دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴
خواندنی ها

پهلوی به عقب و عقب‌تر برمی‌گردد

پهلوی به عقب و عقب‌تر برمی‌گردد
ایرانیان جهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست علی مزروعی| سلطنت‌طلبان که ید طولایی در تولید اسناد یکبارمصرف مثل ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی مزروعی| سلطنت‌طلبان که ید طولایی در تولید اسناد یکبارمصرف مثل «منشور همبستگی» دارند بار دیگر با انتشار برنامه‌ای جدید برای به‌اصطلاح «فردای براندازی» کاغذبازی‌های خود را ادامه داده‌اند. این سند که با ادعای ارائه نقشه راه برای آینده ایران منتشر شده پرده از نیات واقعی این گروه برای کشاندن ایران به ورطه دیکتاتوری، وابستگی خارجی و بی‌ثباتی برمی‌دارد. رضا پهلوی که در سال‌های اخیر برای برداشتن صفت خانوادگی دیکتاتور از روی خودش با ژست دموکراسی‌خواهی و وعده‌های پوچ در رسانه‌های غربی خودنمایی می‌کند با این برنامه صریحاً اعلام کرده است که شعار دموکراسی صرفاً پوششی برای رؤیای بازگشت به تاج و تخت و احیای نظام پوسیده و منسوخ پهلوی است. سلطنت‌طلبان در سال‌های اخیر بار‌ها سعی کرده‌اند با اسنادی مثل این خود را به‌عنوان جایگزین نظام کنونی جا بزنند، اما هر بار این اسناد به دلیل تناقضات آشکار و بی‌توجهی به واقعیت‌های ایران به سطل زباله سپرده شده‌اند. این برنامه جدید هم چیزی جز تکرار همان اشتباهات قدیمی با رنگ و لعاب تازه نیست.
رؤیای تاج و تخت در پوشش جمهوری‌خواهی
رضا پهلوی که تا همین دیروز با ژست یک «میانجی بی‌طرف» ادعا می‌کرد تنها هدفش انتقال قدرت به مردم است حالا با این برنامه یک چرخش 180 درجه‌ای کرده و رسماً اعلام کرده پس از براندازی باید انتخاباتی برگزار شود تا مردم بین «جمهوری» و «شاهنشاهی» یکی را انتخاب کنند. این عقبگرد در موضع نه تنها نشان‌دهنده بی‌ثباتی فکری این گروه است بلکه فریاد می‌زند که آن‌ها به راحتی زیر حرف‌های خودشان می‌زنند و برای مهندسی انتخابات و بیرون کشیدن نتیجه دلخواهشان از صندوق نیز آمادگی دارند؛ همان کاری که محمدرضا پهلوی در آن تبحر داشت و حالا این دیکتاتوری ژنتیک در فرزندش نیز حلول کرده است. این برنامه بدون کوچک‌ترین شرمی اعلام کرده اگر مردم نظام پادشاهی را انتخاب کنند، «دولت‌ گذار در عرض دو ماه مراسم تاج‌گذاری پادشاه را برگزار می‌کند.» یعنی بدون هیچ رأی‌گیری یا فرایند انتخابی، شازده رضا به‌طور خودکار تاج را بر سرش می‌گذارد. این حرکت، نیمی از مسیر دیکتاتوری را یک‌شبه طی می‌کند و نشان می‌دهد برای این گروه ادعای رأی مردم صرفاً پوششی برای احیای تخت و تاج موروثی است.
احیای مدل ورشکسته نخست‌وزیری
سلطنت‌طلبان که هیچ درسی از تاریخ نگرفته‌اند در این برنامه پیشنهاد کرده‌اند که مدل نخ‌نما و شکست‌خورده نخست‌وزیری دوران پهلوی را احیا کنند. همان سیستمی که در 37 سال سلطنت محمدرضا پهلوی 22 بار نخست‌وزیر عوض کرد و هر بار به دلیل ناکارآمدی، اختلافات سیاسی یا دستور مستقیم شاه، یکی را انداخت و دیگری را به جای او قرار داد. اگر این مدل کارایی داشت که سلطنت محمدرضا پهلوی را به باد نمی‌داد. پیشنهاد احیای این ساختار پوسیده نه تنها نشان‌دهنده فقدان هرگونه خلاقیت سیاسی است بلکه فریاد می‌زند که این گروه فقط دنبال احیای دیکتاتوری آن هم با همان دست‌فرمان ارتجاعی گذشته است.
