سه شنبه ۲۵ شهريور ۱۴۰۴
خواندنی ها

فهرست بلند «خط‌خوردگان» از دریافت یارانه

فهرست بلند «خط‌خوردگان» از دریافت یارانه
ایرانیان جهان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست شادی مکی| «قطع‌شدن یارانه‌ها» این روزها تبدیل به یک مسئله اقتصادی-‌اجتماعی پیچیده ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
شادی مکی| «قطع‌شدن یارانه‌ها» این روزها تبدیل به یک مسئله اقتصادی-‌اجتماعی پیچیده شده است. بسیاری از آنها که یارانه‌های‌شان قطع شده، نه آن‌قدر ثروتمندند که جزء دهک‌های درآمدی 9 و 10 قرار گیرند و نه آن‌قدر تنگدست که جزء سه دهک درآمدی پایین جامعه باشند. علت قرار‌گرفتن این افراد در میان دهک‌های بالای درآمدی، برخورداری آنها از حداقل‌های یک زندگی معمولی بوده است؛ حداقل‌هایی مانند مسکن، خودرو و امکان پس‌انداز. بسیاری از این افراد که به‌ دلیل برخورداری از همین حداقل‌ها در دهک‌های درآمدی 9 و 10 جای گرفته‌اند، این سؤال را مطرح می‌کنند که آیا واقعا شرایط مالی آنها با کارخانه‌دارها، نمایندگان مجلس و سایر مسئولان کشور در یک سطح قرار دارد؟ وجود چنین رویکردی در دهک‌بندی افراد جامعه باعث ایجاد تردیدهای جدی نسبت به عادلانه و درست‌بودن شاخص‌های در نظر گرفته‌، ‌شده است. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد یکی از گروه‌های هدف برای قطع یارانه‌ها بازنشستگان بوده‌اند؛ مانند پنج درصد از بازنشستگان نیروهای مسلح که به‌تازگی با قطع ناگهانی یارانه مواجه شده‌اند، در‌حالی‌که دارایی چندانی هم ندارند. از سوی دیگر، به دنبال پیگیری «شرق» برای برقراری ارتباط با بازنشستگان فرهنگی که با قطع یارانه مواجه شده‌اند، مشخص شد ‌بیش از سه هزار نفر از بازنشستگان آموزش و پرورش با قطع یارانه مواجه شده‌اند. روز گذشته سازمان هدفمندی یارانه‌ها اعلام کرد ‌یارانه شهریور‌ماه در دو نوبت واریز می‌شود و تفاوت در مبلغ یارانه‌ها بر‌اساس دهک‌های درآمدی است. بر همین اساس، دهک‌های اول تا سوم درآمدی به ازای هر نفر‌ 400 هزار تومان‌ دریافت خواهند کرد. خانواده‌هایی هم که در دهک‌های چهارم تا نهم درآمدی قرار دارند، به ازای هر نفر‌ 300 هزار تومان دریافت خواهند کرد. در این میان، علی ربیعی، دستیار امور اجتماعی رئیس‌جمهوری، روز گذشته خبر داد که اجرای قانون حذف یارانه‌های نقدی به ‌طور رسمی کلید خورده است. صحبت‌های او در حالی است که جمعی از بازنشستگان و افراد ‌طبقه متوسط جامعه‌ می‌گویند ‌از مدت‌ها قبل‌ روند حذف یارانه‌‌شان آغاز شده است؛ افرادی که بیمار دارند، درگیر ازدواج فرزندشان هستند، آنها که به‌تازگی ازدواج کرده‌اند و درآمد آن‌چنانی ندارند. هر‌چند‌ به گفته ربیعی، در فرایند حذف، دقت می‌شود تا اقشار آسیب‌پذیر از فهرست یارانه‌بگیران حذف نشوند. بعد از پایان جنگ 12روزه، دولت تصمیم گرفت‌ حذف یارانه‌های نقدی دهک‌های بالای درآمدی را در دستور کار قرار دهد و نام آن را هم سیاست‌های عدالت‌محور گذاشتند. مرداد‌ماه امسال اعلام شد ‌اجرای این طرح‌ منجر شده تا تعداد یارانه‌بگیران از 20 میلیون به 18 میلیون نفر برسد. بر همین اساس، چند معیار برای حذف یارانه خانواده‌ها اعلام شد؛ از‌جمله درآمد ماهانه خانوار، تراکنش‌های مالی غیرتجاری به این معنی که اگر مجموع تراکنش‌های ماهانه یک خانواده پنج‌نفره‌ بیش از صد میلیون تومان باشد، یارانه‌شان حذف می‌شود، دارایی‌های ملکی لوکس، خودروهای لوکس، سفرهای خارجی متعدد، اقامت در خارج از کشور و چند مورد دیگر. با‌این‌حال، افرادی که «شرق» در این گزارش با آنها گفت‌وگو کرده، هیچ‌یک از این شرایط را ندارند، اما با قطع یارانه‌ مواجه شده‌‌اند.
