ایرانیان جهان - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
اظهارات دو مقام دولتی درباره محاسبات قیمت بنزین و بودجه هنگفت واردات آن، بار دیگر ماجرای سوءتدبیر ده سال پیش دولت روحانی و تیم بیژن زنگنه را زنده کرد. سخنگوی دولت دیروز گفت: «نرخ سهمیه اول و دوم (60 و 100 لیتری) بنزین تغییری نمیکند. دولت وظیفه دارد جلوی قاچاق سوخت را بگیرد و از هدررفت سرمایه ملی جلوگیری کند. نمیتوانیم اجازه دهیم بنزینی که برای دولت 30 هزار تومان تمام میشود، به صورت قاچاق از کشور خارج شود».
رئیس سازمان برنامه و بودجه هم پریروز در مجلس گزارش داد: «در سال 98، شش میلیارد دلار صادرات بنزین داشتیم. اما امسال 6 میلیارد دلار واردات داشتیم. هرقدر پول برای بنزین هزینه شود، اعتبارات برای بنیه دفاعی، معیشت و داروی مردم کاهش پیدا میکند».
بازار ![]()
اما این گرفتاری بزرگ از کجا آمد؟ آیا متهمان این خسارت را نباید محاکمه و مجازات کرد؟
دولت آمریکا (اوباما) در سال 1388، تحریم بنزین را کلید زد، با این تصور که ایران را فلج کند. اما همین خباثت، موجب کلید خوردن ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس (توسط قرارگاه سازندگی خاتم الانبیای سپاه) شد. این، علاوهبر تدبیر دولت نهم (احمدینژاد) برای سهمیهبندی بنزین از تیرماه 1386 و جلوگیری از خسارتهای هنگفت قاچاق بود که رقمی بالغ بر 144 هزار میلیارد تومان در سال را شامل میشد.
اما تیم سیاستباز روحانی و زنگنه (وزیر نفت دولت یازدهم)، برای شیرینسازی توافق با آمریکا، سهمیهبندی را در سال 1394 متوقف، و امکان قاچاق گسترده را فراهم کردند.
این شعبدهبازی و عوامفریبی قابل تداوم نبود و دولت روحانی در سال 98، ناگهان در یک شب، قیمت را سه برابر کرد و فرصت موجسواری مزدوران آمریکا و اسرائیل را فراهم آورد. آنها با این وجود، سهمیهبندی را احیا نکردند و خسارت، ادامه یافت!
اکنون، محرومیت کشور از 6 میلیارد دلار درآمد صادرات بنزین و همین میزان هزینه واردات (مجموعا 12 میلیارد دلار)، به معنای محرومشدن کشور از 1200 هزار میلیارد تومان سرمایه است که میتوانست صرف سرمایهگذاری، رونق تولید و اشتغال، فعالیتهای عمرانی، و بهبود معیشت مردم شود.
این، فقط یکی از خسارتهای مدیریت بیکفایت و سیاستزدهای است که با ایجاد شیرینیهای آدامسی و تخدیرهای گذران، خسارتهای اعتماد به دشمن را دستاورد جا میزد.
در همین حال باید به روایت اسحاق جهانگیری با حسن روحانی در موضوع پرداخت. جهانگیری در کتاب خاطراتش که به فاصلهگذاری با روحانی میپردازد، مینویسد: ماجرای تعیین قیمت بنزین یکی از موارد مورد اختلاف میان روحانی و جهانگیری بود. او معتقد بود باید سهمیه بنزین هر فرد به خود آن شخص داده شود و میگوید کارشناسان معتقد بودند این روش به عدالت نزدیکتر است.
جهانگیری میگوید این موضوع را چندبار با روحانی مطرح میکند؛ اما رئیسجمهور ایده را نپذیرفته و با شوخی گفته: «با اجرای این طرح هر بچهای که متولد میشود، باید کنار شیر، یک پستونک بنزین هم برایش آماده کنیم.»
جهانگیری روایت میکند که اوایل تیرماه 98 در یکی از جلسات شورای عالی هماهنگی اقتصادی، در حال صحبت در مورد تعیین نرخ بنزین و سهمیهبندیها، وقتی او ایده اختصاص سهمیه بنزین به افراد را مطرح میکند با واکنش عجیب رئیسجمهور مواجه میشود: «آقای روحانی با تندی و عصبانیت میان حرف من پرید و گفت شما و چند نفر اصلاحطلب نشستهاید و میخواهید کشور را بههم بریزید و امنیت کشور را بههم بزنید. من هرگز در دوره مسئولیتهایم با چنین برخوردی مواجه نشده بودم. حتی 10درصد چنین برخوردی را هم تجربه نکرده بودم. واقعاً برایم سنگین بود، خیلی فشار تحمل کردم تا در یک جلسه که حدود 15 نفر از مسئولان کشور از جمله سران سه قوه حضور دارند، بر خودم مسلط باشم. در یک لحظه تصمیم گرفتم که از جلسه خارج شوم؛ اما علی لاریجانی که کنار من نشسته بود و احساس میکرد ممکن است از جای خودم بلند شوم، دستش را روی دست من گذاشت و فقط به آقای روحانی گفتم پاسخ شما را میدهم؛ اما نه اینجا.» جهانگیری بعد از این ماجرا، تصمیم به استعفا میگیرد که برخی از وزرا میآیند و بنا به مصلحت از او میخواهند که بازگردد.