جمعه ۳۰ آبان ۱۴۰۴
خواندنی ها

در ۳ ماه آینده احتمال ارجاع قطعنامه به شورای امنیت زیاد نیست

در ۳ ماه آینده احتمال ارجاع قطعنامه به شورای امنیت زیاد نیست
ایرانیان جهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشر در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست روز چهارشنبه آمریکا و تروئیکای اروپایی پیش‌نویس قطعنامه‌ای را علیه ایران ...
  بزرگنمايي:

ایرانیان جهان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشر در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روز چهارشنبه آمریکا و تروئیکای اروپایی پیش‌نویس قطعنامه‌ای را علیه ایران به شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارائه دادند که از تهران می‌خواهد پاسخ‌هایی ارائه دهد و اجازه دسترسی به سایت‌های هسته‌ای بمباران‌شده و ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را بدهد. برای بررسی اهداف صدور این قطعنامه و ادعا‌های مطرح شده در آن با عبدالرضا فرجی‌راد، کارشناس مسائل ژئوپلیتیک به گفت‌وگو پرداخته‌ایم. فرجی‌راد تشریح می‌کند برخلاف ادعای گروسی، مطالبه صدور چنین قطعنامه‌ای را او از کشور‌های اروپایی و آمریکایی داشته است و مطالبه بازرسی از سایت‌های مورد هدف‌قرارگرفته که در این قطعنامه به آن اشاره شده است، با وجود ادعای غربی‌ها مبنی‌بر نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران در این سایت‌ها همخوانی نداشته و بی‌معنی است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه از نظر می‌گذرانید.
قطعنامه ضد ایرانی جدید ارجاع شده به شورای حکام را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 
اروپایی‌ها به‌شدت نگران سرنوشت 408 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ایران هستند؛ اینکه این مقدار اکنون کجاست و آیا در چهار سایت هسته‌ای بمباران‌شده (فردو، نطنز، اصفهان و اراک) اقداماتی در جریان است یا خیر. آن‌ها بسیار حساس‌ هستند که بدانند دقیقاً در این سایت‌ها چه می‌گذرد، چه میزان آسیب دیده‌اند و وضعیت فعلی‌شان چیست. به همین دلیل فشار سنگینی بر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وارد می‌کنند تا آژانس با ایران به تفاهم برسد و دسترسی لازم را کسب کند. 
آژانس هم تلاش خود را کرده؛ اما ایران می‌گوید: «وقتی خود غربی‌ها رسماً اعلام کرده‌اند که این سایت‌ها را کاملاً نابود کرده‌اند، چه ضرورتی دارد که ما حالا در‌های آن‌ها را باز کنیم و اطلاعات بیشتری بدهیم؟» ایران در واقع نمی‌خواهد ــ تا زمانی که هنوز توافقی حاصل نشده و آمریکا آمادگی واقعی برای توافق (یعنی دست کشیدن از سیاست غنی‌سازی صفر) نشان نداده ــ اطلاعات دقیق از میزان خرابی‌ها یا وضعیت کنونی سایت‌ها در اختیار طرف مقابل قرار دهد. 
به همین دلیل آژانس در چند ماه گذشته، پس از بمباران‌ها، نتوانسته به این سایت‌ها دسترسی پیدا کند. حالا اروپایی‌ها متوسل به صدور بیانیه و تصویب قطعنامه در شورای حکام شده‌اند. البته تا آنجا که من اطلاع دارم، خود آقای گروسی به اروپایی‌ها پیشنهاد داده بود که چنین درخواستی از آژانس داشته باشند؛ هرچند بعداً آقای گروسی این موضوع را رد کرد، ولی پیش از رد کردنش یکی از شخصیت‌های ارشد اروپایی آن را علنی مطرح کرد. 
هدف اصلی این قطعنامه چیست؟ 