دهک‌بندی‌های غیرعادلانه
«مریم» معلم است، 10 سال پیش از همسرش جدا شده و با اینکه در اسناد قانونی حضانت پسرش بر عهده همسر سابقش است، اما در عمل فرزندش با او زندگی می‌کند. مریم به «شرق» می‌گوید: «حقوق من 20 میلیون تومان است و هزینه‌های زندگی خود و فرزندم را می‌پردازم. شانس آورده‌ام منزلم اجاره‌ای نیست، با‌این‌حال شرایط مالی‌ام به ‌گونه‌ای نیست که من را جزء دهک 10 حساب کنند». او ادامه می‌دهد: «یارانه من ماه گذشته قطع شد؛ یعنی یارانه مرداد را نگرفتم. وقتی وارد سامانه می‌شوم، فقط توضیح داده شده که هزینه‌های شما در ماه بیش از 10 میلیون تومان بوده است. در‌حالی‌که با توجه به گرانی‌ها مسئله‌ای غیرطبیعی نیست. من در متن اعتراضی که ثبت کرده‌ام، نوشته‌ام که این مخارج مربوط به نیازهای اساسی زندگی من و فرزندم بوده است، اما گویا شاخص مسئولان فقط همین است و نگاهی به قیمت‌ها و تورم ندارند». مریم معتقد است‌ 300 هزار تومان در شرایط اقتصادی فعلی عدد درخور توجهی نیست، اما موضوع بر سر دهک‌بندی درست و عادلانه‌ است. به باور او، شاخص‌هایی که دهک‌بندی بر‌اساس آن انجام شده، درست نیستند: «قطعا باید به آنها که منابع درآمدی خاصی ندارند و شرایط زندگی‌شان به‌شدت سخت است، کمک شود. حتی از نظر من گرفتن یارانه ثروتمندان و پرداخت آنها به این گروه هم ایرادی ندارد. گرچه با این مبالغ نمی‌توان چنین افرادی را مورد حمایت قرار داد، اما شاخص‌های دهک‌بندی‌اشتباه است».
قطع‌شدن یارانه یک بیمار مبتلا به سرطان
«فاطمه» مبتلا به «سرطان پانکراس» است و پدرش به «شرق» می‌گوید که از دو سال پیش یارانه او توسط دولت قطع شده است: «در کشورهای پیشرفته این بیماران تحت حمایت‌های اجتماعی و درمانی قرار می‌گیرند، درحالی‌که در کشور ما نه‌تنها چنین حمایت‌هایی وجود ندارد، بلکه یارانه را هم قطع می‌کنند؛ آن‌هم در شرایطی که تنها بابت یک قلم از داروهای او 103 میلیون تومان هزینه کرده‌ایم». او ادامه می‌دهد: «وقتی ماجرا را پیگیری کردیم، گفتند او جزء دهک دهم درآمدی است، اما به شرایط خاص بیماری او و نیازش به حمایت‌های دولتی توجه نکردند. در نهایت تصمیم گرفتیم این موضوع را رها کرده و دیگر پیگیری نکنیم».
