ایرانیان جهان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مستأجران بین 500 میلیون تا یک میلیاردو 500 میلیون تومان رهن دادهاند؛ خانه و زندگی، وسایل کار مثل چرخ خیاطی و تاکسی را از دست دادهاند و ساکن هتلها شدهاند؛ مالک پولشان را نمیدهد و آنها هم پولی برای خرید وسایل و اجاره ندارند
شادی مکی| تجربه جنگ 12روزه نشان داد این گروه در زمان جنگ هم آسیبپذیرتر از سایر اقشار جامعه بودند و حمایت از آنها کمرنگتر از افرادی است که مالک واحدهای مسکونیاند. 16 تیرماه، علی نصیری، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، درباره حمایت از آسیبدیدگان جنگ گفته بود: «به مردم به صورت موقت ودیعه مسکن داده میشود و اسکان موقت پیدا میکنند، در پایان این دوره، خانهشان حتی اگر قدیمیساز هم باشد به شکل نوساز به آنها تحویل داده میشود». مستأجران در گفتوگو با «شرق» اما تأکید میکنند که بیشتر این حمایتها معطوف به مالکان است و جنگ حقوق مادی و معنوی مستأجران را تبدیل به تل آوار کرده است. برخی مستأجرها معتقدند شرایط موجود معاملهای دو سر برد را برای برخی مالکان رقم زده؛ هم پول میگیرند و هم خانههایشان به صورت رایگان بازسازی میشود در حالی که مستأجران یا هنوز منتظر عمل به وعدهها هستند یا دست به گریبان با مؤجر و در بهترین حالت هم مبالغی که دریافت کردهاند با میزان مبالغ اعلامشده با آنها تطابق ندارد. در این بین وضعیت مدیریت بحران هم مطابق معمول بحرانی است. پرونده حادثهدیدگان هر روز از نهادی به نهاد دیگر پاسکاری میشود. روند پیگیریها فرسایشی است. بسیاری از جنگزدههای مستأجر حالا نه پولی برای تأمین سقف دارند و نه مبالغ هنگفتی که بتواند کفاف رهن و اجارههای سنگین و خارج از توانایی آنها را بدهد. مستأجران با گذشت 40 روز از آغاز جنگ همچنان بدون هیچ چشمانداز روشنی از آینده در هراساند که در وضعیت آوارگی باقی بمانند.
پاسکاریهای بینتیجه
«رامین مهرعلیان» یک سال و دو ماه پیش خانهای را در خیابان دماوند تهران اجاره میکند این خانه اما ظهر روز 25 خرداد به دنبال پرتاب دو موشک به ساختمان مجاور و گرفتارشدن در موج انفجار تخریب شد. او برای «شرق» روایت میکند که بخت با آنها یار بوده که داغی بر دلشان ننشسته و خانواده با وجود جراحات وارده اما بار دیگر دور هم جمع شدهاند: «ساختمان ما قابل سکونت نیست. دو طبقه کاملا تخریب شده و باقی طبقات هم شرایط بسیار بدی دارند. لوازم خانهمان نابود شده و دیگر قابل استفاده نیست. حالا برای ما جز زخمهایی که به تنمان نشسته، کابوسهای شبانهای که گرفتارش شدهایم و ضربه روحی واردشده به فرزند 12سالهام چیز دیگری باقی نمانده است». خانواده «مهرعلیان» بعد از گذشت بیش از یک ماه از آن حادثه همچنان در یکی از اتاقهای هتل محل اسکان حادثهدیدگان زندگی میکنند: «دولت، مجلس، ستاد بحران، شورای شهر و شهرداری همگی فقط وعده داده و پروندهها را از ارگانی به ارگان دیگر پاس میدهند. البته شهرداری فعلا مسئولیت را بر عهده گرفته است اما به وعدهها عمل نشده».
