ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علیرضا سرفرازی| پرونده جفریاپستین، مهمترین موضوع رسانهای آمریکا بوده و هست و هر روز، خبرهای آن، همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد. در روزهای پایانی هفتهای که گذشت، انتشار بیش از 20 هزار سند مربوط به اپستین از سوی جمهوریخواهان کنگره، که پاسخی بود به انتشار ایمیلهای اپستین از سوی دموکراتها، همه خبرها را بار دیگر به اپستین معطوف کرد.
این ثروتمند نیویورکی معروف که با پروندههای ستمکشی جنسی از دختران نوجوان گرفتار شد، در سال 2019 خودکشی کرد. تعداد بیشماری از ثروتمندان و مشاهیر هنر و ثروت و سیاست با او در ارتباط بودند و نامهای بسیاری به او گره خورده است. دونالد ترامپ که مدتهاست تلاش کرده خود را از داستان اپستین کنار بکشد، روزبهروز بیشتر در داستانهای بهرهکشی جنسی اپستین از دختران نوجوان، گرفتار است.
آنکه در خبرنگاری محققانه در این سالها به یک الگو و چهره کممانند تبدیل شده، در میان این همه ستاره ژورنالیست و معتبر، جولی براون است؛ خبرنگاری که یکتنه به قهرمان روزنامهنگاری روایت از اپستین و دفاع و مهمتر از آن، یاری رساندن به قربانیان اپستین تبدیل شد. جولی براون در این روزها که این هزاران سند اپستین را خبرنگاران زیر و رو میکنند، محور اصلی و مرجع خبری بسیاری از رسانهها است.
جولی براون امروز یکی از نامهای اصلی در پرونده جفری اپستین محسوب میشود اما درک درست از هزینههایی که او برای دنبال کردن این پرونده پرداخت کرد تنها از خلال بررسی دقیق شرایط کاری او ممکن میشود. براون زمانی این مسیر را آغاز کرد که روزنامه میامی هرالد در حال کوچک شدن بود و تعداد زیادی از خبرنگاران اخراج شده بودند و مدیران مالی روزنامه پروژههای سنگین را تهدیدی برای بقا میدانستند و همین فضای پرتنش باعث شد او تحقیق درباره اپستین را در وضعیتی آغاز کند که هیچ تضمینی برای حمایت سازمانی وجود نداشت. او این مسیر را نه به دستور سردبیران بلکه به عنوان ابتکار فردی آغاز کرد و همین مسئله پایه تمام فشارهایی شد که در سالهای بعد بر او تحمیل شد.
عبور از دیوار تبانی اپستین
در آن دوره پرونده توافق سال 2008 تقریباً خاموش شده بود. شکلگیری یک توافق محرمانه میان دادستانی فدرال و تیم وکلای اپستین باعث شده بود روند قضایی به پایان ظاهری برسد و بسیاری از رسانههای بزرگ نیز به دلیل گذشت زمان یا پیچیدگیهای حقوقی به آن بازنگشته بودند. براون هنگام بررسی سوءکارکردهای نظام قضایی در جنوب فلوریدا با اشاراتی به برخی اسناد محرمانه روبهرو شد و این اسناد نشان دادند شکایتهای قدیمی قربانیان هرگز جدی گرفته نشدهاند.
همین کشف اولیه باعث شد او مسیر تازهای را آغاز کند و این مسیر سالها زمان از او گرفت. یکی از نخستین هزینههایی که براون پرداخت کرد زمان بدون مزد و کار شبانهروزی بود. او مجبور شد ساعتهای طولانی در خانه به مرور هزاران صفحه سند، بازسازی جدولهای زمانی و بررسی پروندههای فراموششده اختصاص دهد و این کار را در محیطی انجام داد که دیگر خبرنگاران بخش تحقیقی اخراج شده بودند و تیمی برای کمک به او وجود نداشت. براون در مصاحبههایی گفته است که بسیاری از شبها تا ساعاتی پس از نیمهشب کار کرده است و این کار بدون هیچ تضمینی درباره نتیجه انجام شده است.
هزینه دوم هزینه مالی مستقیم بود. براون برای ملاقات با قربانیان و منابعی که در ایالتهای مختلف زندگی میکردند چندین بار با هزینه شخصی سفر کرد و بخشی از این هزینهها هرگز بازپرداخت نشد. او برای متقاعد کردن قربانیانی که سالها بیاعتنا مانده بودند مجبور بود شخصاً به خانه آنها برود و با آنها گفتوگو کند و همین دیدارهای حضوری اعتماد لازم را ایجاد کرد. روزنامه در آن دوره به دلیل بحران مالی توان حمایت گسترده نداشت و براون این هزینه را پذیرفت تا بتواند روایتهایی را ثبت کند که در اسناد رسمی جایی پیدا نکرده بودند.