‌قطع یارانه بازنشستگان نیروهای مسلح
«حمید رهبر»، فعال رسانه‌ای صندوق نیروهای مسلح است. او در گفت‌وگو با «شرق» از قطع یارانه پنج درصد از بازنشستگان نیروهای مسلح خبر می‌دهد و می‌گوید: «بازنشستگان نیروهای مسلح 850 هزار نفر هستند. افرادی که یارانه آنها قطع شده، اعلام کرده‌اند‌ گردش مالی جدیدی نداشته‌اند. تنها دارایی آنها هم حقوق بازنشستگی و یک منزل مسکونی بوده است. حقوق بازنشستگان‌ از درجه سروان تا سرهنگ 20 تا 32 میلیون تومان است؛ فرقی هم نمی‌کند که فرد نظامی متعلق به کدام رسته و نیرو باشد. در کل می‌توان گفت در میان همه وزارتخانه‌ها پایین‌ترین حقوق مربوط به نیروهای مسلح است». این بازنشسته نیروهای مسلح‌ تأکید می‌کند‌ آنها که یارانه‌شان قطع شده معمولا از میان افرادی بوده‌اند که درجه نظامی پایین‌تری داشته‌اند: «اغلب این افراد کسانی هستند که با خودروی خود در اسنپ یا تپسی کار می‌کنند و از قطع یارانه‌شان غافلگیر شده‌اند. اگر‌چه مبلغ یارانه چشمگیر نیست، اما بالاخره روی آن هم حساب کرده بودند». او این را هم ‌گوید که امکان پیگیری علت قطع یارانه همه این افراد فراهم نیست: «برخی افراد در زمان اشتغال خود به صورت سیستمی و توسط همان سازمانی که در آن شاغل بوده‌اند، برای دریافت یارانه ثبت‌نام شده‌اند؛ بنابراین اطلاعات‌ این گروه از بازنشستگان در وزارت رفاه قابل مشاهده نیست و مجموعه وزارت دفاع باید مشکل این افراد را پیگیری کند». او توضیح می‌دهد که اگر دولت تصمیم بگیرد بنا بر مناسبتی برای بازنشستگان نیروهای مسلح پاداش یا هدیه‌ای در نظر بگیرد، این گروه محروم خواهند ماند: «در حال حاضر بسیاری از افراد این گروه اعلام کرده‌اند ‌از دریافت کالا‌برگ هم محروم شده‌اند. این رویکرد باعث می‌شود آنها دومینووار از خدمات دولت محروم شوند. به علاوه اینکه براساس قانون، نیروهای مسلح در دهک‌های چهار تا شش قرار دارند، اما حالا برای آنها سؤال شده که به چه دلیل ناگهان به دهک 9 و 10 صعود کرده‌اند».
مستأجریم اما یارانه‌مان قطع شده
«ماهان» و همسرش هر دو مهندس عمران هستند، حقوق ماهان ماهی 25 میلیون تومان است و حقوق همسرش ماهی 15 میلیون تومان. او در گفت‌وگو با «شرق» توضیح می‌دهد که در خانه‌ای استیجاری در تهران زندگی می‌کنند و یک خودرو دارند: «هزینه اجاره‌خانه ما 15 میلیون تومان است و بابت قسط بانک هم ماهانه 12 میلیون تومان پرداخت می‌کنیم، با‌این‌حال‌ چند ماه پیش یارانه‌مان قطع شد». ماهان تأکید می‌کند که مبلغ یارانه بسیار ناچیز بوده، اما او و همسرش روی آن حساب کرده‌ بودند: «من را دهک 9 درآمدی حساب کرده‌اند و واقعا متعجبم. گرچه مبلغ یارانه بسیار ناچیز است، اما به هر حال‌ ما روی آن حساب می‌کنیم و هر وقت با کم‌و‌کسری ناگهانی مواجه می‌شویم از آن استفاده می‌کنیم؛ یعنی خلأهایی را گاهی برای ما پر کرده و کمک‌خرج ماست. به همین دلیل شکایتم را نسبت به این موضوع ثبت کرده‌ام».
