ایرانیان جهان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عبداله باباخانی، کارشناس انرژی در گفتوگو با «هممیهن» گفت: بهنظرم ایران وارد فاز جدیدی از بازی شفافیت کنترلشده شده است، نه بهخاطر اعتماد، بلکه برای کاهش ریسک برخورد نظامی و تحریم ثانویه، و نیز برای حفظ کانالهای صادراتی قانونی از طریق بازیگرانی چون چین، هند یا حتی برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا پس از فعالسازی مکانیزم ماشه، ایران تصمیم به آشکارسازی موقعیت نفتکشهای خود گرفت؟ توضیح داد:پاسخ به این پرسش بسیار مهم و چندلایه است، چون هم بُعد فنی دارد، هم سیاسی، و هم امنیتی. برای پاسخ باید چند سناریو را کنار هم دید تا روشن شود چرا درست پس از فعال شدن مکانیزم ماشه، ایران (یا شبکه کشتیرانیاش) تصمیم گرفته تا پس از هفتوینم سال پنهانکاری، موقعیت نفتکشها را آشکار کند.
این کارشناس انرژی توضیح داد: تحلیل در سه سطح است؛ نخست، سطح فنی و عملیاتی که در سه بخش است؛ اول، بازگشت به داده واقعی AIS ممکن است نشانهای از تغییر دستورالعمل عملیاتی کشتیرانی جمهوری اسلامی یا شرکتهای مرتبط با نفت ایران باشد. دوم، هدف فنی ممکن است کاهش ریسک توقیف یا اشتباه در شناسایی توسط نیروهای دریایی غربی یا کشورهای ثالث باشد. در دوره تحریمهای سخت، نفتکشها با جعل، موقعیت (spoofing) خود را در مسیرهایی مثل عمان یا اندونزی نشان میدادند؛ این کار باعث خطا و در برخی موارد توقیف اشتباه میشد و سوم، در شرایط فعلی، ممکن است ایران بخواهد نشان دهد که نفتکشهایش در آبهای بینالمللی و در چارچوب قوانین IMO حرکت میکنند تا از منظر حقوق دریایی، قابل استناد در نهادهای بینالمللی باشند.
باباخانی با اشاره به دومین سطح گفت: دومین سطح، سطح سیاسی و حقوقی است که این موضوع نیز شامل سه بخش میشود. اول، فعال شدن مکانیزم ماشه بهمعنای بازگشت رسمی قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران است؛ در چنین وضعی هر اقدام «پنهانکارانه» در صادرات نفت میتواند دلیل جدیدی برای اعمال تحریمهای ثانویه باشد. دوم، آشکارسازی موقعیت نفتکشها میتواند حرکت پیشدستانهای از سوی تهران برای اثبات «رفتار شفاف» در تجارت انرژی باشد؛ نوعی مانور دیپلماتیک برای اینکه بگوید: «ما چیزی برای پنهان کردن نداریم»، همچنین این تغییر میتواند در راستای مذاکره یا پیام غیرمستقیم به اروپا و چین تفسیر شود؛ نوعی سیگنال که ایران مایل است بخشی از تجارت انرژیاش را بهصورت رسمی و قابل رهگیری نگه دارد شاید برای جلوگیری از تحریم کامل یا نشان دادن حُسننیت محدود.
وی آخرین سطح را امنیتی و بازدارندگی دانست و تشریح کرد: هفته پیش نوشته بودم که از این هفته بازرسی کشتیها از/به مقصد ایران در دستور کار آمریکا و اروپا است، به همین خاطر احتمال رهگیری یا توقیف نفتکشهای ایرانی در مسیر آسیا یا آمریکای لاتین بالا بود. در چنین وضعی، شفافیت در مسیر و موقعیت میتواند بازدارنده باشد: وقتی موقعیت شناختهشده است، هرگونه اقدام علیه آن فوراً قابل ثبت در سطح جهانی میشود.
این کارشناس حوزه انرژی ادامه داد: ایران ممکن است با این کار بخواهد مسئولیت هر حادثه احتمالی را از خود سلب کند؛ یعنی اگر کشتی توقیف شد یا هدف قرار گرفت، جامعه جهانی بداند که در حال فعالیت قانونی بوده است. بهعبارت دیگر، این شفافیت شاید نه از سر اعتماد، بلکه از محاسبه دقیق در مواجهه با محیط جدید امنیت انرژی پس از مکانیسم ماشه باشد.
وی تاکید کرد: این تغییر ناگهانی در AIS احتمالاً بخشی از تلاش ایران برای بازآرایی بزرگتر شبکه صادرات انرژی است که پس از ماشه و تهدید تحریمهای ثانویه در حال اجراست.
باباخانی در پاسخ به این سوال که آیا شفافسازی باعث افزایش ریسک (توقیف یا رهگیری نفتکشها) نمیشود؟ توضیح داد: در ظاهر بله، اما در عمل نه لزوماً. وقتی کشتی موقعیت واقعی خود را مخفی میکند با spoofing)، بهصورت خودکار در دستهی «کشتیهای مشکوک» یا «تحریمگریز» قرار میگیرد. این باعث میشود شرکتهای بیمه، بنادر، و ناوگانهای بازرسی بینالمللی آن را در فهرست سیاه قرار دهند اما وقتی کشتی موقعیت واقعی را مخابره میکند، اگر هم حامل نفت ایران باشد، میتواند ادعا کند در چارچوب مقررات IMO و SOLAS عمل کرده و هیچ رفتار غیرقانونی نداشته است.