پول رهن نمیدهم، برو شکایت کن
او از حمایت تام شهرداری و دولت از مالکان و نادیدهگرفتن حقوق مستأجران به شدت انتقاد میکند: «پول پیشی که برای خانه پرداخت کردهام 800 میلیون تومان بود، یعنی همه سرمایهام. حالا صاحبخانه میگوید رهن را برنمیگردانم، زن و بچه خودم واجبترند. برو شکایت کن. شهرداری هم مالک را در اولویت قرار میدهد. آنها میگویند مبلغ یک میلیاردو 500 میلیون تومان همراه ماهی 30 میلیون تومان اجاره را به مالک میپردازند». به گفته او، شهرداری برای بازسازی ساختمان نیاز به امضای مالک دارد: «قرار است چند روز دیگر شهرداری جلسهای با من و مالک برگزار کند تا مؤجر پول پیش منزل را به من بازگرداند، بدون آنکه خساراتم جبران شده باشد. این در حالی است که مؤجر من ویلایی در منطقه آبسرد و ویلایی هم در شمال کشور دارد. این خانه را هم که به صورت رایگان برایش بازسازی میکنند اما من مستأجر که در جریان این حملهها سرمایه و زندگیام را از دست دادهام، گویی هیچ محلی از اعراب ندارم. بازگرداندن پول پیش به معنای کمک برای ازسرگیری زندگی نیست. مستأجرها هم باید همانطور که مالکان حمایت میشوند، مورد حمایت قرار گیرند. من در خانه بودم که لحظه انفجار را زندگی کردم و خانه و وسایلم را از دست دادم، نه صاحبخانه که جای دیگر زندگی میکند». برای مهرعلیان ادامه زندگی در اتاق هتل غیرقابل تحمل شده است: «حس میکنیم در قرنطینه هستیم. از آینده هم نگرانیم. من نمیدانم در روزهای آینده قرار است چه اتفاقی برای خانوادهام رخ دهد و مطمئن نیستم که خسارتهایم جبران شده و به عنوان یک جنگزده در قبال آنچه از دست دادهام، مورد حمایتی قرار گیرم که حق من است».
صاحبخانه مشکلساز شد
«مهران سجادی» اما یکی از مستأجران منطقه «پیچ شمیران» بود که در جریان حملات اسرائیل، خانه و کاشانهاش را از دست داد؛ درست همان شبی که خبر در مخاطره بودن منطقه 7 تهران دهان به دهان گشت و تبدیل به دغدغه بسیاری از شهروندان پایتخت شد. سجادی برای «شرق» توضیح میدهد که اهالی ساختمان چهارواحدی آنها محل زندگیشان را تخلیه میکنند به امید اینکه فردا صبح بار دیگر به منزلی بازگردند که رنگ موشک به خود ندیده، اما شرایط بهگونهای دیگر پیش میرود: «صبح از طریق تماس همسایهها متوجه شدم ساختمان تخریب شده. کنار ساختمان ما ظاهرا خانه خاصی قرار داشت و البته ما از وجود چنین خانهای بیخبر بودیم». وقتی مهران سراغ خانه میرود، میبیند که در ساختمان نه اثری از راهپله است و نه دیوار: «همسایهها گفتند همه لوازم داخل کوچه ریخته است اما ساعت پنج صبح ماشین سنگین آمده و همه چیز را جمع کرده. میخواستیم به داخل ساختمان برویم و باقیمانده زندگی نابودشدهمان را پیدا کنیم اما کار به درگیری کشیده شد». مهران در بازدید از خانهاش متوجه میشود که تمام داراییشان از جمله لوازم مرتبط با امرار