ایرانیان جهان - اطلاعات /متن پیش رو در اطلاعات منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
بهرام امیر احمدیان| جهانی که ما در آن زندگی میکنیم، ناآرامترین دوره بعد از جنگ جهانی دوم را تجربه میکند. بحرانهای بزرگی زندگی انسانها را تهدید میکند که مهمترین آنها گرم شدن دمای کره زمین، تغییرات جوی، کم شدن و آلودگی منابع آب، مهاجرتها، جنگ و بیماریهای واگیر و گرسنگی است. سازمان ملل متحد در ضعیفترین دوره مأموریت خود است و نظم بینالملل دگرگون شده و تشکیلاتی کارآمد به عنوان ابزاری برای مدیریت این بحرانها شکل نگرفته است.
جنگ بیمنطق روسیه علیه اوکراین بیش از چهار سال است که ادامه دارد؛ جنگ یک ابرقدرت بازمانده دوره جنگ سرد با یکی از جمهوریهای شوروی سابق. شگفتتر آنکه معاون شورای امنیت روسیه (رئیسجمهور سابق، آقای مدودف) غرب را به حمله اتمی تهدید میکند.با وجود کوششهای ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای برقراری آتشبس در جنگ روسیه علیه اوکراین، هنوز هیچ بارقه امیدی برای آینده جبهههای جنگ دیده نمیشود.
ترامپ گلهمند است که روسیه هیچ علاقهای به آتشبس و برقراری مذاکرات صلح نشان نمیدهد، پس بهترین راه ادامه تحریمهای قبلی و برقراری تحریمهای کمرشکن جدید علیه روسیه است و بهترین ابزار هم کند کردن صدور نفت روسیه با بستن تعرفههای سنگین به خریداران نفت روسیه از جمله هند است. هند در سالهای اخیر خرید نفت ارزان از روسیه را از طریق اقیانوس هند و دریای چین جنوبی و گذرگاه مالاکا و خلیج بنگال ادامه میدهد. خریداران انرژی روسیه در اروپا کوشش دارند که از طریق این تحریمها، روسیه را با بحران روبرو سازند و ماشین جنگی او را که از طریق فروش انرژی و صادرات مواد خام تأمین میشود، از کار بیندازند.
ولی خطوط انتقال انرژی روسیه بیشتر به سوی چین است و چین منبع درآمد روسیه است، هرچند چین در ازای دریافت انرژی از میانه دهه گذشته، آن را با صادرات کالاهای مصرفی تسویه میکند. به همین سبب وابستگی روسیه به چین افزایش یافته و بنا به تفسیر برخی سیاستمداران آمریکایی، روسیه به «پمپ بنزین» چین تبدیل شده است. همانطور که اخیراً در اجلاس شانگهای به میزبانی شی جین پینگ در چین نشان داده شد، اگرچه روسیه و کره شمالی از متحدان تحریمشده چین از غرب هستند، ولی از یاران نزدیک چین محسوب میشوند که در صف اول و سه نفری با مشایعت دیگر رهبران شرکتکننده در پشت سر آنها به پیش میتازند.
روسیه تمایلی به تعامل با ایالات متحده نشان نمیدهد. مادامی که روسیه از ثروتهای طبیعی بیکران برخوردار است و خریدارانی دارد که میتوانند خزانه دولت را پر کنند، جنگ پرهزینه علیه اوکراین ادامه دارد و نگرانیهای دولتهای اروپایی برای شخص پوتین بیاهمیت است. فضای سیاسی داخلی روسیه هم همنوا با دولت شکل گرفته و مخالفتی ابراز نمیشود. حتی پیش از برگزاری نشست مشترک ترامپ با پوتین در آلاسکا که همراه با وعده واگذاری سرزمینهای اشغالی به روسیه و دادن امتیازاتی برای سرمایهگذاری در بخش معادن در آلاسکا بود (اگرچه لفظی)، پوتین این بار نیز همانند گذشته، با روشهای برخورد از بالا به پایین، همه نقشههای آمریکا را نقش بر آب کرد.