قطع یارانه به دلیل خرید جهیزیه
«فرشته» در سال 1400 بعد از 31 سال معلمی بازنشسته شد، چند ماه بعد اما با قطع یارانه خود و همسرش مواجه شد. این معلم بازنشسته به «شرق» توضیح می‌دهد که این اتفاق هم‌زمان با برگزاری مراسم ازدواج دخترشان رخ داد: «من و همسرم تمام پس‌انداز و سرمایه زندگی‌مان را صرف خرید جهیزیه و پرداخت هزینه‌های مربوط به ازدواج دخترمان کردیم؛ چیزی حدود 300 میلیون تومان. همان زمان یارانه ما قطع شد. وقتی موضوع را پیگیری کردیم به ما اعلام شد‌ تراکنش‌های مالی‌مان زیاد بوده است». ‌همسر فرشته سال گذشته نسبت به قطع یارانه‌‌شان شکایت رسمی کرد اما جوابی که گرفت متعجب‌شان کرد: «به ما گفتند شما هر سه ماه یک بار 190 میلیون تومان دریافتی دارید. این درحالی است که حقوق بازنشستگی من 14 میلیون تومان بود و حقوق همسرم که بازنشسته بانک است هم کمی بیشتر از من. امسال حقوقم 20 میلیون تومان و حقوق همسرم 23 میلیون تومان شده است. به هر حال آن‌قدر پاسخ‌ها عجیب بود که همسرم ترجیح داد اعتراض را پیگیری نکند. با این حال من اصرار به پیگیری موضوع دارم». او می‌گوید‌ زمان قطع یارانه به آنها گفته‌اند خانواده آنها در دهک 10 درآمدی قرار دارد: «برای ما جالب بود، یعنی از نظر درآمدی با نماینده مجلس، وزیر یا کارخانه‌دار در شرایط یکسانی قرار داریم. ما مستأجر نیستیم اما خانه ما در رهن بانک است و اقساط آن را می‌پردازیم. من، همسرم و دختر کوچک‌ترم در تأمین هزینه‌های زندگی‌مان مشکلی نداریم. اعتراض من به دلیل اثرگذاری این مبلغ در زندگی‌ام نیست، بلکه موضوع یک حق است. زمانی که یارانه‌ها هدفمند شد، گفتند این مبالغ حاصل فروش منابع طبیعی کشورمان است و حق همه مردم. بنابراین دولت حق ندارد من را از حقی که متعلق به همه ماست محروم کند. مسئله من این است که اگر قرار باشد مالی را ببخشم خودم باید درباره آن تصمیم بگیرم، نه اینکه به ‌جایم تصمیم بگیرند».
رفتارهای فریب‌کارانه
‌ قطع یارانه «شیدا» و همسرش مصادف شد با زمانی که آنها سعی کردند یارانه خود را از والدین‌شان جدا کرده و از طریق خانواده جدیدی که تشکیل داده‌اند، ‌این مبلغ را دریافت کنند.
او به «شرق» می‌گوید: «سال 1403 بود که ما اقدام به ثبت‌‌نام یارانه برای خانواده جدیدمان کردیم. بررسی‌ها انجام و اعلام شد که مشمول دریافت یارانه‌ایم. بعد از گذراندن مراحل اولیه به ما گفتند به یکی از بانک‌هایی مراجعه کنیم که مسئولیت پرداخت یارانه‌ها را برعهده دارد. جالب اینکه به هریک از این بانک‌ها که مراجعه کردیم به بهانه قطع‌بودن سیستم کار ما را انجام نمی‌دادند و مسئله را به زمانی دیگر موکول می‌کردند. من و همسرم چند ماهی پیگیر ماجرا بودیم اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که قرار نیست ثبت‌نام شویم و این رفتارها فقط بهانه‌تراشی برای قطع یارانه است». شیدا از مخالفان پرداخت یارانه به همه اقشار است: «به نظر من باید به‌ جای پرداخت یارانه به همه دهک‌های درآمدی،‌ مبالغ مناسب به دهک‌های پایین پرداخت شود. اما اعتراض من به نحوه برخوردهاست. اگر به هر علتی قرار نیست مبلغ یارانه را به خانواده‌ای پرداخت کنند بهتر است به‌ جای بهانه‌تراشی و معطل‌کردن مردم از ابتدا اعلام کنند که قصد پرداخت یارانه را ندارند. این رفتارها شبیه به فریب‌کاری است».
