راههای نرفته ایران در دوران پساجنگ سوریه
خاورمیانه
بزرگنمايي:
ایرانیان جهان - ایران و سوریه گرچه از دیرباز تاکنون همواره در عرصه سیاسی و امنیتی به عنوان شریک راهبردی یکدیگر محسوب میشوند، اما کشورمان در عرصه دیپلماسی اقتصادی و بهره مندی از ظرفیت سیاسی برای مراودات اقتصادی با سوریه ضعیف عمل کرده و سهم ناچیزی داشته است. این در حالی است که کشوری همچون ترکیه که به عنوان دولت معارض سوریه محسوب میشود، نسبت به ایران سهم بیشتری را از آن خود کرده است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
با این حال روی کار آمدن دولت سیزدهم و تأکید بر رویکرد نگاه به شرق و راهبرد تقویت همسایگی از یکسو و نیز رقم خوردن تحولات اخیر به سود کشورهای محور مقاومت از سوی دیگر، موجب شده فرصت نقش آفرینی مؤثر در عرصه بازسازی سوریه و رونق دیپلماسی اقتصادی کشورمان بیش از گذشته فراهم شود.
نبود برنامه مشخص برای حضور در عرصه بازسازی سوریه
در همین زمینه عطا بهرامی، عضو پیشین ستاد بازسازی سوریه در گفت وگو با قدس درباره عملکرد کشورمان در حوزه بازسازی سوریه اظهار کرد: از نظر دولت سوریه، 40 درصد بازار و اقتصاد این کشور متعلق به ایران است و توافقات کلان هم انجام شده، اما نه تنها در دولت قبل بلکه در دولت فعلی نیز ارادهای برای تحقق آن نیست. در واقع، نقش آفرینی کشورمان در بازسازی سوریه عملاً مسئول و برنامه مشخصی ندارد. در سال 2012 و پیش از شروع بحران سوریه، گرچه ایران از نفوذ سیاسی خاصی برخوردار نبود، اما 600 میلیون دلار صادرات به این کشور داشتیم، اما میزان صادرات در سالهای اخیر بهندرت بالای 200 میلیون دلار بوده است. در پروژه های ساختمانی که از جمله مهمترین پروژه های بازسازی در دوران پس از جنگ محسوب میشوند، بخش دولتی و خصوصی ایران عملاً ورود نکرده است.
بهرامی افزود: این شرایط در حالی است که روسیه در چهار سال اخیر فعال شده و اقدامات قابل توجهی دارد. بخش خصوصی کشورهایی مانند لبنان و چین هم فعالیت چشمگیری دارند. زیرساختها و واحدهای مسکونی سوریه در دوران جنگ نابود شده و بازسازی آن برای هر کشوری میتواند دستاوردهای سیاسی و اقتصادی را در پی داشته باشد. همچنین کشورهایی مانند ترکیه که همواره به عنوان رقیب ایران در منطقه محسوب میشوند، با سوریه دچار نزاع و درگیری هستند و در بازار آن جایی ندارند. بدین ترتیب تنها رقیب ایران در عرصه کالا، کشور مصر است که البته آنهم محصولات باکیفیت ندارد.
این کارشناس دیپلماسی اقتصادی گفت: گرچه ایران در جنبه های مختلف مزیتهای فراوانی به صورت بالقوه دارد، اما ارادهای برای به فعلیت درآوردن آن نیست. در برههای رستم قاسمی مسئول امور بازسازی سوریه بود، اما اقدام خاصی صورت نگرفت. در حال حاضر نیز مسئول مشخصی برای این کار وجود ندارد. بخشهای حاکمیتی باید با طرف سوری مذاکرات لازم را داشته باشند و قراردادها را منعقد و پس از آن کار را به بخش خصوصی واگذار کنند. بااینحال شاهدیم پروژههای متعدد چندین میلیاردی به ایران و چین پیشنهاد شده، اما استقبالی صورت نگرفته است. از سوی دیگر، به نظر میرسد کشورهای حاشیه خلیج فارس با وقوع تغییرات به عرصه بازسازی سوریه وارد شوند، چنانکه برخی اقدامات را قبل از وقوع جنگ انجام دادند. گرچه قطر کارنامه سیاهی در سوریه دارد و در این کشور منفور است، اما امارات عملاً به عنوان دروازه ورود کشورهای شورای همکاری خلیجفارس به سوریه محسوب میشود و سرمایه و منابع مالی مورد نیاز سوریه برای بازسازی را در اختیار دارد.
وزارت خارجه هیچ طرحی در راستای دیپلماسی اقتصادی ندارد
وی ادامه داد: علاوه بر این، تنگنظری و بیتدبیری دولت روحانی مانع از بهرهمندی ایران از عرصه بازسازی شد. البته در دولت فعلی نیز اقدام تحولی خاصی تاکنون صورت نگرفته است. متأسفانه دیپلماسی اقتصادی در ایران وجود خارجی ندارد و وزارت خارجه این موضوع را در هیچ کشوری حتی چین و روسیه پیگیری نمیکند. از سوی دیگر شاهدیم مسئولان وزارت خارجه و ساختار آن هیچگونه برنامه و تعریفی از منافع بلندمدت ندارند. دولت و دستگاه دیپلماسی باید در راستای فعالسازی و جهتدهی به مزیتهای تجاری و حضور ایران در سایر کشورهای منطقه گام بردارد. همچنین وقتی وزارت خارجه و معاونتهای مربوط میبینند خروجی تصمیمات آنها نتیجهبخش نبوده، ضرورت دارد تغییر مسیر دهند. کشورمان باید مدل اقتصادی مشخصی داشته باشد و بتواند اقتصادهای منطقه را در مراودات دیپلماتیک و اتحادهای دوجانبه و چندجانبه با یکدیگر ادغام سازد.
بهرامی معتقد است: اگر موارد گفته شده پیگیری و محقق نشود، در اینصورت ایران در جهانی که در حال دوقطبی شدن است تبدیل به دولت حاشیهای خواهد شد. در واقع ایران، لنگر خاورمیانه است و چین و روسیه نیز این موضوع را به خوبی میدانند. بنابراین این لنگر زمانی عمل میکند و تأثیرگذار است که در حوزه دیپلماسی اقتصادی فعال باشد. فعالیتهای امنیتی و نظامی کشور باید به گزاره اقتصاد منتهی شود، زیرا جنگ روزی تمام میشود و پس از آن نفوذ و نقش آفرینی از طریق اقتصادی مطرح است. شاهدید بشار اسد رفت وآمدهایی را به کشورهای مختلف دارد و سفارتخانهها در حال بازگشایی است و فعالیتهای نظامی در این کشور رو به اتمام است؛ بنابراین نیروی نظامی نمیتواند حضور مداوم داشته باشد. نیروی نظامی باید به جایگاه خود بازگشته و سپس بخش مدنی به میدان بیاید. در واقع، اقتصاد به منزله پیشانی بخش مدنی محسوب میشود.
وی تصریح کرد: متأسفانه در حال حاضر ما در مسیر فرصتسوزی حرکت میکنیم و از مزیتهای ژئوپلتیکی و مراودات سیاسی خود به خوبی بهره نبرده ایم. بدین ترتیب برای جبران بایستی دولت و حاکمیت بستهای را درنظر بگیرند که در آن کشورها در پیرامون ایران به عنوان اقمار حرکت کنند.
خبرنگار: مینا افرازه
لینک کوتاه:
https://www.iranianejahan.ir/Fa/News/833314/