در این مدل نخست‌وزیر عملاً عروسکی در دستان پادشاه است و هیچ استقلال یا قدرتی ندارد. این یعنی همان دیکتاتوری سابق فقط با یک اسم جدید. این برنامه همچنین برای تأمین قدرت حداکثری هیچ مکانیسمی برای نظارت بر قدرت پادشاه یا تضمین پاسخگویی او ارائه نمی‌دهد. یعنی قرار است مردم ایران دوباره به یک نفر قدرت بدهند و امیدوار باشند که او مثل پدرش، کشور را به پرتگاه نبرد.
بهانه‌های مشروعیت دیکتاتوری
یکی از بند‌های تحکیم‌بخش دیکتاتوری در این برنامه اجازه تمدید دوره دولت موقت به بهانه «رخداد‌های غیرقابل پیش‌بینی» مثل جنگ یا بلایای طبیعی است. یعنی حتی اگر مردم مدل «جمهوری» را برای نظام سیاسی انتخاب کنند و شازده پهلوی نتواند در انتخابات تصرفی کند باز هم می‌تواند با یک بهانه مثل جنگ یا حتی راه انداختن عمدی یک درگیری، خودش را در قدرت نگه دارد. این ترفند را همین حالا در سوریه می‌بینیم، جایی که جولانی با وعده آماده‌سازی شرایط برای انتخابات به قدرت رسید اما با بهانه‌های مختلفی همچون درگیری‌های نظامی زعامت خودش را ادامه می‌دهد. شازده پهلوی از جولانی و نتانیاهو در اسرائیل یاد گرفته که چطور با بهانه جنگ زیست سیاسی‌اش را طولانی کند. حال آنکه وقوع جنگ مشروعیتی برای جلوگیری از انتخابات ایجاد نمی‌کند و جمهوری اسلامی نیز با پایبندی به چنین اصلی در طی 8 سال دفاع مقدس چندین انتخابات برگزار کرد.
این یکی دیگه قفله
سلطنت‌طلبان در این برنامه با ژست آزادی‌خواهی اعلام کرده‌اند همجنس‌گرایی را در ایران به‌رسمیت می‌شناسند. این بند شاید برای جلب نظر غربی‌ها و رسانه‌های خارجی باشد، اما کاملاً با واقعیت‌های فرهنگی و اجتماعی ایران بیگانه است. این گروه که سال‌هاست با اظهارات توهین‌آمیز و هتاکی به ارزش‌های مردم ایران خود را از جامعه ایرانی دور کرده حالا با این بند‌های جنجالی می‌خواهد وانمود کند که دغدغه آزادی دارد. اما واقعیت این است که این شعار‌ها، نه برای مردم ایران، بلکه برای خوشامد حامیان غربی این گروه طراحی شده‌اند. این رویکرد نشان‌دهنده بیگانگی کامل سلطنت‌طلبان با واقعیت‌های فرهنگی و اجتماعی ایران است. سلطنت‌طلبان به خاطر دوری چند‌دهه‌ای از ایران و حل شدن در جامعه غربی پیشنهاد‌هایی می‌دهند که نه تنها در جامعه ایران پذیرفته شده نیست بلکه در هیچ کشور منطقه هم پیاده‌سازی نشده است.
انحصارطلبی در پروژه
سلطنت‌طلبان همیشه نشان داده‌اند که تحمل هیچ رقیبی در کاسبی پرسود براندازی را ندارند و این برنامه هم مهر تأییدی بر این انحصارطلبی است. این گروه با تمرکز بر نقش محوری رضا پهلوی و پیشنهاد ساختار‌هایی که عملاً قدرت را در دستان او و نزدیکانش نگه می‌دارد عملاً دیگر جریان‌های اپوزیسیون را به حاشیه می‌راند؛ کاری که پیش از این هم در منشور همبستگی و اخراج یک به یک رقبا اجرا کرده است.
این گروه که ظرفیت اجتماعی‌اش در مونیخ به 100 نفر هم نرسید با این برنامه صرفاً خواسته است این‌گونه وانمود کند که توان سیاسی برای مدیریت پروژه براندازی را دارد. چنین طراحی‌ای بیش از آنکه برای براندازی کارایی داشته باشد در جهت تأمین رانت‌های مالی از نهاد‌های اطلاعاتی غربی عمل می‌کند. نهاد‌هایی که عدم توانایی اپوزیسیون در براندازی به آن‌ها فهمانده که باید با ادبیات توهین‌آمیز به بازو‌های عملیاتی خود دستور داده و آن‌ها را «کرم» خطاب کنند تا بلکه به اندازه یک آشوب خیابانی در ایران نقش داشته باشند.