تهدید حقوقی نیز بخش مهمی از فشارها بود. تیم وکلای اپستین سابقه طولانی در استفاده از تهدید قضایی برای متوقف کردن خبرنگاران داشت و همین موضوع باعث شد براون و میامی هرالد بارها با هشدارهای حقوقی روبهرو شوند. هرگونه شکایت رسمی علیه روزنامه میتوانست هزینههای بزرگی ایجاد کند و حتی ادامه فعالیت بخشهای تحقیقی را زیر سؤال ببرد اما براون با وجود دانستن این خطر مسیر خود را تغییر نداد. او مجبور شد تمام جملات و جزئیات را با وسواس بررسی کند و این وسواس ساعتهای بسیار از او گرفت.
او همچنین با موجی از حملات اینترنتی و تخریب شخصی روبهرو شد. پس از انتشار نخستین خبرها کاربران ناشناس و حسابهای سازمانیافته تلاش کردند انگیزههای سیاسی به او نسبت دهند و حتی برخی پیامهای تهدیدآمیز ارسال کردند. این حملات مقام و موقعیت شغلی او را هدف گرفتند و او مجبور شد سطح حضور عمومی خود را کاهش دهد تا از مواجهههای غیرضروری پرهیز کند. این وضعیت برای خبرنگاری که در حال کار روی پروندهای حساس بود فشار روانی قابل توجهی ایجاد کرد.
مصاحبه با قربانیان تجربه سخت دیگری بود. قربانیان اغلب نوجوانانی بودند که سالها تلاش کرده بودند صدای خود را به گوش مقامات برسانند اما بینتیجه مانده بودند. شنیدن روایتهای تکراری از آزار، بیتوجهی و برخورد تحقیرآمیز سیستم قضایی فشار روحی شدیدی ایجاد کرد. براون باید تمام این روایتها را ثبت میکرد و در عین حال پیامدهای روانی آن را تحمل میکرد. روزنامهها معمولاً برای خبرنگاران درگیر پروندههای آزار جنسی حمایت روانی فراهم نمیکنند و براون مجبور شد این بار را مستقل تحمل کند.
وقتی همه چیز زندگی در خطر است
فشار خانوادگی نیز بخش مهمی از هزینهها شد. براون مادر دو فرزند بود و مسئولیت کامل خانه و کار را همزمان بر عهده داشت و بسیاری از شبها و آخر هفتهها را برای تکمیل تحقیق از دست داد. او بعدها گفت که کار روی این پرونده به معنای فدا کردن بخش بزرگی از زمان خانواده بوده است و این موضوع حتی سلامت او را تحت تأثیر قرار داد. او باید میان تعهد حرفهای و نیازهای خانواده تعادل برقرار میکرد و این تعادل تقریباً همیشه به نفع کار شکسته شد.
انزوای حرفهای پیامد دیگر مسیر او بود. در دورهای که روزنامه با کاهش درآمد روبهرو بود پروژههای بلندمدت اغلب فاقد پشتیبانی کافی بودند و براون مجبور شد کارهایی انجام دهد که معمولاً در تیمهای بزرگ انجام میشود. او اسناد را دستهبندی کرد و جدولهای زمانی را ساخت و تناقضهای پرونده را بررسی کرد و این کارها ماهها زمان برد و همه آنها را تنها انجام داد. تعداد معدودی از سردبیران از او حمایت کردند اما این حمایت کافی نبود و او اغلب در سکوت کار کرد.
مجموعه «تحریف عدالت» که در سال 2018 منتشر شد نتیجه این سالها کار بود. این مجموعه نشان داد توافق سال 2008 چگونه حقوق قربانیان را نقض کرده بود و چگونه آنان از روند تصمیمگیری کنار گذاشته شده بودند. انتشار این مجموعه باعث شد دادستانی نیویورک پرونده را دوباره باز کند و تحقیقات کنگره آغاز شود و الکس آکوستا از سمت خود استعفا دهد و بحث ملی درباره پاسخگویی قضایی دوباره در مرکز توجه قرار گیرد. این پیامدها در اسناد رسمی ثبت شده است و نقش براون در شکلگیری آنها انکارناپذیر است.
براون پس از انتشار گزارشها جوایز ملی دریافت کرد اما بخش اصلی فداکاریهای او پیش از این مرحله رخ داده بود و این بخشها طولانیترین و سنگینترین هزینهها را شامل میشد. او سالها بدون پشتیبانی ساختاری کار کرد و با خطرات حقوقی مواجه شد و هزینه مالی پرداخت کرد و آزارهای آنلاین را تحمل کرد و فشارهای خانوادگی و عاطفی را تجربه کرد و همه این هزینهها را تنها به این دلیل پرداخت کرد که پروندهای در ظاهر مختومه را دوباره بررسی کند.
براون با تهیه روایتهای تحقیقاتی، فرا رفتن از خبر و «جان کندن» روزنامهنگارانه، تاریخ روزنامهنگاری آمریکا را تحت تأثیر قرار داد. براون اهل جنجال و شو نیست! هر یک برگه سند اپستین و هر خبر تازه درباره افشا شدن رابطه اپستین با یکی از مشاهیر سیاست و هنر و ثروت، براون را ذوقزده نمیکند. نوعی استحکام روحی و توان تحلیلی و شخصیت باثبات در او هست که تردیدی نیست که در این سالها شکل گرفته و او را منبع و مرجع اصلی برای این همه داستانهای بیپایان جفری اپستین کرده!
بازار ![]()