعث شد مردم ایران پیشنهاد آنان برای دخالت در مسائل داخلی کشور را نوعی توهین و مایه کسر شأن خود تلقی کنند. ضمن اینکه همین موضوع باعث شد مردم ایران به هدف پنهان آنها یعنی تجزیه ایران پی ببرند. به عبارتی مردم ایران متوجه شدند پیشنهاد نتانیاهو و ترامپ برای جنگ‌ داخلی در ایران برای تغییر نظام سیاسی، بخشی از پروژه شریرانه آنها برای استفاده از ظرفیت مردم، در راستای تحقق نقشه تجزیه ایران است. بنابراین رفتار جمعی مردم ایران و «نه بزرگ» آنها به پروژه نتانیاهو و ترامپ باعث تمجید جهانی آنها شد. این واقعیت غیرقابل تردید است که جنگ تحمیلی 12 روزه، یک فرصت مغتنم برای ارتقای جایگاه مردم ایران در جهان بود.‌ مردم دنیا متوجه شدند مردم ایران برخلاف برخی ملت‌های منطقه، در تراز بالایی هم از حیث تمدنی و هم از نظر فهم و دانش پردازش تحولات و رخدادها هستند. در واقع مردم ایران در این جنگ تصمیمی گرفتند و رفتاری از خود نشان دادند که از یک ملت متمدن، فهمیده، باهوش، جسور و شجاع در قبال یک تهدید خارجی انتظار می‌رفت.
همین رفتار هوشمندانه است که بر اساس آن گفته می‌شود قضاوت عموم جامعه ایرانی از جنگ، عملکرد نیروهای نظامی و نتیجه آن، مبتنی بر یک نگرش خردمندانه، واقع‌گرایانه و عقلانی است. ملتی که در هنگامه خطر و حمله دشمن خارجی، تا این اندازه هوشمندانه و دقیق رفتار می‌کند، قطعا در فهم ماهیت این جنگ و نتیجه آن به خطا نمی‌رود و درست قضاوت می‌کند، لذا این ذهنیت که تصور عمومی از پیروزی ایران در جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا بیشتر ناشی از احساسات و هیجانات ملی و وطن‌پرستانه است، کاملا نادرست و ساده‌انگارانه است.
از سوی دیگر، مردم ایران هم حملات موشکی و پهپادی رژیم صهیونیستی برای ترور فرماندهان و چهره‌های علمی، هم هدف قرار دادن مراکز نظامی و غیرنظامی و حتی هدف قرار دادن مردم بی‌گناه در میدان قدس [تجریش] تهران را دیدند و هم بمباران تاسیسات هسته‌ای خود توسط هواپیماهای فوق پیشرفته B2 را دیدند، هم اینکه تصاویر مربوط به اصابت موشک‌های ایران در قلب تل‌آویو، حیفا و سایر مراکز نظامی رژیم صهیونیستی را مشاهده کردند. مردم ایران در این جنگ همه چیز را دیدند و شنیدند. 
چیزی از چشم مردم ایران پنهان نماند، لذا قضاوت عمومی در ایران، مستند به همه وقایع جنگ بوده و این قضاوت، یک قضاوت جامع و کامل است.