به نظر من این قطعنامه اساساً برای این است که مکانیسمی ایجاد شود تا آقای گروسی هر سه ماه یک‌بار گزارش جامعی درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران، وضعیت سایت‌ها و به‌ویژه موجودی اورانیوم غنی‌شده ارائه دهد. سه ماه بعد دوباره شورای حکام تشکیل جلسه می‌دهد، آقای گروسی گزارش بعدی را ارائه می‌کند و بر اساس آن تصمیم می‌گیرند که گام بعدی در برخورد با ایران چه باشد. شدت این قطعنامه حتی از قطعنامه‌ای که پیش از جنگ 12 روزه در آژانس تصویب شده بود، کمی ملایم‌تر به نظر می‌رسد، هرچند مطالبات ضد ایرانی‌اش را مطرح کرده است. می‌توان نتیجه گرفت که حتی در صورت تصویب، فعلاً برنامه‌ای برای ارجاع موضوع به شورای امنیت وجود ندارد. تأکید اصلی این قطعنامه بر این است که آژانس هر سه ماه گزارش دهد. اگر گزارش سه‌ماهه بعدی منفی باشد یعنی آژانس اعلام کند که ایران اجازه بازدید نداده و ما هیچ اطلاعی از میزان غنی‌سازی یا وضعیت سایت‌ها نداریم، آن‌گاه ممکن است قطعنامه شدیدتری تصویب شود و موضوع به شورای امنیت ارجاع گردد. همه این‌ها به مذاکرات بستگی دارد؛ اگر مذاکره شروع شود، این مسیر متوقف می‌شود و اگر شروع نشود، احتمال ارجاع به شورای امنیت به‌شدت بالا می‌رود. 
در صورت اینکه این قطعنامه یا قطعنامه‌های احتمالی آتی به شورای امنیت ارجاع شود چقدر احتمال دارد چین و روسیه آن را وتو کنند؟ 
در صورت ارجاع به شورای امنیت، دیگر مثل مکانیسم اسنپ‌بک نیست که چین و روسیه نتوانند وتو کنند؛ آنجا آن‌ها حق وتو دارند. باید ببینیم موضع چین و روسیه در سه ماه آینده چگونه خواهد بود؛ آیا توصیه‌هایی به ایران می‌کنند یا کاملاً همراه و هم‌صدا با ایران می‌مانند؟ این هم مسئله بسیار مهمی است. درحال‌حاضر چین و روسیه هم تا حدی سازشکار با ما به نظر می‌رسند. روس‌ها که با غرب و اروپا درگیرند و چندان برایشان مهم نیست مخالف آن‌ها رأی بدهند؛ اما چینی‌ها به نظر می‌رسد به آن‌ها توصیه شده که هماهنگ عمل کنند و بحران را بالا نبرند. 
یکی از استدلال‌های اصلی اروپایی‌ها و آمریکا در این قطعنامه این است که ایران در سال 2003 پروتکل الحاقی را پذیرفته و حالا ــ چه برجام ملغی شده باشد و چه نشده باشد ــ ملزم به اجرای آن است. با توجه به اینکه ایران در سال 2015 اجرای پروتکل الحاقی را ذیل برجام پذیرفت و در مجلس هم به تصویب رسید با پایان برجام وضعیت حقوقی ادعای طرح شده در این قطعنامه چیست؟ 
هر کشوری که عضو NPT است، طبیعتاً باید اجازه بازرسی‌های عادی آژانس را بدهد، اما اروپایی‌ها حق ندارند استثنا قائل شوند و بگویند «حالا که برجام عملاً تمام شده آژانس باید گزارش‌های سه‌ماهه از اجرای نظارت‌های فراتر از NPT بدهد». درحالی‌که ده‌ها کشور دیگر در جهان غنی‌سازی می‌کنند و هیچ‌گاه برایشان چنین قطعنامه‌ای صادر نشده و الزام گزارش سه‌ماهه وضع نکرده‌اند. این رفتار اروپایی‌ها که خودشان هم اعتراف می‌کنند آقای گروسی با زیرکی از آن‌ها خواسته این درخواست را مطرح کنند رویه‌ای مرسوم و عادلانه نیست. اگر برجام باقی بود، چنین مکانیسمی قابل توجیه بود؛ اما وقتی همه اعلام می‌کنند برجام دیگر وجود ندارد و حتی شورای امنیت هم این را پذیرفته، این اقدام درست نیست. 
در مورد توافق قاهره که در گزارش ارائه شده گروسی به اعضای شورای حکام مورد اشاره قرار گرفته و طی آن ایران به عدم اجرای توافق متهم شده است، چه پاسخی وجود دارد؟ 
توافق قاهره پیش از فعال شدن مکانیسم ماشه بود؛ ایران برای دادن اطمینان و چراغ سبز به اروپایی‌ها رفت به سمت آن توافق که اگر شما ماشه را فعال نکنید، ما اجازه می‌دهیم آژانس فعالیت گسترده‌تری در ایران داشته باشد؛ اما اروپایی‌ها تحت فشار آمریکا ماشه را فعال کردند؛ بنابراین طبیعتاً ایران هم دیگر ضرورتی برای پیگیری توافق قاهره نمی‌بیند. ضمن اینکه در توافق قاهره هیچ اسمی از چهار سایت بمباران‌شده برده نشده بود؛ صرفاً قرار بود آژانس به بازرسی‌هایش در ایران ادامه دهد. 
بازار


نظرات شما