اخیراً روسیه و اوکراین در نبردهای هوایی بزرگی شرکت کردهاند و زیرساختهای انرژی و حملونقل را هدف قرار میدهند، زیرا مسکو در چهارمین سال جنگ به حمله زمینی شدید خود در شرق اوکراین ادامه میدهد و نوعی سلاح مافوق صوت را آزمایش میکند.
حملات روسیه و اوکراین به زیرساختهای انرژی در حالی صورت میگیرد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، گفته است که آماده تحریم روسیه است، اما تنها در صورتی که همه متحدان ناتو با توقف کامل خرید نفت از مسکو و اعمال تحریمهای خود موافقت کنند.
لهستان نیز در بحبوحه حملات پهپادی روسیه به اوکراین، با استفاده از فضای خود، هواپیماهایی را مستقر کرد و فرودگاهی را در شهر شرقی لوبلین بست. این اقدام سه روز پس از آن صورت گرفت که لهستان پهپادهای روسی را در حریم هوایی خود با پشتیبانی هواپیماهای متحدان ناتو سرنگون کرد.
مارک روته، دبیرکل ناتو، در جریان یک کنفرانس خبری مشترک با ژنرال الکسوس گرینکویچ، فرمانده ارشد ناتو در اروپا، در بروکسل گفت: «ناتو در حال راهاندازی نگهبانی شرقی است تا موقعیت ما را حتی بیشتر در امتداد جناح شرقی خود تقویت کند. این فعالیت نظامی در روزهای آینده آغاز خواهد شد و طیف وسیعی از داراییهای متحدان از جمله دانمارک، فرانسه، بریتانیا و آلمان را در بر خواهد گرفت.»
سرویسهای اطلاعاتی اروپایی هشدار میدهند که ولادیمیر پوتین ممکن است آماده راهاندازی یک جنگ جدید، احتمالا در آن سوی مرز لهستان در بالتیک ظرف پنج سالو شاید به زودی دو سالباشد. سقوط پهپادهای روسی در خاک لهستان به این هشدارها دامن زده است.برای فرماندهان اروپا، خطر در بالتیک تئوری نیست. نیروهای روسیه در نبرد سخت هستند، مشکلات نیروی انسانی آن تا حد زیادی حل شده و صنعت دفاعی آن در تولید تانک و موشک از اروپا پیشی گرفته است. قدرت هوایی و دریایی آن در خارج از دریای سیاه دستنخورده باقی مانده است.
اگر پوتین تصمیم به حمله بگیرد، روسای دفاع اتحادیه اروپا میترسند که محتملترین نقطه اشتعال، کشورهای بالتیک باشد که زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند اما اکنون عضو ناتو شدهاند.
لتونی و استونی، با اقلیتهای قابل توجه روسی، میتوانند بهانهای ساختگی برای کرملین فراهم کنند.این منطقه همچنین فرصتی برای آزمایش ماده 5ناتو، بند دفاع متقابل این ائتلاف، فراهم میکند. ناکامی در ایجاد یک پاسخ واحد میتواند اتحاد را به طور مرگباری تضعیف کند. ناتو حضور خود را تقویت کرده است، اما دوگانگی دونالد ترامپ در مورد ناتو و کاهش برنامهریزی شده واشنگتن در کمکهای امنیتی به کشورهای خط مقدم که هفته گذشته اعلام شدممکن است پوتین را به قمار تشویق کند.
رویای او برای احیای امپراتوری شوروی گام بزرگی به جلو برداشته است. کشورهای بالتیک و همسایگان اسکاندیناوی آنها هزینههای دفاعی را سریعتر از بسیاری از کشورهای ائتلاف افزایش میدهند و حضور دریایی خود را با زیردریاییها، ناوهای جدید و کشتیهای گشتی تقویت میکنند.
بازار ![]()