وی افزود:در فضای پس از فعال شدن مکانیسم ماشه، این تمایز حیاتی است: کشتی «شفاف» اگر توقیف شود، ایران میتواند در سطح بینالمللی پرونده باز کند و طرف مقابل را متهم به دزدی دریایی یا نقض آزادی کشتیرانی کند. در واقع، این شفافیت نه کاهش ریسک فیزیکی، بلکه افزایش هزینهی سیاسی توقیف است. بهبیان دیگر، ایران با دیدهشدن، خود را «در سایهی قانون بینالملل» قرار میدهد.
این کارشناس حوزه انرژی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا این روند در میانمدت باعث افزایش قیمت نفت ایران میشود؟ گفت: احتمالاً بله، اندک، ولی مثبت که سه دلیل فنیاقتصادی دارد نخست شفافیت دادهها، کاهش ریسک معامله. خریداران آسیایی (بهویژه شرکتهای کوچک و خصوصی در چین یا هند) وقتی بدانند منبع و مسیر کشتی روشن است، هزینه بیمه و حملونقلشان کمتر میشود.
وی ادامه داد: دومین دلیل افزایش قابلیت رهگیری، اعتماد بیشتر بازار خاکستری. در بازار نفت غیررسمی، نبود داده باعث تخفیف شدید میشود. وقتی اطلاعات دقیقتر و قابل اعتماد باشد، ایران میتواند تخفیف کمتری بدهد. سومین دلیل نیز پیام دیپلماتیک، کاهش نگرانی از تحریم ثانویه فوری. ممکن است برخی خریداران برداشت کنند که ایران در حال هماهنگی محدود با نهادهای بینالمللی است، بنابراین ریسک تعامل با آن کمتر است.
باباخانی تاکید کرد: در واقع میتوان پیشبینی کرد که در میانمدت ممکن است تخفیف نفت ایران نسبت به برنت یا دوبی کاهش یابد (مثلاً از 10 دلار به 6–7 دلار).
به گفته این کارشناس حوزه انرژی این شفافیت میتواند به صورت محدود و با قیدهای زیادی سهم فروش نفت ایران را در مقایسه با سایر رقبا افزایش دهد.
وی اظهار کرد:این اقدام میتواند دسترسی ایران به مسیرهای رسمی بیمه و حملونقل را آسانتر کند. در رقابت با روسیه (که خودش پس از جنگ اوکراین در بازار خاکستری فعال است)، شفافیت نسبی ایران میتواند امتیاز سیاسی کوچکی ایجاد کند. همچنین برخی پالایشگاههای کوچک آسیایی ترجیح میدهند از فروشندهای خرید کنند که دادههای AIS آن روشن و غیرمشکوک است.
این کارشناس حوزه انرژی ادامه داد: با این حال، نباید انتظار جهش بزرگ داشت؛ زیرا ظرفیت صادرات ایران بیش از سقف تحریمشده نیست، و مسیرهای مالی هنوز بستهاند. خلاصه سخن اینکه سهم فروش ممکن است کمی تثبیت یا حتی افزایش جزئی یابد، اما نه بهصورت جهشی.
باباخانی توضیح داد: در سالهای گذشته، سیاست ایران بر «پنهانسازی مسیر و مالکیت» نفتکشها استوار بود. دادههای AIS یا خاموش میشد (dark fleet)، یا جعل موقعیت میشد (spoofing)، مالکیت کشتیها نیز از طریق شرکتهای پوششی در پاناما، هنگکنگ یا دبی پنهان میشد که این کار مزیت تاکتیکی کوتاهمدت داشت و اجازه میداد نفت بدون رهگیری از تحریم عبور کند.
وی افزود: اما عیب راهبردی بلندمدت داشت که نخست بازار بینالمللی بیمه و کشتیرانی بهکلی ایران را از شبکه خارج کرد و دوم، دادههای جعلی باعث افزایش احتمال خطا، تصادف و توقیف اشتباه میشد و سومین مورد نیز در سطح سیاسی، ایران را در موقعیت پنهانکار و غیرقانونی نشان میداد.
این کارشناس حوزه انرژی گفت: شفافسازی کنونی نیز مزایا و معایبی دارد که مزیت آن بازگشت جزئی به قواعد رسمی دریانوردی و مشروعیت حقوقی و عیب آن نیز افزایش احتمال رهگیری توسط ماهوارهها و تحلیلگران تحریم است.
باباخانی تاکید کرد: اگر بخواهم همه جمعبندی پرسشهای هممیهن را خلاصه کنم، پاسخ کلی من، ایران از «محرمانگی امنیتی» به «شفافیت بازدارنده» تغییر مسیر داده است. این راه از اجبار بود و نه اختیار مانند تایید CFT پس از بازگشت ماشه بهصورت فوری و تلاش برای بازگشایی راهی دیگر بعد از فعال شدن تحریمهای سازمان ملل علیه بانک مرکزی و سیستم بانکی کشور. البته اینجا بیشتر کار میکند تا FATF، چون که آنجا بدون حل مشکل تحریمهای 1929، عملاً امکان استفاده از FATF فراهم نخواهد شد.
بازار ![]()