آنچه مردم ایران در جریان جنگ اخیر از خود نشان دادند، مجموعه‌ای از هوشمندی، خردورزی، وقت‌شناسی، شجاعت و در یک کلمه مصداق بارز بصیرت بود. مردم ایران با وجود همه گلایه‌ها، انتقادات و حتی اعتراضات، در زمان درست، تصمیم درست را گرفتند و رفتار درست را انجام دادند. آنچه مردم ایران انجام دادند، یک‌ واقعیت مهم را نیز آشکار کرد. مردم ایران تاریخ خوانده‌اند، از تاریخ درس گرفته‌اند و یک درس تاریخی نیز برای آیندگان به جا گذاشتند. ملتی که 4 دهه در جنگ روانی دشمن، زیر بمباران قرار داشت، تحریم‌های غیرانسانی باعث شد از بخشی از حقوق طبیعی خود محروم شود و حداقل در یک دهه اخیر، یک جنگ ترکیبی تمام‌عیار برای تغییر ذائقه فرهنگی، از بین بردن ریشه‌های اعتقادی و در نهایت گسست از هنجارهای اصیلی مانند علاقه و محبت به وطن را تجربه کرد، در نهایت و در روز موعود، کار درست را انجام داد. همه آن میلیاردها دلاری که در این همه سال به بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و رادیو زمانه و رادیو فردا و منوتو و اینترنشنال و سایر مزدورانی که تلاش کردند به بهانه ضدیت با جمهوری اسلامی، پیوند مردم با مفاهیم و ارزش‌هایی مانند وطن‌دوستی، غرور ملی و استقامت را زیر سوال ببرند و یک ملت با ذائقه و هویت جدید درست کنند، داده شد، در 12 روز هدر رفت. همه این میلیاردها دلار هزینه شد برای چنین روزی. اگر کارویژه بی‌بی‌سی، تردیدافکنی در دل خواص و دانشجویان و جوامع مرجع علیه مبانی و هویت نظام و تغییر مطالبات به سمت براندازی هویتی جمهوری اسلامی بود، اگر دستورکار منوتو تغییر سبک زندگی و تغییر ذائقه فرهنگی مردم و دور کردن آنها از ارزش‌های دینی به قصد موجه کردن یک گزینه بنجل به نام پهلوی به عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی بود، اگر نقشه اینترنشنال عادی‌سازی و موجه کردن ترور، شورش، ناامنی و تجزیه ایران به بهانه ضدیت با نظام جمهوری اسلامی بود؛ همه و همه برای چنین روزی بود: 23 خرداد 1404. برای اینکه وقتی نخستین موشک‌ها و پهپادها، فرماندهان ارشد نظامی و چهره‌های موجه جامعه علمی ایران را ترور کنند، ماشه اسلحه‌های جنگ روانی آنها نیز بچکاند و مردمی که فکر می‌کردند با خرج دلار می‌توانند ذهن‌شان را بخرند، در حکم سلاح آنها علیه جمهوری اسلامی عمل کنند اما مردم که قطعا بینندگان اینترنشنال و بی‌بی‌سی و منوتو هم در میان آنها بودند - و هستند - کاری کردند که همه آن دلارها حرام شد.
بگذارید یک نکته مهم را هم بی‌تعارف مطرح کنیم. ترورها و برخی عملیات‌های روانی موثر موساد، چه در سال‌های قبل در ایران و چه در جریان جنگ 2 سال اخیر، باعث شد این ذهنیت در بخشی از جامعه ایجاد شود که موساد و CIA و MI6 دقیق عمل می‌کنند و دچار خطا و اشتباه نمی‌شوند. شاید بتوان تا حدودی به این ذهنیت حق داد. دستگاه‌های اطلاعاتی - امنیتی این دولت‌ها با استفاده از جدیدترین تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی و همین‌طور استفاده از ظرفیت‌های تاریخی زیادی که در حوزه نفوذ دارند و با در اختیار داشتن جدیدترین و پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و تجهیزات نظامی، توانستند با عملیات‌های دقیق، بسیاری از چهره‌های موثر و فرماندهان مقاومت را ترور کنند اما این واقعیت نباید باعث انکار یک واقعیت مهم دیگر شود. این واقعیت مهم این است که همه برآوردهای موساد و سیا و دیگران درباره واکنش مردم ایران به جنگ، کاملا اشتباه از آب درآمد. نباید مطلقا دچار این ساده‌انگاری شد که موساد و سیا در این مرحله از جنگ علیه ایران، منتظر اعتراضات مردم به جمهوری اسلامی یا احیانا بروز ناآرامی‌ها و ناامنی‌ها در ایران نبودند و صرفا تلاش کردند این انگاره را در افکار عمومی مردم ایران ایجاد کنند تا در مراحل بعد جنگ‌ و با حمله به زیرساخت‌های حیاتی زندگی، مقدمات این اعتراضات و شور‌ش‌ها را فراهم کنند. نه! واقعیت این نیست. دست‌کم به 2 دلیل.
