ایرانیان جهان - فرهیختگان / «تاوان دانشگاه در مخالفت با صهیونیستها؛ از فلسطین تا چارلی کرک» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم اکبر نصراللهی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
سه روز پیش در 10 سپتامبر 2025، دانشگاه ایالتی میانه تنسی (MTSU) اعلام کرد که «لورا سوش-لایتسی» (Laura Sosh-Lightsy)، معاون دانشجویی این دانشگاه، بلافاصله بعد از اظهار نظر درباره مرگ «چارلی کرک» (CharlieKirk)، از سمت خود برکنار شده است. لایتسی در صفحه فیسبوک شخصی خود نوشته بود: «به نظر میرسد چارلی خودش سرنوشتش را رقم زد. نفرت، نفرت میآورد؛ هیچ همدردی»، ندارد.
(Looks like ol’ Charlie spoke his fate into existence. Hate begets hate. ZERO Sympathy.)
برکناری «لورا سوش-لایتسی» به دلیل اظهارنظر شخصی، نمونهای از محدودیتهای آزادیبیان در دانشگاههای آمریکا، فاصله عمیق بین ادعاها و عمل تمدن غرب و در امتداد استیضاح و استعفای اجباری رؤسای آموزشی و پژوهشی از جمله دانشگاههای هاروارد، امآیتی و پنسیلوانیا است؛ اگر خاطرتان باشد متعاقب اعتراض پاییز و زمستان 1402 دانشجویان این دانشگاهها به کشتار مردم غزه و درخواست آنها به آتشبس و پس از حدود یک ماه بازجویی و محاکمه رؤسای دانشگاههای «پنسیلوانیا» (Elizabeth Magill)، (MIT) و «هاروارد» (Claudine Gay) در کنگره آمریکا، این افراد مجبور به استعفا شدند، همچنین استادانی مانند Maura Finkelstein در دانشگاه Muhlenberg به دلیل حمایت از فلسطین تحت فشار قرار گرفتهاند و حتی دانشجویان در تجمعات اعتراضی ، تهدید و اخراج شدند.
اقدامات ضد حقوق بشری صهیونیستها و حامیان و لابیهای آنان، به دانشگاهها محدود نیست؛ علاوه بر تجاوز آشکار رژیم صهیونی با حمایت آمریکا و اروپا به حاکمیت کشورها از جمله ایران، قطر، لبنان، سوریه و یمن، از آغاز عملیات 7 اکتبر 2023، حدود 250 خبرنگار فلسطینی در حملات مستقیم و یا غیرمستقیم اسرائیلیها، قربانی شدند، همچنین به اماکن و مراکز رسانهای از جمله به سازمان صداوسیما در جنگ 12 روزه حمله شد. دهها هزار نفر از زنان و کودکان نیز در حملات هوایی و زمینی به غزه، شهید شدند.
بازار ![]()
ترور و حذف فکری و فیزیکی دانشمندان بهویژه شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی را هم باید، در امتداد حمله مستقیم به اکوسیستم علمی ملی، منطقهای و بینالمللی در چهارچوب نظریه «خشونت اپیستمیک Epistemic Violence» تحلیل کرد؛ خشونتی که با حذف فیزیکی یا حرفهای صاحبان دانش، به حذف گفتمانهای رقیب و تضعیف حافظه جمعی و توان علمی یک تمدن میپردازد.
تناقض اصلی در اینجا نهفته است؛ نهادهایی که رسالت خود را دفاع از آزادیبیان میدانند، در عمل، با تبدیلِ نقد صهیونیسم به یک ممنوعه گفتمانی، خود را در تقابل با اصل آزادیبیان قرار میدهند. این رویکرد به ایجاد امپراتوری رسانهای - گفتمانی میانجامد که در آن، یک روایت برجسته شده و روایت رقیب یا حذف میشود یا به شیوهای اهریمننمایی میشود. نتیجه این فرایند، عادیسازی نقض حقوق بشر از طریق سکوت یا بازتعریف مفاهیم است.
باتوجه به موارد مذکور به نظر میرسد جامعه دانشگاهی جهانی در نقطه عطف تاریخی است و دفاع از آزادی آکادمیک نیازمند اقدامی فراتر از بیانیههای نمادین است. اتحادیههای دانشگاهی باید با کمیتههای نظارت مستقل، نقض آزادی را مستندسازی و نهادهای ناقض را تحریم کنند و سازمانهای علمی و پژوهشگران با گرنتهای تحقیقاتی ویژه (Research Grants)، تأثیر لابیها و نفوذ قدرتهای خاص بر دانشگاهها را بررسی کنند. در جهانی که خبرنگاران و دانشگاهیان هدف خشونت آشکار و بیسابقه قرار میگیرند، محدودیت آزادیبیان تنها یک مسئله رسانهای نیست؛ دانشگاهها نیز صحنه اعمال نفوذ و فشار دوگانه هستند، جایی که استانداردها و سختگیریها، گزینشی اعمال میشوند. استادان و پژوهشگران مسئولیت اخلاقی دارند که از طریق مقالات و روشنگری، این دوگانگیها را افشا کنند و مجامع حقوق بشری موظف هستند خشونت علیه استادان دانشگاه و خبرنگاران را پیگیری کنند.
بی تردید از طریق «همبستگی آکادمیک متحد و مستند» میتوان در برابر این الگوی سرکوب ایستادگی کرد و مانع از آن شد که دانشگاه به ابزاری برای توجیه گفتمان مسلط و انحصاری غرب تبدیل شود. حفظ استقلال علمی، سنگبنای هرگونه پیشرفت فکری و اخلاقی برای بشریت است و دفاع از آن، وظیفهای همگانی است.