معاش خانواده هم تخریب شده است: «پدر من یک تاکسی داشت که جلوی خانه پارک شده بود. در اثر انفجار خانه تخریب شد. از طرف دیگر خودم دارای کسبوکار اینترنتی بودم و قطعات مربوط به این شغل را در یکی از اتاقهای خانه انبار کرده بودم. این قطعات هم در ماجرای برخورد موشک از دست رفت و بخشی از آن هم که بیرون از واحد افتاده بود، توسط ماشینهای سنگین نابود شد». خانواده سجادی برای اجاره خانهشان 170 میلیون تومان پول پیش و 33 میلیون تومان اجاره پرداخت میکردند. آنها چند هفتهای است که در هتل شهر اقامت کردهاند، توانایی جمعکردن پول پیش ندارند و هرچه به آنها وعده دادهاند محقق نشده است. سجادی این را هم اضافه میکند که اردیبهشت امسال قرارداد اجارهخانه را با مؤجر تمدید کرده بود اما به صورت شفاهی: «ما مبلغ کرایه خانه را از 22 میلیون به 33 میلیون تومان افزایش دادیم و فیشهای پرداختی را هم داریم. اما در حال حاضر مؤجر میگوید 170 میلیون تومان پول پیش میدهم و مبلغ یکمیلیاردو 500 میلیون تومانی که شهرداری وعده داده را برمیدارم. این در حالی است که ما ساکن آن خانه بودیم و زندگیمان نابود شده است. شهرداری ابتدا حق را به آنها داد و به ما گفت باید رضایت مالک را جلب کنید. اما در نهایت قرار شد که شهردار منطقه 7 در این خصوص تصمیمگیری کند». شهرداری به خانواده سجادی اعلام کرده که خانه مورد پسند خود را پیدا کنند تا شهرداری با مؤجر جدید قرارداد منعقد کند: «برخی از مالکان دوست ندارند طرف قرارداد یک ارگان دولتی یا عمومی شوند. اما ظاهرا شهرداری نمیخواهد پولی را مستقیما در اختیار ما قرار دهد. با این حال به ما گفتهاند که در صورت رفع مشکل با مؤجر، مبلغ یک میلیاردو 300 میلیون تومان به عنوان رهن و چکهایی به مبلغ 30 میلیون تومان اجاره خانه در اختیارمان قرار میدهد. یعنی همان مبلغی که صاحبخانه در تلاش برای دریافت آن است». او ادامه میدهد: «شهرداری میگوید توان پرداخت خسارت اموالمان را ندارد و فقط 250 میلیون تومان در قالب بن شهروند به ما میدهد تا بتوانیم برخی لوازم ضروری را بخریم. آنها میگویند مسئول پرداخت خسارات ما دولت است.
هفته گذشته که پیگیر پروندهمان بودیم، کارشناس شهرداری توصیه کرد 170 میلیون تومان را از مؤجر بگیریم، لوازم ضروری را هم با همین بن بخریم و هتل را تخلیه کنیم. اما قبول نکردیم چون با این مبلغ نمیتوانیم خانهای اجاره کنیم». خودروی تاکسی پدرش از بین رفته اما این شهروند جنگزده میگوید سازمان تاکسیرانی همکاری خوبی با آنها داشته است: «تاکسیرانی جرثقیل آورد و ماشین را برد برای اوراق. در حال حاضر سازمان پیگیر است که بتوانیم تاکسی را با خودروی نو را تعویض کنیم. 30 میلیون تومان فعلا به حساب ما واریز کردهاند. بازپرداخت اقساط وام خودرو بر عهده خودمان است، اما سازمان تاکسیرانی پاسخگو و پیگیر است».