احیای سیاست خارجی خفت
در حوزه سیاست خارجی این برنامه یک شاهکار تمام‌عیار از انفعال و وابستگی است. سلطنت‌طلبان رسماً اعلام کرده‌اند بعد از براندازی اسرائیل را به‌رسمیت می‌شناسند و نهاد‌های نظامی و اطلاعاتی ایران را زیر چتر آموزش و همکاری اسرائیل می‌برند. این بند با عنوان پرطمطراق «انتقال دانش به نهاد‌های انتظامی، اطلاعاتی و مرزبانی ایران و توسعه همکاری سایبری، اطلاعاتی و قضایی» آمده اما درواقع یعنی سپردن کلید امنیت ملی ایران به دست اسرائیل! این چه همکاری است که فقط ایرانی‌ها باید از اسرائیلی‌ها درس بگیرند؟ چرا این رابطه یک‌طرفه است؟ ضمن آنکه این عشق یک‌طرفه لزوماً به ثمر هم نمی‌نشیند. تجربه جولانی در سوریه نشان می‌دهد که اسرائیل حتی به گروه‌هایی که برایش دم تکان می‌دهند رحم نمی‌کند. جولانی با سکوت در برابر حملات اسرائیل و حتی اعلام آمادگی برای به‌رسمیت شناختن آن، باز هم هدف حملات اسرائیل قرار گرفت و چند فرمانده‌اش کشته شدند. حالا شازده فکر می‌کند اسرائیل به او و حکومت خیالی‌اش رحم خواهد کرد؟ این یا ساده‌لوحی است یا خیانت برای تحقق ایده براندازی ایران. این رویکرد نه تنها استقلال ملی ایران را به باد می‌دهد، بلکه کشور را به زمین بازی قدرت‌های خارجی تبدیل می‌کند که هر وقت بخواهند، می‌توانند به بهانه «امنیت» به آن حمله کنند.
این سیاهه مملو از تناقض در ادامه به رویکرد ایران در مورد رفع سوءتفاهم با کشور‌های منطقه به امارات اشاره کرده و در آن بدون آنکه به مسئله ادعای طرف اماراتی بر جزایر سه‌گانه اشاره‌ای کند صرفاً ذیل عنوان تنش‌زدایی در خلیج فارس یک بند با این شرح آورده است: «توافق بر احترام به کریدور‌های انرژی و بازسازی و روابط دیپلماتیک و تجاری.»
در مورد امارات متحده عربی، برنامه حتی جرئت نکرده به پرونده حساس جزایر سه‌گانه (تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی) اشاره کند و فقط با یک جمله مبهم درباره «احترام به کریدور‌های انرژی و بازسازی روابط دیپلماتیک» سر و ته قضیه را هم آورده. این سکوت بوی واگذاری جزایر را می‌دهد، درست مثل کاری که رضا شاه و محمدرضا با آرارات و بحرین کردند. انگار شازده هم می‌خواهد با انفعال و چشم‌پوشی از خاک ایران پرونده جزایر را به نفع امارات ببندد. این سیاست نشان می‌دهد که این گروه حتی در برابر همسایگان کوچک منطقه هم زانو می‌زنند و هیچ برنامه‌ای برای دفاع از منافع ملی ندارند. این برنامه نقشه‌ای برای بازگرداندن ایران به دوران تاریک دیکتاتوری و وابستگی است. این درحالی است که یکی از اصلی‌ترین انگیزه‌های ایرانیان برای انقلاب در سال 57 تأمین استقلال ملی و قطع ید استعمارگران از کشور بوده است و در جنگ 12 روزه اخیر هم همین روحیه استقلال‌طلبی بار دیگر جلوه پیدا کرده اما سلطنت‌طلبان قدرت دیدن آن را ندارند؛ چراکه سال‌هاست در خارج از ایران با پول و حمایت خارجی زندگی می‌کنند و هیچ درکی از واقعیت‌های ایران ندارند. این برنامه با همه ادعا‌هایش چیزی جز یک نسخه آزموده شده و شکست‌خورده برای آینده ایران نیست.
بازار


نظرات شما