1- وقوع جنگ: جنگ بالاترین سطح مقابله با طرف مقابل است. رژیم صهیونیستی و آمریکا چه اقدامی بالاتر از جنگ می‌توانند علیه ایران انجام دهند؟! وقتی بالاترین‌ سطح تنش با ایران را انتخاب و به ایران حمله کردند، قاعدتا همه ظرفیت خود را به میدان آوردند. بنابراین حتما در همین مرحله از جنگ، دنبال واکنش مردم ایران علیه جمهوری اسلامی بودند. از طرفی، درباره جنگ رژیم صهیونیستی با ایران، یک واقعیت مهم وجود دارد که همه تحلیلگران روی آن اتفاق نظر دارند و آن این است: رژیم صهیونیستی به دلیل ماهیت شکل‌گیری، نوع جامعه و عدم تاب‌آوری شهروندان و همین‌طور واقعیت‌های جغرافیایی، اساسا توان جنگ طولانی‌مدت و مستمر با ایران را ندارد. در همین جنگ 12 روزه، حملات موشکی و پهپادی ایران، یک‌سوم تل‌آویو و بخش‌های زیادی از حیفا را خالی از سکنه کرد، لذا رژیم صهیونیستی در جنگ با ایران، وقت زیادی ندارد. به همین خاطر اینگونه نیست که آنها دنبال یک جنگ مستمر طولانی‌مدت با ایران باشند. یک جنگ طولانی‌مدت می‌تواند باعث شود در حالی ‌که برخی استان‌های ایران صدای موشک و بمب را نشنیده‌اند اما همه مناطق صهیونیست‌نشین در سرزمین‌ اشغالی زیر ضرب موشک‌های ایران قرار بگیرند. بنابراین همانگونه که گفته شد رژیم صهیونیستی وقت ندارد، لذا این رژیم واقعا در همان مرحله اول جنگ دنبال این بود که در ایران اعتراضاتی علیه نظام شکل بگیرد.
2- طرح صریح موضوع: نتانیاهو از همان ساعات ابتدایی جنگ، صراحتا از هدف خود برای تغییر نظام در ایران سخن گفت و حتی در چند نوبت به زعم خود با مردم ایران سخن گفت و از آنها خواست علیه جمهوری اسلامی به خیابان بیایند. ترامپ نیز با حماقت مثال‌زدنی خود به این موضوع اشاره کرد و نشان داد تغییر نظام در ایران یک هدف مشترک از قبل تعیین‌شده میان او و نتانیاهو است، لذا وقتی در همان ساعات ابتدایی جنگ، سران 2 رژیم متجاوز از تغییر نظام و ضرورت وقوع اعتراضات داخلی می‌گویند، یعنی آنها در همان روزهای ابتدایی دنبال محقق شدن این هدف بودند.
بنابراین باید همه بپذیرند نتانیاهو و ترامپ در این موضوع شکست فاحشی خوردند. نکته غرورآفرین این واقعیت این است که آنها در این جنگ که‌ متکی به قدرت تکنولوژیک‌شان بود، وقتی به مردم ایران رسیدند، دچار یک شکست فاحش شدند. شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین شکست نتانیاهو و ترامپ در این جنگ، همین «نه» بزرگ مردم ایران به پروژه آنها بود. از این جهت گفته می‌شود همبستگی ملی ایرانیان بزرگ‌ترین شکست برای نتانیاهو و ترامپ بود، چرا که یک‌ واقعیت را پیش چشم همه دنیا بویژه مردم منطقه قرار داد؛ خودآگاهی، دانستن واقعیات مربوط به تحولات منطقه، شناخت ماهیت و هویت دشمن و همین‌طور درک نقشه‌های آنها، منتج به یک نتیجه می‌شود و آن، شکست نقشه‌ها و پروژه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی است. در واقع اگر ملت‌های منطقه آگاه باشند، واقعیت‌ها را بدانند، تحت تاثیر القائات دشمن قرار نگیرند و از خود استقامت و پایداری نشان دهند، بدون تردید آمریکا و رژیم صهیونیستی نمی‌توانند در غرب آسیا کاری از پیش ببرند. 
کسی نمی‌تواند منکر تاثیر اسلحه و قدرت دفاعی شود. بدون داشتن موشک و پهپاد و دانش هسته‌ای، حتی هوشیارترین ملت‌ها هم برابر دشمن محکوم به شکست هستند اما از این واقعیت مهم‌تر این است که - بویژه پس از حمله رژیم صهیونیستی به سوریه - ملت‌های منطقه باید یک پدافند ملی قدرتمند را در مقابل جنگ‌افروزی‌های خطرناک نتانیاهو ایجاد کنند، زیرا این پدافند ملی، تضمین‌کننده پیروزی ملت‌ها و شکست نتانیاهو و ترامپ خواهد بود. این درسی است که ملت ایران در جنگ تحمیلی 12 روزه نتانیاهو و ترامپ به همه ملت‌های منطقه آموخت.


نظرات شما