ودیعه مسکنم واریز شد اما نه مطابق وعدهها
«محسن غلامی»، طراح صحنه و هنرمند، هم یکی از افرادی است که روز دوم تیرماه و در آخرین مرحله حمله اسرائیل به کشور، خانهاش در محله سیدخندان مورد اصابت قرار گرفت و کاملا ویران شد. او به «شرق» میگوید: «بعد از پیگیریهای بسیار در آخرین روز تیرماه ودیعه مسکن برایم واریز شد. البته این اتفاق باید زودتر رخ میداد. ابتدا بنیاد ملی مسکن در حال بررسی موضوع بود. بعد از 20 روز درحالیکه ما در حال پیگیری پرونده با بنیاد مسکن بودیم، ناگهان کار به دست شهرداری افتاد. همه اینها پروسهای زمانبر را رقم زدند». او از نحوه پرداخ مبلغ ودیعه مسکن گلایه دارد: «در برخی خبرها آمده بود که شهرداری قرار است یکمیلیاردو 500 میلیون تومان بهعلاوه ماهانه 20 تا 30 میلیون تومان به عنوان اجارهبها در اختیار افرادی قرار دهد که خانههایشان تخریب شده است. اما به من مبلغ یکمیلیاردو 200 میلیون تومان به عنوان رهن پرداخت شد و 10 میلیون تومان هم به عنوان اجارهخانه. البته مبلغ ودیعه مسکن را باید سر سال به شهرداری بازگردانیم و فقط اجاره خانه بلاعوض است». غلامی این را هم میگوید که خانه مؤجر، ساختمانی 50ساله بود و در حال حاضر در وضعیت بازسازی رایگان شهرداری قرار دارد: «مؤجر من ساکن نقطه دیگری بوده و محل زندگیاش تخریب نشده، اما به او 300 میلیون تومان بابت اجاره خانه دادهاند. به نظر من این بیعدالتی است که میلیاردها تومان بابت بازسازی منازل تخریبشده مالکان هزینه میکنند و مبلغی هم جداگانه به عنوان ودیعه در اختیار مالکانی که مؤجر هستند قرار میدهند». به گفته او، اعلام شد 250 میلیون تومان بن شهروند برای خرید کالاهای ضروری به مستأجران داده میشود، اما هنوز این وعده محقق نشده است: «ما نمیدانیم چگونه خسارات اموالمان برآورده شده و باید از چه نهادی این خسارت را مطالبه کنیم».
ویرانی کارگاه خیاطی و بلاتکلیفی یک میلیارد رهن خانه
«مرجان نقیبی» از مستأجرانی است که زندگیاش در جنگ 12روزه به طور کامل از بین رفت. حتی سه دستگاه چرخ خیاطی که محل درآمد این زن سرپرست خانوار بود نیز زیر تل آوار ماند. حالا او برای تأمین زندگی دختر و مادرش فقط به حقوق بازنشستگی مادر تکیه کرده است، به این امید که خسارات آنها جبران شده و بتواند بار دیگر کسبوکار خیاطی خود را شروع کند. با اینهمه، بعد از گذشت نزدیک به یک ماه از آوارهشدن خانواده آنها، هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده و آنها همچنان در هتل محل اسکانشان شب را صبح میکنند. مرجان برای «شرق» روایت میکند که این جنگ نهتنها همه اموالشان را نابود کرده، بلکه یکمیلیاردو 150 میلیون تومان پول پیش خانه آنها سرنوشت نامعلومی دارد و تاکنون به دستشان نرسیده است.
او در این مدت بارها به ستاد بحران و شهرداری مراجعه کرده تا اینکه چند روز پیش نماینده شهرداری با او صحبت کرد: «آنها گفتند هر وقت خانه پیدا کنید شهرداری یکمیلیاردو 500 میلیون تومان به عنوان ودیعه مسکن و ماهی 20 میلیون تومان به عنوان اجارهخانه پرداخت میکند. اما مالک میگوید باید ساختمان را بسازند و او واحدش را به من یا شخص دیگری اجاره دهد تا امکان بازپرداخت ودیعه مسکنم را پیدا کند. از طرف دیگر شهرداری میگوید بعد از اینکه خانه پیدا کردیم مبلغ 250 میلیون تومان برای خرید اموال پرداخت میکنند، درحالیکه ارزش دارایی ما بیش از این مبلغ بوده است. بااینحال به ما گفتند فعلا وسایل ضروری را بخرید تا بعد، اما نمیدانم بعدها چه اتفاقی خواهد افتاد».