صدای‌مان به جایی نرسید
دوران معلمی «محمد» در سال 1399 به پایان رسید و به جرگه بازنشستگان پیوست. همسرش هم شرایط مشابهی دارد. حقوق بازنشستگی او ماهانه 23 میلیون تومان و میزان دریافتی همسرش هم 19 میلیون تومان است. محمد برای «شرق» تعریف می‌کند: «یارانه ما در سال 1400 و در دولت سیزدهم قطع شد، در حالی که تنها درآمد ما همین حقوق بازنشستگی بود و همچنان هم همین شرایط را داریم. البته در زمان قطع‌شدن یارانه‌مان مبلغ دریافتی ما از مبالغ فعلی هم کمتر بود. آن زمان به ما گفتند که دهک هشتم هستیم در حالی که تنها دارایی ما همین خانه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم. جالب آنکه من فردی را می‌شناسم که املاک بسیاری دارد و او هم در دهک هشت قرار گرفته، در حالی که ما شرایط مالی و دارایی یکسانی نداریم. در نهایت ما نسبت به قطع یارانه‌مان شکایت کردیم اما پاسخی دریافت نکردیم و صدای‌مان به جایی نرسید». این زوج بازنشسته بجنوردی، دو فرزند دارند که یکی ازدواج کرده و دیگری که دختری 15ساله است، یک بیماری خودایمنی دارد: «مخارج درمانی فرزندم بسیار بالا و متغیر است از پنج میلیون تومان تا برخی مواقع که به 15 میلیون تومان می‌رسد. برای ما سؤال است که آیا زمان قطع یارانه شرایط‌مان را واقعا بررسی کرده‌اند؟ اصلا متر و معیارشان برای دهک‌بندی و قطع یارانه چه بوده است؟ مبلغ یارانه ما سه نفر در مجموع یک‌میلیون‌و خرده‌ای می‌شد که در شرایط اقتصادی فعلی همین مبلغ کم هم برای ما مهم بود. گاهی صرف خرید برخی اقلام خوراکی می‌‌شد و گاهی برای دارو یا آزمایش فرزندم هزینه می‌شد به‌ویژه در این ماه‌های اخیر که بیماری فرزندم سخت‌تر و شرایط ما هم پیچیده‌تر شده است».
بازنشسته‌هایی که حمایت نمی‌شوند
«امیر» بازنشسته تأمین اجتماعی و اهل اهواز است. این روزها حقوق بازنشستگی او 40 میلیون تومان است، در حالی که به قول خودش خط فقر روی عدد 50 میلیون تومان قرار دارد. او در گفت‌وگو با «شرق» توضیح می‌دهد: «یارانه من همین دو، سه ماه پیش قطع شد و البته بعد از اعتراضم وصل شد. اما هنوز متعجبم که چرا باید یک بازنشسته را جزء دهک 10 قرار دهند. همسرم خانه‌دار است و حقوق بازنشستگی ندارد، فرزندانم هم جدا از ما زندگی می‌کنند. کل دارایی من همین خانه‌ای است که در آن زندگی می‌کنم و یک دستگاه خودروی ایرانی». این بازنشسته ادامه می‌دهد: «مبلغ یارانه اگرچه کم است اما در این شرایط گرانی می‌تواند برای خرید یک کیلو گوشت صرف شود. ما سالمندیم و نیازهای درمانی خاصی داریم اما از طرف دولت حمایت خاصی نمی‌شویم. بنابراین این مبلغ حتی می‌توانست صرف یک گوشه بسیار کوچک از نیازهای درمانی من یا همسرم شود». «امیر» مدیر ساختمانی است که در آن زندگی می‌کند: «به من گفته‌اند که تراکنش‌های مالی‌ام زیاد است، در حالی که من به علت مسئولیتی که پذیرفته‌ام، مبالغ زیادی به حسابم واریز و هزینه ساختمان می‌شود. اما به دلیل همین موضوع نه‌تنها یارانه‌مان قطع شده بلکه از دریافت کالابرگ هم محروم شده‌ایم. این در حالی است که در جهان از بازنشستگان حمایت‌های خاص می‌کنند».