مأموران نگذاشتند لوازممان را برداریم
«مهدی فولادیان» هم از دیگر مستأجرانی است که در حوادث اخیر هم خانهاش را از دست داده و هم سرمایه زندگیاش را. سطح تخریب ساختمان محل سکونت آنها آنقدر شدید است که میتوان گفت شاید اگر خانواده فولادیان نیمساعت قبل از حادثه منزل را به مقصد خانه یکی از اقوام ترک نمیکردند، امروز داغ دیگری هم در دل داشتند. مهدی به «شرق» توضیح میدهد: «به محض اینکه به مقصد رسیدیم یکی از همسایهها با من تماس گرفت و اطلاع داد که ساختمان را زدهاند. سریعا به سمت خانه حرکت کردم تا ببینم چه اتفاقی افتاده و اگر هم شد لوازممان را پیدا کنم و بردارم، اما مأمورانی که در محل حاضر بودند اجازه ورود به کوچه را نمیدادند. حتی با من و یکی دیگر از همسایهها درگیر شدند و میخواستند تیراندازی کنند». مهدی و سایر همسایهها همان ابتدای کوچه ایستادند و تماشا کردند که چگونه ماشینهای سنگین و لودر به جان آنچه از ساختمان باقی مانده، افتادند و هست و نیست آنها را با خاک یکسان کردند: «من در آن خانه طلا داشتیم. شغل همسرم ساخت دستبند بود و داخل آنها از طلاهای بسیار ریز استفاده میکرد. خودم هم طلای آبشده و یک گوشی موبایل نو در منزل داشتم. ما میدانستیم جای طلاها و سایر لوازم و مدارک مهمی که داشتیم کجاست، اما مأموران اجازه ورود به ساختمان را نمیدادند تا شاید بتوانیم برخی وسایلمان را نجات دهیم». از روز حادثه حدود یک ماه میگذرد، درحالیکه فقط 11 روز است جایی در هتل شهر برای خانواده فولادیان در نظر گرفته شده و آنها اسکان یافتهاند. این فرد حادثهدیده به روندهای فرسایشی که در این مدت طی کرده هم اشاره میکند: «تا قبل از اینکه به ما هتل بدهند هر روز در خانه یکی از اقوام میماندیم. در این مدت تقریبا هر روز به ادارههای مدیریت بحران مراجعه میکردم و با همین جمله مواجه میشدم که هر وقت موعد اسکان شما رسید، خودمان تماس میگیریم. من از آنها میپرسیدم که آیا باید در این مدت در خیابان بخوابم؟ آنها میگفتند اگر جایی برای رفتن ندارید فعلا در مدرسه بخوابید».
بروید خودمان تماس میگیریم!
او از مبالغی میگوید که بابت خانه اجارهای به مالک پرداخت کرده است: «مبلغ ودیعه مسکن ما یک میلیارد تومان بود به همراه ماهی 24 میلیون تومان کرایه. مالک میگوید شهرداری باید مبالغی را که قبلا اعلام کرده بدهد تا او هم بتواند مبلغ ودیعه مسکن را به ما پرداخت کند، اما هنوز حتی یک ریال هم پرداخت نشده است. ما هر روز به شهرداری میرویم تا مثلا پرونده را پیگیری کنیم، اما این ترددها هیچ سودی نداشته است». فولادیان ادامه میدهد: «سهشنبه هفته گذشته به شهرداری مراجعه کردم و پیگیر مبلغ ودیعه مسکن شدم که قرار بود شهرداری پرداخت کند. در پاسخ به سؤالات من باز هم جمله همیشگی را گفتند: بروید خودمان تماس میگیریم. همه چیز درست میشود. بعد من را به طبقه دیگری فرستادند. آنجا هم گفتند تعدادی از رؤسا میخواهند شما را ببینند و صحبت کنند. واقعیت این است که این روند بهشدت خستهکننده است. نمیخواهم در جلسات حضور داشته باشم. ما فقط میخواهیم خساراتمان جبران شود».
مهدی دلگیر است و تحمل این شرایط برایش طاقتفرسا شده: «نه کار داریم، نه زندگی، نه خانهای برای رسیدن به آرامش و نه وسایلی برای ادامه حیات».
بازار ![]()