حرکت به سمت ناکارآمدی
کامل دلپسند، جامعه‌شناس توسعه اجتماعی-اقتصادی، معتقد است ایده هدفمندی یارانه‌ها با توجه به وضعیت رفاه ایرانیان درست بوده، زیرا هدف آن عدالت توزیعی و اصلاح وضعیت قیمت حامل‌های انرژی بود. با این حال به نکاتی در این زمینه اشاره می‌کند و به «شرق» می‌گوید چالش‌های ایجادشده در چند سال اخیر در عمل این قانون را به سمت ناکارآمدی برده است: «یکی از این چالش‌‌ها رویکرد هر دولت نسبت به هدفمندی یارانه‌‌ها بوده است. یعنی دولت منتسب به هر جناح این قانون را بر اساس ارزیابی‌ها، داده‌ها و شرایط اقتصادی خود اجرا کرد. از طرف دیگر تورم بیش از اندازه‌ای که طی 10 تا 15 سال اخیر در نظام اقتصادی رخ داده به‌علاوه اعتراضات مدنی رخ‌داده در سال‌های اخیر هم، از جمله مسائلی هستند که اجرائی‌کردن این قانون را با چالش مواجه کرده‌اند. به بیان دیگر هر دو مسئله دولت‌ها را نسبت به اجرائی‌کردن قانون هدفمندسازی یارانه‌ها بسیار محتاط‌تر کرده است». این جامعه‌شناس به حذف برخی دهک‌های درآمدی از روند دریافت یارانه اشاره می‌کند: «با توجه به کاهش شدید ارزش پول ملی، عملا نرخ یارانه عدد قابل توجهی نیست، یعنی اگر قانون به‌درستی اجرائی می‌شد، الان باید به نسبت تورم و به نسبت قیمت حامل‌های انرژی مبلغ یارانه‌ها افزایش می‌یافت. اما شهروند ایرانی یارانه را به‌ عنوان حق طبیعی خود در نظر می‌گیرد. معتقدم این نگاه ناشی از آن است که مردم می‌خواهند آزادی انتخاب داشته باشند یعنی خودشان انتخاب کنند که یارانه را دریافت کنند یا از آن انصراف دهند، قطعا همراهی و همسویی جمعی اتفاق می‌افتاد».
برخورداری از حداقل‌‌های زندگی، رفاه نیست
او از شاخص‌‌های در نظر گرفته‌شده برای هدفمندی یارانه‌ها هم انتقاد می‌کند: «شاخص‌‌های در نظر گرفته‌شده برای دهک‌بندی نیازمند به‌روزرسانی و اصلاح است. این به‌روزرسانی بر‌اساس وضعیت تورم می‌تواند نظام تصمیم‌گیری مبتنی بر دهک‌ها را تغییر دهد، اگر چنین تغییری رخ دهد قطعا منجر به افزایش رضایت عمومی خواهد شد». دلپسند بر این باور است که دولت باید به اعتراضات افرادی که از روند دریافت یارانه حذف شده‌اند، بر‌اساس داده‌های متقن و دقیق رسیدگی کند تا شهروندان احساس کنند اعتراضات‌شان نسبت به حذف‌شدن‌شان از دریافت این منابع به صورت دقیق پاسخ داده خواهد شد. مسئولان باید به این نکته توجه کنند که هر قدر هم مبلغ یارانه‌‌ها کم باشد، به‌ دلیل ناپایداری اقتصادی، مردم به همین مبالغ هم دلخوش‌اند». به گفته او، در جامعه‌ ایران، مردم تا آخرین روز عمر خود درگیر تأمین نیازهای اولیه‌ زندگی‌‌اند؛ یعنی برخورداری از مسکن، خودرو و رفاه نسبی. در حالی که برخورداری از این موارد ابتدایی‌ترین امکانات زندگی است: «در جهان امروز داشتن یک ملک یا خودرو، نشان‌دهنده رفاه نیست. اگر فرد سرپناهی نداشته باشد چگونه و کجا زندگی کند؟ از طرف دیگر امروزه دولت‌ها اشراف اطلاعاتی بسیار دقیقی دارند، یعنی حساب‌های بانکی مردم و میزان تراکنش‌های بانکی آنها به دقت رصد و پایش می‌شود. بنابراین ضروری است که به همان نسبت هم خود را متعهد به ارائه‌ خدمات به شهروندان بدانند». دلپسند این را هم اضافه می‌کند که اگر تصمیمات دولت در حوزه هدفمندی یارانه‌ها یا اجرای هر پروژه دیگری بدون در نظر گرفتن منافع عمومی مردم باشد، باعث انباشت اعتراض‌های ذهنی در شهروندان می‌شود».
بازار


نظرات شما